همه ء دوستان وعزیزان میداند که ،ائتلاف از جمله ء مفاهم واژه های سیاسی است که در این روز ها در رسانه های خبر رسانی در سخنان افراد ،
اشخاص و فعالان سیاسی تکرار میشود . ائتلاف به معنی اتحاد موقت گروه ها ونیرویهای سیاسی که هدف های معین را دنبال میکنند .
ائتلاف می تواندبه اشکال گوناگون صورت گیرداز جمله ! ۱ـ ممکن است یک ( حزب ، دولت، گروه و ...) بزرگ تر به منظور دستیابی به اکثریت با چند گروه کوچک تر ائتلاف کند .
۲ـ ممکن است چند گروه کوچک باهم ائتلاف کنند تا گروهی بزرگ تر را از کسب قدرت سیاسی باز دارند .
در هر ائتلاف در قدم نخست چهار هدف معین وتدوین شده ضروری است .
۱ ـ توافق استراتژیک ۲ ـ همکاری استراتژیک ۳ ـ رابطه ء وپیوند استراتژیک ۴ ـ محصول استراتژیک .
اگر ما به تاریخ گذشته ء ائتلاف ها در افغانستان نظر بندازیم ، ائتلاف های گوناگون وبا عناوین متنوع بوجود آمده از آن جمله میتوان بعضی از آنها را یاد آور شد .
ائتلاف مخفی و آرام محمد داود خان با جریانات سیاسی چپی ( چپ ) ، ( (ائتلاف شمال )به اشتراک آقای دوستم ، آقای احمد شاه مسعود ، و آقای عبدالعلی مزاری در ۲۵ حمل سال ۱۳۷۱ خورشیدی در جبل السراج ،به تقیب آن ائتلاف ( شورای هم آهنگی ) نجات ملی ، حزب وحدت اسلامی افغانستان ، جنش ملی اسلامی افغانستان ، و حزب اسلامی آقای حکمت یار . (ائتلاف شورای اتحاد دولت ) حزب جمعیت اسلامی افغانستان ، حزب وحدت اسلامی آقای اکبری ، اتحاد اسلامی آقای سیاف ، حزب حرکت اسلامی آقای محسنی ، حزب حرکت انقلاب اسلامی مولوی محمدنبی . وهم در مراحل بعدی جبهه ء مقاومت ضد طلبان ، جبهه ء ملی تحت رهبری استاد ربانی ، جبهه ء ملی برهبری آقای ضیا مسعود ، ائتلاف ملی برهبری داکتر عبدالله و ائتلاف انقره ء ترکیه سر نوشت یکسان ومشابه داشتند.
تاریخ ومردم دردمند وستم دیده ی افغانستان شاهد آنست که در طی اضافه تر از ۳۰ سال مداخلات مستقیم استخبارات منطقه وجهان سرمایداری که در راس آن ایالت متحده ء امریکا در افغانستان، باهمدستی وهمکاری مهره ها وچهره های معین رهبری دولت وحکومت و جنگ سالاران وغارتگران محلی (قومی )باعث تلفات وخسارات مادی ومعنوی در جامعه ی مان گردید یعنی بروز تشنیجات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و آمنیتی در افغانستان گردید ، متآسفانه وبدبختانه مافیایی محلی ( قومی ) ، مافیایی دولتی و مافیایی جهان سرمایداری بخاطر حفظ منفعت خود جغرافیایی سیاسی افغانستان را به پولیگون نظامی مبدل ساخت .
مردم افغانستان بهتر درک میکنند که گر داننده گان چرخ ثروت ، قدرت وسیاست دولت آقای کرزی وآقای اشرف غنی با همدستی وهم پیمانی مستبدان ومعاله گران قومی بهانه ء مبارزه بر علیه القاعده وتروریزم از مدت ۱۷ سال بدین طرف ملیت های مختلفه ء ساکن افغانستان را بخاطر بقای شان بحیث ابراز استفاده نموده ومی نمایند .
بنأ ائتلاف بزرگ ملی عبارت از محصول رشد وتکامل مافیایی ثروت ، قدرت وسیاست در افغانستان است که پس گرفتن قدرت وصلاحیت آقایان میباشد که انعکاس دهنده ء منافع ملی ووطنی نمیباشد فقط حمایت طرفداران دستیاران را با خود دارد ، ائتلاف بزرگ ملی به معنی ائتلاف ثروت مندان ، زورمندان ، غارتگران ومستبدان است که نه ائتلاف مردمان ستم دیده ومحکوم شده ی افغانستان ؟
ايتلاف بزرگ ملی بر مبنای فرد محوری بوجود آمده نه بر اساس محور های اجتماعی وکثرت گرایی .
