اعلامیه گرامی با خاطرهٔ قيام های حوت مردم هرات  کابل 

امسال چهل دو سال از  قيام پُرافتخار مردم هرات درمقابل استبداد خشونتباررژیم کودتاه گران هفت  ثوری  ميگذرد،  قيامی كه اشتراک کنندگان آن به حکومت جبار و مطلق العنانی حزب دموکراتیک خلق نه گفتند و در برابر آن ایستادند.

اين خیزش که بصورت خودجوش وبدون رهبری شخص یا حزب مشخصی براه افتاد،  پشتیبانی مردم شریف هرات را با خود داشت وچنان گسترده و وسيع شد كه بسيار سريع قسمت زیادی از مردم هرات از دور ترين روستاها با قيام كنندگان پيوستند و با عمل مشترک خود نه تنها كاخ  تره كي وامين  در كابل، بلکه کاخ کرملین را هم به لرزه درآورد. این قیام حکام غرق درنشهٔ ودکای روسی را در شرایط ناگواری قرار داد، تره کی و امین، این جلادان زمان وقتی متوجه شدند که فرقه هرات سقوط کرده و میدان هوائی شیندند هم در محاصره قیام کنندگان بود، فهمیدند که کنترول هرات از دست شان خارج شده و دیگر توان  مقابله  با اين  قیام مردمي را ندارند دست التماس به دامن اربابان روسي شان دراز کردند و با تمام قوا  مردم شریف هرات را از هوا و زمین گلوله باران كردند و بخاک و خون کشاندند.
رهبران حزب شهنواز تنی را از لوای قندهار با تمامی ماشین جنگی دست داشته و قطعات کمکی به کمک گماشتگان دیگرشان یعنی نظیف الله نهضت والی وقت هرات، سید مکرم قوماندان فرقه هفده هرات و عبدالحی یتیم رئیس استخراج ذغال سنگ ومنشی کمیتهٔ حزبی هرات ، فرستاد تا ان جانیان را از مرگ حتمی نجات دهند وبه سرکوب جبارانهٔ مردم هرات بپردازند.  نظامیان تحت رهبری شهنواز تنی و قوای هوائی رژیم درهماهنگی با شوروی وقت یک هفته از زمین وهوا برمواضع قیام کنندگان در شهر و روستاها یورش بردند. سپس عملیات دستگاه جهنمی اگسا تحت رهبری اسدالله سروری برای شکنجه ونابودی فزیکی بدون محاکمهٔ هزاران شهریان و روستائیان مظنون به اشتراک در قیام برای دوهفتهٔ دیگر ادامه یافت. قرار اظهارات شهود عینی، شواهد و روایات منابع معتبر در این جنایت بیش از ۲۴ هزار نفر را اعم از زن و مرد، طفل و جوان همراه با خانواده هایشان با یورش زمینی، هوائی وحملات بگیر و بکُش استخباراتی بخاک  وخون کشیدند.
در بارهٔ قیام خود جوش ومردمی، اما فاقد رهبری واحد وانسجام بیست و چهارم حوت ۱۳۵۷هرات که شهر را برای سه روزآزاد ساخت، مقالات زیادی نگاشته شده، اما به درسهائی که از این قیام باید گرفته میشد کمتر پرداخته شده که بصورت مختصر به چند نکته ان در این اعلامیه اشاره میگردد.
•    اگر مردم در مقابل جنایتکاران وحدت نظروعمل داشته باشند، حاکمیتهای تحمیلی و دست نشانده را ولو تا دندان مسلح باشند، میتوانند شکست بدهند. حاکمیت وابسته به اتحاد شوروی آنوقت در فرقه هرات سلاحهای مدرن را دسترس داشت و با وصف موجودیت مستشاران ارتش سرخ در فرقه و میدان هوائی شندند در مقابل قیام همگانی مردم شکست خوردند.
•    قیامهای خود جوشی که رهبریت متمرکز نداشته باشد ممکن است دست آورد آنی داشته باشد، وقتی پشت جبهه و ارتباط سیستماتیک با سایر نقاط کشور قبل از قیام سازمان داده نشود، میتواند حماسه بیافریند و تجربه ای یا باشد برای سایر نقاط ، اما اکثراً دست آورد آن پایا نمی باشد ولو ضربهٔ آن به دشمنان مردم کاری هم باشد.
•    شناخت کافی از دشمن و امکاناتش وانتخاب شیوهٔ مبارزهٔ مؤثربه همان اندازه ضرور است که اگاهی سازمان دهندگان مقاومت از مناسبات حاکم درجامعه. 
