جواسیس آی.اس.آی بادستهای دراز درافغانستان

بمناسبت ترورداکترناکومورا(جاپانی) درجلال آباد                
هرچند درموردِ آی.اس.آی، سالِ تأسیس، سیرفعالیتها و شعباتِ چندگانۀ آن درجلد اولِ کتاب " نقشِ پاکستان در تراژیدی خونین افغانستان " تألیف اینجانب،  توضیحاتِ لازم ارائه گردیده است،

باآنهم چون هنوزمتأسفانه دست بازیها و خرابکاریهای این شبکۀ جهنمی درمنطقه وبخصوص درافغانستان، بیشترازهرشبکۀ اطلاعاتی دیگرادامه داشته اوضاعِ کشورِماراسخت آشفته نگهداشته است، بنابرآن، خواستم یکبار دیگر، مرورِکوتاهی پیرامونِ این پدیدۀ پلید داشته باشیم:                                                                              
همینکه پاکستان درنتیجۀ تمهیدِ سیاسی – استعماری درازمدتِ برتانیه و در اثرِتجزیۀ دردناک و خونینِ شبه قارۀ هند درسال۱۹۴۷میلادی عرضِ اندام نمود، دوسازمانِ جاسوسی بنام های " ادارۀ اطلاعات " یا (آی بی) واطلاعات نظامی یا(ام آی) درچارچوبِ حکومتِ جدیدِ آن کشورایجاد گردید. اما چون درجنگی که درهمان سال (۱۹۴۷م) برسرِمعضلۀ کشمیرمیان هند و پاکستان صورت پذیرفت، این دو سازمانِ استخباراتی نوتأسیس نتوانستند وظیفۀ شان رابگونۀ مؤثرانجام دهند، بنابرآن، جنرال "کاوترون" آسترالیا الاصلِ انگلیسی که هنوزبا تعدادِ دیگری ازجنرالان ِهندِ برتانوی، رتق وفتق امورِ پاکستان را برای علی جناح و

سایررهبرانِ جدید پاکستان انجام میدادند، درسال ۱۹۴۸م دست به ایجادِ شبکۀ استخبارات جدید یا (آی.اس.آی) زد وافسران وکارمندانِ آنرا ازمیان نیرو های سه گانه (زمینی، بحری، هوایی) برگُزید.                                                 
شبکۀ مذکوردرسالهای بَعد و درتحتِ امر ودستورِ زعمای مختلفِ آن کشورو درپرتو اوضاع واحوالِ سیاسی – اجتماعی پاکستان، قدم به قدم ابعادِ وسیع تر و متفاوت تری بخود گرفت. مثلاً جنرال محمد ایوب که درسال۱۹۵۸میلادی به کرسی ریاست جمهوری پاکستان تکیه زد، وظایف و تشکیلات آی.اس.آی را گسترش داد و اختیاراتِ بیشتری به آن بخشید. پانزده سال پس ازآن، یعنی درسالهای ۱۹۶۵ و۱۹۶۶میلادی، با درنظرداشتِ چرخِ اوضاع سیاسی – اجتماعی درپاکستانِ شرقی (بنگله دیش امروزی) و خیزشهای آزادیخواهانۀ خلقِ بلوچ، بازهم کاهش و افزایشِ خاص درتشکیلات و صلاحیت های کاری این شبکه وارد گردید.
شبکۀ استخباراتِ ارتشِ پاکستان (آی.اس.آی) پس از زعامتِ ذولفقارعلی بوتو و بقدرت رسیدنِ جنرال ضیا الحق (۱۹۷۷م)، بخصوص دربحبوحۀ اشغالِ نظامی افغانستان توسط قوای روسی و جهادِ مردم افغانستان، ازرهگذرمالی، فنی و تشکیلاتی وسیعاً گسترش یافت وبیشترازقبل، افراد و تشکلاتِ سیاسی ورهبران و فعالیتهای آنها را درسراسرِ پاکستان وحتا اوضاعِ افغانستان راتحتِ تأثیر ومراقبتِ جدی قرارداد.علاوتاً، آی.اس.آی دربخشِ پشتیبانی وحمایت ازشبه نظامیانِ مخالفِ دولتِ هند و بخصوص، جنبشِ تحریکِ سیکهای آن کشور(خالستان) نقشِ عمده را برعهده گرفت.                                                                            