نبودن استراتژی مشخص وروشن در عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی وفرهنگی و آمنیتی نمایانگر آنست که این ائتلاف صرفأ بر بیناد تعهدات فردی وضرورت دفاع از افراد و موقعیت های سیاسی ودولتی آنهاشکل گرفته است ، یعنی بدین که این ائتلاف بزرگ ملی بر اساس تهدید منافع مشترک اعضای بر خاسته است ، نه بر مبنای درک ضرورت های تاریخی برای تآمین عدالت اجتماعی ملیت های ساکن افغانستان ، به هیچ وجه این ائتلاف بزرگ ملی به حل عادلانه ء مسله ء ملی ، تأمین عدالت اجتماعی ، کمبود ها ، ناهنجاری ها ومشکلات مردم جوابگو نبوده ونیست بخاطر از اینکه این ائتلاف فاقد یک استراتژی ملی ، اندیشه ء ملی ، همبستگی ملی واراده وتصمیم آگاهانه ء مردم در این ائتلاف ذیدخل نمیباشد .
همه مردم افغانستان چهره های فعال این ائتلاف را خوب میشناسند که درطی ۳۰ سال آخیر و بخصوص در مدت ۱۷ سال آخیر در ار اکین دولتی بحیث افراد ذیصلاح در راس دولت وحکومت آقای کرزی وآقای اشرف غنی رسمأ ایفای وظیفه نموده در پروسه ء خسارات مادی ومعنوی جامعه مان شریک هستند که در اثر فساد ، غارتگری ،معاله گری و دزدی صاحب سرمایه های منعقول وغیر منعقول گردیدند و چهره های فعال این ائتلاف ( ائتلاف بزرگ ملی ) عبارت از یونس قانونی معاون پیشین ریس جمهور ، عطامحمدنور والی پیشن بلخ ، عبدالرشید دوستم معاون اول ریس جمهوری ، حاجی محمدمحقق ، انوالحق احدی ، احمد ضیآ مسعود ، رحمت الله نبیل ، صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه ، همایون همایون ، حمیدلالی و ...این ها بمثابه باندهای مافیایی ثروت ، قدرت وسیاست بزرگترین سد راه در راه حل مسله ملی وتحقق جامعه ی عادلانه اند .
محمدالله همدرد
On Mon, Sep 24, 2018 at 11:23 PM Aziz Faryabi عزیز فاریابی <This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.> wrote:
روشنفکر
-------
نوشته از محمدالله همدرد شهرتورنتوای - کانادا
واژه ء روشن فکر وویژه گی های آن ! واژه ء روشن فکر صفتی است که، برای آدم های خردمند ،خرد گرا وعقلانی ! آدم هائی که پدیده ها ، حوادث و رویدادیهای جهان را بر حسب دستور خرد ودانش بررسی میکند و می سنجند وبه جای خالبافی وتخیل پذیری ، صاحب متفکرواندیشه اند، اساس کار روشنفکران را نقد ، سنجش وخرد شکل می دهد . روشنفکران به ارزش های جهانی و عام چون عقل ، حق ، آزادی ، عدالت ، مساوات و دموکراسی پایبند بوده ودارای یک وجدان با ماهیت اخلاق انسانی وجهانی میباشد واز نظر روشنفکر بدون آزادی واستقلال ، خردوازی ممکن نمی باشد . بنابراین چه کسانی نمی تواند در صف وقلمرو روشنفکر و روشنفکران در آیند؟؟؟
۱ - کسی ایکه ویاکسانیکه در بنداسارت تن وشکم است چه فقیری که عمری درجستجوی لقمه نانی است وچه خوشگذارانی که بی غم است وغم دیگری را نمیشناسد ویا غم دیگری بجز خود را ندارد ؟
۲ ـ کسی در بند تعصب است ، خواه تعصب مذهبی ، خواه تعصب نژادی ، خواه تعصب سیاسی . بنأ روشن فکر کسی است که ، فارغ از تعبید و تعصب ودور از فرمان برداری ، اغلب نوعی کار فکری میکند ونه کاربدنی . روشن فکر کسی است که، دارای یک بنیش انتقادی است، یعنی روشن فکر ابتدا نسبت به « وضع مطلوب » واز اوضاع جامعه خویش درک واقعبینانه دارد ودر چارچوپ اندیشه و فرهنگ بومی ، در صد رفع معضلات آن است . راه فعالیت و عمل کرد های هر روشنفکر مطابق با هویت ملی ووطنی او نسبتی نداشته باشد ، بدون شک بی اثر ونا کار آمد خواهد بود . روشن فکران به هیچ عنوان در گفتمان ها ، احساساتی و جدی نمی شوند و تحمل شینیدن مطلب را دارند ودر عصرکنونی با صلاح عقل به جنگ خرافات ، اساطیر و شکستاندن بت ها می رود ودر بیدارنمودن استقلال فکری افراد ازهیچگونه سعی وتلاش دریغ نمی ورزد ، بمردم روش درست فکرکردن رامی آموزاند. روشنفکر امروز هیچ گاه بر واقعیت های عینی موجود بر خورد غیر عقلانی نمی کند وواقعیت ها را آن گونه که هست جلوه وانعکاس میدهد . در طول تاریخ تکامل جوامع بشری ودر مراحل مختلفه ء رشد اجتماعی ، سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی علما ، دانشمندان و فیلسوفان درمورد ویژگی های روشن فکر نظریات ودید گاه های مختص بخود را داشته اند بطور نمونه ومثال از تعداد کاملأ محدود یاد آور میشوم :
ـ A ___ افلاطون ، بنظر افلاطون روشن فکر، کسی است که ، خواه مردویا زن که (مثل ) یعنی حقایق کلی را بشناسد وبه جای گمان ، از معرفت برخودارباشد . در نظر افلاطون روشن فکر کسی است که دارای قدرت اندیشه ء علمی است .
B-- سقراط وافلاطون روشن فکر را « وجدان خردگر جوامع » دانسته اند . وعده ء از علما به این بآورند که « فردی که استعداد آن را دارد که یک پیام ، نظر ، نگرش فلسفه یا عقیده ای برای مردم بیان کند » روشن فکر است . کانت به این نظر است که ، تقلید وفقدان عزم و دلیری ، چه آفتی است. آفتی که روشنگر رااز وادی روشنگری بسوی ابهامات وتاریکی ها پرتاب میکند
. C ___ ادوارد سعید ، روشن فکر را بدو بخش تقسیم می کند .
۱ ـ روشن فکران حرفویی (حرفه یی )
۲ـ روشن فکران غیرحرفهيی ( آماتور ) .
از دید ادوارد سعید ، روشن فکر غیر حرفه یی «شخصی است که فقط بخاطر خود وبخاطر پای بندی به اصول خود ، به روشنگری می پردازد»که فاقد استقلال فکری است وآن چیزی را میگوید و می نویسد که اربابانش از او خواسته اند. ورشن فکران حرفه یی بر عکس آن .
D __ م . فرهود ، به این عقیده است که ، روشن فکران وطن مان تا هنوز نتواسته است از یکسوبا متن ها ونوشته ها خود ازسوی دیگر ، متن ها دیگران به گفتگو وپرخاش بنیشند . آنچه تا هنوز روشن فکران سیاسی وروشن فکر سنتی انجام داده است ، دست چین کردن نقل وقول ها و تآویل آنها به نفع خود گروه کوچک خود بوده ساختار روانی روشن فکران افغانستان بوسیله ء قومی ،حزبی ،مذهبی ، نژادی ، زبانی وهکذا سنتی ریخته شده است . روان اکثریت روشن فکران زخمی و مصنوعی است ، مانند خواب مصنوعی که در فضای معین فکری ، تشکلیلاتی تربیت وپرورش یافته است ، دارای روان و اخلاقیاتی عمومی (جامعه وخانواده ) ومحصول تربیت سیاسی و ... بوسیله ء معیار های چوکاتی وتابوتی است . روشن فکر کسی است که برای آزادی و عدالت میرزمد و حقیقت را رو در روی قدرت بزبان می آورد. روشن فکرکسی است که نه برای امپراتوریها ،سلاطین .دیکتاتورها ، سلطنت ها ، زورمندان و غارتگران خود را بکشد ونه برای جمهوری ها وامارت های اسلامی وبنیادگرایی نعره ء تکبیر والله اکبربگوید . روشن فکر به شخصی اطلاق می گردد که از بین قدرت سرکاری و جامعه ء مدنی را مغشوش نسازد ، روشن فکری یک شغل نیست که از برکت آن روشن فکربه ثروت وشهرت برسد ، روشن فکری یک دانائی ووجدان است وما باید پنداشت ها ی نابخردانه ، احساساتی را ازخود دور کنیم تا فاجعه ءکمبو خردگرائی ، روشنگری ونزول معنویت در جامعه مان پایان یابد .
محمدالله همدرد