•    اهمیت اطلاع رسانی به مردم برای بسیج بیشتر در صورت توطئهٔ دشمن برای حفظ دست آوردهای بدست امده و از آن طریق برای هماهنگی با سایر نقاط یک کشور پهناور مانند کشور ما یک ضرورت فوری خیزش مردمی است.
بر اساس اسناد کمیته مرکزی و وزارت خارجهٔ شوروی که درکُتُب منتشره از جانب جنرالان روسی که دراشغال سهم داشتند افشا شده است، درجریان قیام هرات نورمحمد تره کی ازهمتایان روسی اش با تضرع خواستار مداخلهٔ نظامی روسها و ارسال نظامیان روس شده بود. روسها در آن زمان امتناع کردند اما بنا به گفتهٔ برخی از آگاهان داخلی در حملات هوائی بر قیام کنندگان هرات سهم گرفتند. با کشته شدن تره کی و تنها ماندن امین در میدان و انجام قیام ۱۴ اسد ۱۳۵۹بالا حصار از طرف خود نظامیان ارتش، روسها متوجه شدند که حتی ارتش هم به رژیم دست نشانده وفادار نیست وبخاطر حفظ رژیم تحت الحمایهٔ خود تصمیم به اشغال گرفته این تصمیم را بتاریخ ۶ جدی ۱۳۵۹ عملی ساختند. 
هنوز دوماه از اشغال نگذشته بود که کابلیان دلیر، همانگونه که گلیم اشغالگران انگلیس را از شهر خود برچیده بودند، در برابر اشغالگران روس نیز دست به تظاهرات بسیار گسترده زدند. اینبار نعرهٔ الله اکبردر بامهای منازل باشندگان شهر و نواحی اطراف آن، طنین انداز فریاد اعتراض و خشم مردم علیه اشغالگران روس و دست نشاندگان اش بود. تظاهر کنندگان فریاد میزدند: روس ها از ملک ما بیرون شوید! مرگ بر روسها! مرگ بر ببرک کارمل! ما استقلال میخواهیم! 
خون در رگ پرچمداران نصب شده توسط روس و خود روسها خشک شده بود. زیرا قادر نبودند همه مردم شهر را بکشند یا سرکوب کنند. ارادهٔ شهریان کابل برای ادامهٔ مبارزه قوی و قاطع بود. به روز سوم حوت مردم همچو هراتیان دلیر با چاقو و چکش از خانه هایشان برآمدند و حمله کنان بردفاترحزبی و ماموریتهای پولیس، یعنی مراکزی که از آنها بتاریخ دوم حوت بالایشان فیر شده بود، دشمن را خلع سلاح نموده و بطرف مرکز شهر پیش میرفتند که هیلیکوپتر های جنگی روسی از هوا و اعضای مسلح حزب و ارتش از زمین آنها را زیر آتش گرفتند. طبعاً در این جنگ نا برابر روس ها موفق به سرکوب شدند. صد ها کشته و گرفتاری وسوق هزاران تظاهر کننده بشمول شاگردان مکاتب به زندان پل چرخی پرده از چهرهٔ گرگی بنام ببرک کارمل که در آغاز ورود به کابل پوست گوسفند پوشیده بود، برداشت.  برندهٔ اصلی این قیام  مردم کابل بود. آنها پیام اعتراض شدید شان به اشغال را به وضاحت به روسها انتقال دادند. یکی از جنرالان روسی سال ها بعد از آن نوشت: « بعد از قیام سوم حوت ما خود را در افغانستان مصؤن احساس نمی کردیم».

فدراسیون سازمانهای افغانهای مقیم اروپا ( فارو) یاد جانباختگان و قربانیان خیزش مردم هرات  وقیام سوم حوت کابل را گرامی میدارد و به روان پاک همه شهدای این حماسه افرینان درود میفرستد. مردم ما  جنایات هولناک حاکمان وقت را نه فراموش خواهند کرد و نه خواهند بخشید. زیرا کودتا و فرو ریختن شیرازهٔ ثبات کشور، دعوت از بیگانه به اشغال وطن وسرکوب مردم توسط ح.د.خ.ا راهشگای تداوم جنایتهای ۴۲ ساله ایست که هنوزهم در کشور ما هر روزه از مردم ما قربانی میگیرند.

یاد و خاطرات جانبازان قیام های هرات و کابل  گرامی باد!

فدراسیون سازمانهای افغانهای
مقیم اروپا ( فارو)