 شبکۀ مذکوروقتی به اوجِ قدرت وتوانایی رسید که درافغانستان کودتای هفت ثور و متعاقبِ آن اشغالِ نظامی کشورتوسط قشونِ روسی بوقوع پیوست. کشورهای غربی به سردمداری ایالات متحدۀ امریکا برای آنکه شوروی آن روز یا رقیبِ بزرگِ جهانی شان را درکوهپایه های افغانستان به زانو درآورند، بصورت عمده ازناحیۀ نظامی و اطلاعاتی به پاکستان و شبکۀ استخباراتِ نظامی آنکشور (آی.اس.آی) اتکا نمودند. بهمین دلیلِ عمده بود که تشکیلاتِ استخباراتی امریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، اسراییل، ایران، مصر، عربستان سعودی و امثالهم، ازنظرمالی، تخنیکی و تاکتیکی، مشترکاً به تقویت و بزرگ سازی این شبکۀ استخباراتی پرداختند. سالهای اشغالِ افغانستان توسط نیروهای روسی وجهادِ مردم این کشورعلیه اشغالگران باعث گردید که با سرازیرشدنِ ملیارد ها دالرو دینار و هزاران تُن وسایط ِپیشرفتۀ جنگی و آموزشهای دقیقِ علمی واطلاعاتی بخاک پاکستان، آی.اس.آی قادرگردد نه تنها کلیه رشته های سیاسی و اقتصادی پاکستان را به چنگ آورد، بلکه علیه کشورهای هند و افغانستان و سایر کشورهای منطقه، با قدرت و توانایی بیشتردست بکار شود، تا آنجا که گفته میشود اکنون تعدادِ کارمندانِ آن به بیشتر ازده هزار تن یا بیشترازآن بالغ می گردد واز رهگذرِ قدرت و صلاحیت درپاکستان، حرفِ اول و آخررا میزند. باید گفت که نه تنها هیچ مرجع بالاتر و یا با صلاحیت ترنسبت به آی.اس.آی درپاکستان سراغ شده نمیتواند، بلکه این سازمان، درتمام ترورهای سیاسی، قاچاقِ مواد ِمخدر، قاچاق و


فروش ابزار و فناوری هسته یی، پرورش، حفاظت و صدورِ تروریست ها بخارج و بالاخره، توطئه ریزی و مداخله درامور ِکشورهای همسایه دست داشته درعین حال، حامی بزرگ و قدرتمندِ تنظیم های بنیادگرای اسلامی ورهبرانِ آنها درقلمرو پاکستان و افغانستان ونیز شبکه های مختلف تروریستی به شمول ِگروه طالبان بحساب میرود.                                                                   
یکی ازژورنالیستهای مشهورپاکستانی بنام ( سلیم شهزاد)  نوشت:
"...ارتش پاکستان و آی.اس.آی در ذات خود خاص اند، چون کاملا به ‌طور مستقل عمل می‌کنند و توسط هیچ‌ کس نظارت نمی‌گردند. آنان درمقابل تمامی اقدام‌هایی برای این که تحت کنترول شهروندان مُلکی قرار گیرند، ایستادند. هرچند مطابقِ قانون اساسی، ارتش باید به پارلمانِ منتخبِ کشور گزارش دهد، ولی بدون چون و چرا آنان به فعالیت‌های شان ادامه می‌دهند. نهادهای امنیتی کشور، امنیت و سیاستِ خارجی پاکستان را به پیش می‌بَرند. آیا ممکن است دوستدارانِ ارتش پاسخ دهند که در کدام بخش دیگر جهان چنین می‌شود؟ "      
باید درهمینجا بیفزاییم که جنرال ضیا الحق نه تنها با ارتکاب ِعملِ کودتا، درحقِ ولینعمت خود (ذولفقارعلی بوتو) خیانت نمود، بلکه سعی بسیاربعمل آورد تا ارتشِ پاکستان را اسلامیزه نماید. چنانکه به مرورِ زمان، افکار و اندیشه های بنیادگرایانۀ منسوبینِ ارتش با افکار و اندیشه های عقب گرایانۀ تشکلاتِ مذهبی ورهبرانِ آنها،


