وقایع افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ میلادی (بخش ۹۷)

مخارج جنګ انګلستان درافغانستان
گفتنی است که امضأ پیمانِ استراتژیک با امریکا، یکبارِ دیگرواکنش های سیاسی و دپلوماتیکِ همسایه های افغانستان را برانگیخت. مثلاً، "ابوالفضل ظهره وند" سفیرجدید جمهوری

اسلامی ایران در کابل که فقط چند روز قبل ازامضای پیمانِ مذکور وارد افغانستان شده بود، ضمن دیدارِ " تعارفی، نه تنها مخالفتِ حکومت متبوعش درقبالِ امضای پیمان را با صراحت ابراز نمود، بلکه با تأکید و تهدید مغایرِاساساتِ دپلوماتیک، خطاب به رییس مجلس  سنای کشورگفت :
: " شما نباید پیمان را که به مجلس پیش خواهد شد، تأیید نمایید و اگر تأیید و تصویب نمایید، جمهوری اسلامی ایران جداً عکس العمل نشان خواهد داد و یکی از این عکس العمل ها این خواهد بود که به تعداد سه ملیون پناهنده ی افغان را که موجبِ خرابی اقتصادی ایران شده اند، به افغانستان بر خواهد گردانید..."
جنرال حمید گلُ پاکستانی سابق رییس آی.اس.آی آن کشور که همیشه به وکالتِ گروه طالبان علیه افغانستان ابرازِنظرِمخالفانۀ سیاسی مینمود، نیزضمن سخنانی گفت: " امضای پیمان استراتژیک میان امریکا و افغانستان و تأسیس ِپایگاه های نظامی امریکا درخاکِ افغانستان، موازنۀ قوا در منطقه را برهم خواهد زد. پس ایران و پاکستان باید متحداً در این زمینه دست بکار شوند." 
به همین سلسله، یکبارِ دیگرسر وصدا های مخالفت آمیزِ رسانه یی و انتقاد های تند وکلای هردو مجلس درکابل علیه اظهاراتِ غیردپلوماتیکِ سفیرایران بالا گرفت و وزارتِ امورخارجۀ افغانستان، سفیرمذکور را احضارنمود تا توضیحاتی در این زمینه ارائه نماید. 
به سلسلۀ تب و تابِ ناشی ازعقد ِپیمان های ستراتژیک با کشور های مختلفِ جهان، گزارشهایی درهفتۀ اول ماه اکتوبر سال ۲۰۱۲ میلادی مبنی برعقدِ پیمانِ ستراتژیک ِدولت ِافغانستان با جانب پاکستان به نشر رسیدند. این گزارشها ازآنجا ناشی شدند که حامد کرزی، درحاشیۀ شصت و هفتمین نشستِ مجمع عمومی سازمان ملل درنیویارک، با همتای پاکستانی اش ( آصف علی زرداری) دیدارنمود. نکتۀ جالب این بود که  " دیوید کامرون " صدراعظم بریتانیا، نه تنها ناظر برملاقاتِ دو رییس جمهور بود، بلکه گفته شد طراحِ اصلی عقد ِچنین پیمان میان دو کشورنیز او بوده است. 
نشرِاین گزارش، یکبارِ دیگرموجباتِ واکنشها، تبصره ها و انتقاد های گسترده یی را درسطح ملی و رسانه یی افغانستان بارآورد. روزنامه های داخلی، برخی ازوکلای پارلمان، جامعۀ مدنی و روشنفکرانِ افغانی این اقدام را پوچ و لایعنی خوانده گفتند، درحالیکه افغانستان موردِ تهاجم و دست اندازیهای آشکارِ پاکستان قرارداشته و هنوزحکومت پاکستان ازپرورش و صدورِتروریستها بخاکِ افغانستان انصراف نجسته است، عقدِ قراردادِ ستراتژیک با آن کشورهیچ معنی و مفهومی ندارد. باساس همین سر وصداها بود که حامد کرزی طی تدویرکنفرانس مطبوعاتی درداخلِ ارگِ ریاست جمهوری اظهارداشت که " قبل از عقدِ چنین پیمان، پیش شرط هایی  بجانب پاکستان خواهد داشت و آن اینست که پاکستان باید دست از صدورِ تروریستها  و بمب گذاران انتحاری در این کشور برداشته و از دخالت در امورِ افغانستان و انجام ِاقداماتی که باعث کشته شدن و از بین رفتن ِآرامش و ثباتِ مردم افغانستان میشود، اجتناب کند..." ، ولی سخنگوی وزارت امورخارجۀ پاکستان، طی یک بیانیۀ عاجلِ رسمی، اظهارات ِحامد کرزی را رد کرده گفت که " پیشنهاد ِامضای پیمان ِستراتژیکِ  کابل – اسلام آباد از سوی رییس جمهورکرزی در حاشیۀ نشست ِ مجمع عمومی سازمان ملل در نیویارک ارائه شده است..."
 واما مخارج جنگ انگلستان درافغانستان
منابع انگلیسی نیزدرمورد مخارجِ جنگِ شان درافغانستان، اظهاراتی داشتند. " پرس تی وی " از قولِ رسانه های انگلستان درماه می سال ۲۰۱۳م نوشت که " ... حضور نظامی انگلیس درولایت هلمندِ افغانستان تا کنون بیش از ۳۷ ملیارد پوند هزینه برای لندن در بر داشته است ... یا بعبارۀ دیگر، این جنگ،  مبلغ پانزده ملیون پوند در روز برای آن کشور هزینه دارد و این مخارج، تاسال ۲۰۲۰م بالغ بر چهل ملیارد پوند خواهد شد ..."                                      
آقای "لدویج " مشاورِغیرنظامی دولت انگلیس درعراق و افغانستان گفته است که : "  ازمیانِ هزاران نفر از غیر نظامیان و مبارزان ِافغان حتی یک عاملِ القاعده یا یک تروریستِ بین المللی که ممکن است انگلیس را تهدید کرده باشد از سوی نیرو های نا تو در هلمند به قتل نرسیده است ... مافیای مواد مخدردرافغانستان و شرکت های تسلیحاتی بین المللی از جنگِ افغانستان سود می بَرند. بخش عمده ای از کمُک انگلیس به افغانستان، به جای اینکه برای افغان های نیازمند هزینه شود، صرفِ هزینه های مشاوره میشود..."                                                  
بدین حساب، شاید یکی ازدلایلِ آنهمه تلاش و تماسگیری مخفیانۀ مقام های امریکایی و انگلیسی با گروه تروریستی طالبان، حمایتِ مالی از " شورای عالی صلح"، اعلام زمان بندی خروجِ نیروهای نظامی آن کشور از افغانستان ۲۰۱۴میلادی)، سپردنِ عاجلانۀ مسوولیتِ تأمینِ امنیتِ تعدادی ازشهرها و ولایات به نیرو های امنیتی افغانستان وغیره، افزایشِ تلفاتِ جانی و مصارفِ هنگفتِ مالی و درعین زمان، مخالفتِ افکارِعامۀ امریکا و متحدانِ غربی آن دربرابرِباقیماندنِ بیشتر درافغانستان بوده است. زیرا به نظرمقام های امریکایی، هرگاه معاملۀ سیاسی با حکومت افغانستان و گروه های مسلح تروریستی صورت گیرد و درپرتوآن، امریکا موفق به تأسیسِ پایگاه های نظامی دایمی گردیده وغرض رسیدن به هدف های ژئواستراتژیکِ خویش، بصورت دوامدار درخاکِ افغانستان باقی بماند، درآن صورت، با یک تیر چند هدف را نشانه خواهد گرفت و با چنین سنجش، گویا خروجِ بخشهایی ازسربازانِ یکصد وچهل هزارنفری آن کشورازافغانستان، پروسۀ " آبرومندانه " یی را بخود اختیارخواهد نمود وبازهم، با حضورو موجودیتِ پایگاه های نظامی درخاکِ افغانستان، منافع ستراتژیک آن درآینده تضمین خواهد شد .                                                              

