صفات انسانی دو تا است. یکی صفات پسندیده و دیگری صفات نکوهیده. صفات پسندیده ار گهواره تا گور به وقع می پیوندند و صفات نکوهیده در سیاست نا سالم ریسه دارند.
صفات پسندیده
انسان در بدو تولد صفات پسندیده را در دامان مادر آغاز میکند. وقتی که طفل است، ذهن سفید داشته و به هیچ یک از "اضداد طبقاتی" آلوده نمی باشد؛ نه کافر است و نه مسلمان، نه غنی است و نه فقیر، نه حاکم است و نه محکوم، نه کارگر است و نه کارفرما، نه ایدیالیست (آرمان گرا) است و نه ماتریالیست ( مادّهگرا). بلکه او اکثر اوقات را به خواب به سر میبرد. وقتی گریه را آغاز می نماید که گر سنه میگردد؛ چشمانش را باز می نماید، خود را در آغوش مادر می بیند که به او شیر میدهد. به یک دست پستان مادر را در دهان میگیرد و شیر می نوشد و در دست دیگر چهره و موهای مادر را لمس میکند. به انتخاب معبد های جنسی میپردازد. دوره شیر خوار گی به انجام میرسد و دوره طفولیت آغاز میگردد. در این دوره است که مادر دو دست طفلش را میگیرد، و راه میبرد و شیوه راه رفتن را می آموزاند. یک حرف دو حرف بر زبانش جاری می سازد و شیوه حرف زدن را می آموزاند. در این حالت – در جوامعی که دین پرور خوانده میشوند - دوره "دین پرستی" آغاز میگردد: فرزند مسلمان، مسلمان، فرزند عیسوی، عیسوی، فرزند زردشتی، زردشتی و فرزند بو دایی، بو دایی به بار می آید. بعداً دوره آموزش فرا میرسد. اطفال روانه "مکتب" میشوند، تعلیمات را به پایان میرسانند و شهادت نامه بدست می آورند. تدریجاً رشد می یایند و به دوره جوانی میرسند. در این دوره آموزش رشته های تعلیمی و تحصیلی را تا سطح ماستری و دکترا پی میگیرند. در نتیجه برخی ریاضی دان و برخی فزیکدان شده، داخل محیط اجتماعی گردیده و خدماتی را انجام میدهند. این همه صفات اند که یکی پس از دیگری بوقوع می پیوندند و در عرصه زمان تغییر می یابند.
صفات نکوهیده
صفات نکوهیده در شیوه کنش نا سالم سیاسی حاکم ریشه دارند. این سیاست نا سالم – به شکل نمونه - اکنون در افغانستان حاکم دیده میشود. کسانی که در راس این سیاست قرار دارند، دروغگو بوده، "خود بینی" را بر "دیگر بینی" ترجیح داده اقدامات شان با قوانین منافات دارند. چیزی را که وعده میدهند به آن عملی نمی کنند. وضع اقتصادی را بحرانی ساخته و زمینه ساز بیکاری فراگیر گردیده اند. یکی از علل جرایم اختطاف و سرقت هم در همین پدیده نهفته است. بعضی کسان – نظر به الزامات مادی - حتی با گروه های هراس افکن، از جمله با طالبان هم کاسه میگردند. تحت شرایط حاکم سیاسی، طالبان که دارای درآمد های سرشار می باشند، اگر به "پروسه صلح" نمی پیوندند، یکی از دلایل بنیادی این امر همین امتیازات مادی خوانده شده که ناشی از ساختار اقتصاد مافیایی و قاچاق مواد مخدر می باشد.
صفات نکوهیده میتوانند که به صفات پسندیده تغییر یابند، در صورتی که رژیم فاسد ریشه کن گشته و شیوه حکومت داری سالم استوار بر "شایسته سالاری" جای گزین آن گردد.