(البته با تلاشهای حساب شدۀ شبکۀ آی.اس.آی) درآویخت و اکثریتِ افراد، احزاب  دینی – مذهبی و رهبران ِآنها درخدمت این شبکۀ جاسوسی قرار گرفتند.           
این شبکۀ جهنمی، تا آنجا که افشا گردیده است، دارای ده شعبۀ آتی میباشد:         
ـ کمیتۀ اطلاعاتِ مشترک
ـ ادارۀ اطلاعاتِ مشترک
ـ ادارۀ ضدِ اطلاعاتِ مشترک
- اطلاعات ِمشترکِ شمال
ـ اطلاعاتِ مشترکِ متفرقه
ـ اطلاعاتِ مشترکِ سیگنال
ـ ادارۀ اطلاعات فنی
ـ ادارۀ اس. اس. دی
ـ ادارۀ سیاستِ داخلی
ـ ادارۀ خاص برای ترورِ و تخریب
در این واقعیت تلخ تردیدی نیست که اکثر ترورها درداخل افغانستان، آتش سوزی ها درمارکیت های تجارتی واقع درکابل و شهر های بزرگ کشور، تخریب زیربنا ها، شراندازیهای قومی و تباری، انفجارهای مهیب و خنثی سازی پروژه های عام المنفعه  و ...کاردایمی و اساسی همین شعبه ی آی. آس. آی میباشد.                 
صلاحیت های این سازمان، ازامورِداخلی تا مسایل خارجی را احتوا نموده فعالیتهای آن، کشورهایی مانند چین، افغانستان، هندوستان، آسیای جنوبی، کشورهای  شرق میانه و ممالکِ تازه به استقلال رسیدۀ آسیای مرکزی، چچن، بحرین، سودان، ترکیه ویمن را تحتِ پوشش قرار میدهد. چون سیاستمدارانِ پاکستانی و بخصوص جنرالانِ ارتش واستخباراتِ آن کشور، ازبدو تأسیسِ پاکستان، دوهمسایۀ شرقی – غربی خویش (هند و افغانستان) را دشمنان ِاصلی خویش بحساب آورده اند، بنابرآن، تاحال کوشیده اند عمده ترین وعمیق ترین تخریباتِ شان را برضدِ همین دومملکت انجام دهند. گفته شده که مقام های پاکستانی، سالیانه تنها درجمو و کشمیر و درجهت ِضربه زدن به هندوستان، مبلغ یکصد کرور روپیه را بمصرف میرسانند.                                              
حکومتِ پاکستان، بدون تردید، ازچند دهه بدینسو با سؤاستفاده ازعطالتها و نا رسایی های رژیم های گذشته درافغانستان وبویژه، بافرصت طلبی های ناجوانمردانه دربحبوحۀ اوضاعِ خونینِ پس ازکودتای ثور(۱۳۵۷خورشیدی)، متأسفانه درامورِداخلی و سرنوشتِ ملی ما دستِ درازداشته  صدها و هزارها جاسوسِ فعال درخاکِ پاک ِما جابجا کرده است. بهمین سلسله، درسالهای پس ازسقوطِ امارتِ طالبان، گزارشهایی مبنی برشناسایی و دستگیری جاسوسانِ پاکستانی و تشوشاتِ افکارِعامه درمطبوعاتِ کشوربه نشرمیرسیدند. مثلاً، منابع امنیتی کشوردرسالهای پسین اطلاع دادند که " دو تبعۀ پاکستانی قبل از انجام حملۀ انتحاری و تخریب پُل در ولسوالی {شهرک}  دل آرام ِولایت فراه؛ شب ِگذشته توسط پولیسِ سرحدی باز داشت شدند. "                                               
نیزمنابع رسانه یی افغانستان افشا نمودند که  "شخصی بنام  خیرمحمد که قبلاً افسرِ ریاستِ کشف و استخبارات ِوزارت ِدفاع بوده و اخیراً بحیث افسرِ احتیاط ِاین وزارت کار میکرد، به جُرم جاسوسی به سازمانِ استخبارات پاکستان(آی.اس.آی) بازداشت گردید..." منبع گفت که " خیر محمد گفته که در این سفر ها، با دو تن از افسران ِارشد ِآی.اس.آی نیز معرفی شده و افسرانِ پاکستانی از او تقاضا کردند تا در موردِ تشکیلِ وزارت دفاع، موقعیت پایگاه های ائتلاف و آیساف درکابل و شماره های تلفون ِمسوولانِ ارشد ِامنیت ملی و وزارت دفاع، برای آنان اطلاعات جمع آوری کند... او همۀ این اطلاعات را جمع آوری و توسط شخص ارتباطی به نصرالله بابر فرستاده است ..."                                                          
همین شبکه همچنان گزارش داد که: " یک کارمندِ سازمان ِاستخباراتِ پاکستان در ولایت کنر از سوی نیرو های امنیتی کشور بازداشت گردیده که در اعترافات ِخود از همکاری نزدیک آن سازمان با رهبر شبکه ی القاعده سخن گفته است . " منبع خبری مذکور، نام این جاسوس را سید اکبرفرزند گلُ اکبر مسکونۀ منطقه ارند چترال معرفی نمود.                                                                       
همچنان ازقولِ وزارت دفاع افغانستان گفته شد که: " سیزده نفر از اتباع پاکستان از ولسوالی سپین بولدک ولایت قندهار در یک عملیاتِ مشترک ِنیرو های امنیتی افغان و قوای ائتلاف گرفتار شدند."  منبع وزارت دفاع گفت که این سیزده