مخارج جنگ آلمان درافغانستان
روزنامۀ " تاگس اشپیگل" دربرلین، بخشی ازگزارش محرمانۀ وزارت دفاع آن کشورمبنی برمجموع مخارج آلمان (درافغانستان)  را دراخیر ماه مارچ  سال ۲۰۱۵م به نشر رسانید. درگزارش چنین آمده بود: " مأموریت نظامی ارتش آلمان درافغانستان، برای مالیات دهنده گان آلمان، هشت ملیارد و هشتصد ملیون یورو{معادل بیشترازیک تریلیون دالرامریکایی} هزینه برداشته است. مأموریت نیرو های آلمانی، ازخونین ترین و پُرهزینه ترین مأموریت  نیرو های ارتش آلمان در خارج از کشور بوده است "  درگزارش همچنان آمده بود که : " درنتیجۀ عملیات درچارچوب نیرو های ایساف درافغانستان، به تعداد ۵۴ تن از سربازان آلمانی کشته شده و نزدیک به نُه ملیارد یورو به مصرف رسید که از این جمله، به ارزش ۲۸ ملیون یورو ابزار جنگی فروخته شده، به تعداد دو صد عراده موترهای بنز بیابانی یا شکاری منهدم گردیده، به ارزش چهارملیون یورو، موترهای شکاری و دیگرلوازم نقلیۀ نظامی عمداً ازمیان برده شده اند " و درپایان گزارش نشر شده آمده بود که : " تنها مصارف بازگردانیدن تعداد ۱۱۶۱وسیلۀ نقلیه که توسط ۲۴۶۵ عراده کانتینردرپایان سال ۲۰۱۴م ازافغانستان تا آلمان صورت گرفت، بالغ بر بیشتر از ۶۶ملیون یوروگردید. "                            
این مخارج ادعایی کشورهای قدرتمند جهان درجنګ « علیه تروریسم» ، آنهم درخاک افغانستان، چیزی است که ازسوی منابع خاص دولتهای مذکوراعلان شده و یا میشود. درحالیکه دولت و ملت افغانستان هرګز به واقعیت آڼ آګاهی ندارند. آنچه تا حد زیاد معلوم و مسلم است، اینست که امریکایی ها و متحدان جهانی شان، قیمت غذای سربازان، نوشابه ها و حتا غذای سګهای شان را نیزمحاسبه کرده و میکنند واین. همان بحشهای اند که اصلاً به مردم افغانستان تعلق ندارند.
(ادامه دارد )