یاد بود از جنبش امانی وخاطرهٔ کسب استقلال در شرایط بحرانی کنونی

نوزدهم اگست  برابرست با  روز استرداد استقلال سیاسی کشور تحت رهبری شاه امان الله خان. موجودیت یک رهبر استقلال طلب ، آزادی خواه و ترقی پسند در رآس قدرت سیاسی  کشور که ازپشتیبانی قاطبهٔ مردم افغانستان نیز برخوردار باشد، در دوران امانی یک واقعیت بود.

په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون
فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe   
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شهر هاګ, ۱۸/۸/۲۰۱۸

یاد بود از جنبش امانی وخاطرهٔ کسب استقلال در شرایط بحرانی کنونی

نوزدهم اگست  برابرست با  روز استرداد استقلال سیاسی کشور تحت رهبری شاه امان الله خان. موجودیت یک رهبر استقلال طلب ، آزادی خواه و ترقی پسند در رآس قدرت سیاسی  کشور که ازپشتیبانی قاطبهٔ مردم افغانستان نیز برخوردار باشد، در دوران امانی یک واقعیت بود. ولی اکنون به یک رویای دلپسند ولی غیرعملی  برای مردم افغانستان مبدل شده است. یادبود از خاطرهٔ استقلال و جنبش امانی نیزبه همین دلیل، تمایل بازگشت به استقلال، آزادی وترقی خواهی ملی را به همراه دارد. بزرگداشت ازجنبش امانی بزرگداشت از یک الگوی خوب است.  تنها شیادان زمان ما به جنبش امانی و اصلاحات دوران امانی تهمت می بندند. البته تندروی ها و برخی اشتباهات دیگر به استعارگران انگیس و عُمال داخلی اش موقع دسیسه چینی علیه رژیم امانی و ایجاد فاصله بین دولت امانی و اقشار محافظه کار جامعه را بوجود آورد، اما دوران امانی هنوز هم صفحهٔ درخشانی در تاریخ معاصرکشور ما میباشد.
یاد بود ازاستراد استقلال وجنبش امانی امسال مصادف به روز های دشواری است که مردم ما در سرتاسر کشور، بخصوص در شهر غزنی و کابل تجربه میکنند.عُمال پاکستان در حالی که افراد استخباراتی پاکستان هم آنها را همرائی میکردند، غزنی، این پایتخت فرهنگی جهان اسلام، را به آتش کشیده وخون صد ها کشته و زخمی را  بر خاکی ریختند که زمانی پایتخت امپراطوری بزرگ غزنوی بود. در کابل جان ده ها جوانی که در یک مرکز آموزشی برای امتحان کانکور پوهنتون آمادگی میگرفتند و با هزار امید معصومانه برای آیندهٔ خود و وطن خود مصروف آموزش بودند، با یک حملهٔ انتحاری جبونانه گرفته شد و ده ها تن دیگر شان زخمی شدند.  جنگهای استخباراتی آی.اس. آی و سایر استخبارات منطقه وجهان،  کشور ما را به میدان همه جنگ ها مبدل ساخته اند. بطور اوسط روزانه صد افغان کشته و دو برابر آن  زخمی میشوند. بخش اعظم این قربانیان را افراد ملکی تشکیل میدهد. حکومت در عمل ثابت ساخته است که توانائی دفاع از جان ومال مردم افغانستان را ندارد. حکومات خارجی که سرنوشت جنگ را از ۱۶ سال بدینسو بدست خود گرفته اند،  بدون پیشرفت قابل ملاحظه، ناظر تلفات زیاد ملکی ونظامی افغانها اند. پالیسی دونالد ترمپ مبنی بر تمرکزبر ازدیاد فشار بر پاکستان و تعرضی ساختن جنگ علیه تروریستها توسط محافل دیگری در وزارت خارجه و پنتاگون بعد از چند هفته خاموشانه کنارگذاشته شد. رسانه های امریکائی خبر میدهند که ایریک پرنس مؤسس شرکت نظامی شخصی بلک واترکه بدنامی اش در جنگ عراق وافغانستان برهیچکس پوشیده نیست،  موج جدیدی از تبلیغات را برای کسب توجه ترمپ برای طرح شخصی سازی جنگ امریکا در افغانستان براه انداخته است. این طرح سودجویانهٔ یک تاجر خون و آتش است که به قیمت خون ده ها هزار بیگناه بلیونر شده است. تطبیق این طرح عواقب وحشتناکی برای وضعیت سیاسی، اجتماعی و آیندهٔ منابع طبعی افغانستان خواهد داشت. در حالی که افغانستان به این تهدید ها مواجه است، طالبان در طولانی ساختن این جنگ به نفع پاکستان وسپردن کلید صلح به دست دول خارجی خاطرات بد دیگری هم در اذهان مردم افغانستان از خود به جا میگذارند.  خفاشان دیگری که توسط همین حکومات خارجی با پول خریده شده وبه قدرت رسانیده شدند، لحظه ای هم به فکر نجات وطن نیستند. آنها بر روی میلیون ها دالر باد آوردهٔ شان میخوابند و هنوز هم بخاط اینکه زمانی در پشاورپادوی استخبارات پاکستان را کرده اند، فخر فروشی نموده و خواهان امتیازات عمری مالی و سیاسی و معافیت در برابر قانون میباشند.  ایشان با توطئه برای اشغال مجدد کرسی های دولتی وقرار دادن آن در خدمت منافع مافیائی خویش در سعی و تلاش اند.  
دول همسایه برای سوریه ای ساختن جنگ افغانستان آمادگی گرفته اند. نوکران داخلی این دول برای این جنگ ذهنیت سازی میکنند. 
وحدت ملی میان باشندگان افغانستان با وصف دسایس منابع استخباراتی خارجی هنوز درز نه برداشته اما سیاست بازی های قومی تیکه داران سیاسی که خود را به هدف امتیاز طلبی های شخصی و فامیلی نمایندهٔ بلا منازع قوم خویش جا میزنند و ذهنیت قوم گرایانه را ترویج میکنند، خطر بالقوه را علیه وحدت اقوام افغانستان تشکیل میدهند. پیوند آشکار این تیکه داران با استخبارات منطقه این خطر را جدی میسازد. اما هیچ مقام مسؤلی برای رفع اصولی و قاطع این خطر اقدام نمیکند. 
در نتیجه میتوان گفت که در شرایط کنونی که از حاکمیت ملی مستقل و مؤثر امانی یادبود میگردد، افغانستان در وابستگی همه جانبه غرق است و حکومت مصروف منازعهٔ تیمی وتلاش برای بقای خویش در مقابل رقبای مافیائی و و دسایس خارجی و داخلی گوناگون است. وابستگی همه جانبه و جنگ فرسایشی آی.اس.آی از طریق طالبان و داعش، حکومت افغانستان  را در موقف بس ضعیف و ضربه پذیر قرار  داده است. این حکومت برای جلوگیری از سقوط ولسوالی ها اقدامی نمی کند و بعد از سقوط ولسوالی ها اقدام به باز پس گیری آنها را به  آینده موکول می کند. این تعلل شهر ها را به خطر مواجه میسازد. آنچه در غزنی واقع شد، در هر شهر دیگری هم واقع شده میتواند. پس نباید به این حکومت و حامیان خارجی اش امید واهی بست. فقط نیروی مردم افغانستان میتواند استقلال، صلح، امنیت و کار برای ترقی اجتماعی را، آنچنانکه در دوران امانی در افغانستان موجود بود، دوباره در افغانستان احیا کند. باید به مردم تکیه کرد ومردم را بسیج ساخت. 
هیأت اجرائیه فارو