نفرپاکستانی که غرضِ فعالیتهای تروریستی وارد افغانستان شده بودند، از نزد شان دستگاه مخابره، دوپایه تلفونِ ثریا، سه عراده موترپکپ، بیست پشکه تیل ِدیزل، سیزده تخته بسترۀ چریکی و موادِ انفجاری بدست آمد است.                         
 حتا باساس گزارشهای ادارۀ امنیت ملی، تعداد زیادی ازجواسیس و تروریستهای پاکستانی درحالیکه برقع یا چادری زنانه به سر داشتند و یا درحالِ انتقالِ سلاح یا موادِ منفجره بودند، شناسایی و دستگیر شدند.                                         
  البته وجود و فعالیت هزارها جاسوس آی.اس.آی درداخل قلمرو افغانستان، مزید برمزدوران مسلح آن بنا م " طالبان" است که همه روزه بصورت رو یا روی با مردم و نیرو های مسلح افغانستان می جنگند و می کشند و غارت میکنند.        
رؤسای پُرقدرت ِاین شبکۀ استخباراتی، ازسالهای زعامتِ جنرال ضیا الحق تاسالهای پسین اینها بوده اند:                                                           
جنرال اخترعبدالرحمن
جنرال حمید گل
جنرال اسد درانی
جنرال محمود احمد
جنرال احسان الحق
جنرال اشفاق پرویزکیانی
جنرال ندیم تاج
جنرال احمد شجاع پاشا
جنرال ظهیرالدین اسلام
جنرال رضوان اختر
جنرال ...
باید یاددهای نمود که این مقدارتذکر و نگارش پیرامون شبکه ی خونریز آی.اس.آی پاکستان، این دشمن سوگند خورده ی افغانستان برای مردم ما  کافی نیست، بلکه تحقیق، تتبع و شناسایی بیشتر و عمیق را ایجاب مینماید. پس ازکلیه هموطنان آزاده و سربلند تقاضا بعمل می آوریم تا هرآنچه را که در این مورد دراختیاردارند، به اطلاع ملت عزیزما برسانند تا دشمنان خنجربدست این آب و خاک بیشتر و بهترشناخته آیند.