ای محترم مدرس! که زندگی ساز می کنی
چرا درس طفلان از زدن آغاز می کنی
ازفعل ضَرَبَ چه فهمیده ای درکارخویش
چرا کَتَبَ و نَصَرَ را عقب انداز می کنی
دانم تعلیم صرف و نحو داری در حافظه
ولی با پیام خشونت درس آغاز می کنی
ضَرَبَ است از زدن کَتَبَ پیام انسانیت
تو از نَصَرَ و. . . چرا پا را فراز می کنی
خدا را دیگر خشونت و کشتن بس است
راه کوتاه انسانیت دراز می کــــنی
با عقب اندیشی کردی نام را مسلمانی
یا خود را با ضاربان در شیوه دمساز میکنی
در نظام ها شروع درس از شادی و نرمی است
تو دانسته به سوی خشونت راه باز می کنی
غنچه ات دیگر گل نیست، وقت زدن بلبل نیست
ـــــــــــــــــــ---------------------------------
چه خوش است گر صفحه با مهر ومحبت باز میکنی
ای صرفیان ونحویان ای محترم آخند ها
گر حرف ما بشنوی خود را پیشتاز می کنی
م.ش.فروغ
از دیوان قلمی جولای. ۲۰۰۴