ازکاروان چه ماند جز آتشی به منزل!

یگویند شخصي به دکتر خانواده اش  زنگ زد و گفت؛ آقاي دكتر! حال پدرم خيلي وخيم است لطفأ بشتابید و به دادش برسید  دكترنیز فورأ  جواب داد، من دوسیه  پدرت را خوانده ام، او در سلامتي