او، محمدعمر داودزی را که گفته می شد از نامزدان احتمالی ریاست جمهوری است و مورد حمایت شورای ثبات و حراثت، از این احتمال بیرون کرد و در حلقۀ خویش قرار داد.
با رحمت الله نبیل رئیس پیشین امنیت ملی از منتقدین ظاهراً جدی خود و حکومتش و مخالف پاکستان، در حال رسیدن به توافق است تا به یکی از کرسی های نظامی و امنیتی منصوبش کند.
با جنرال عبدالرشید دوستم نیز از طریق ترکیه بسوی توافق و تفاهم می رود. کار مکتب های افغان ترک با کمک حکومتش به سود حکومت ترکیه که یکی از کلید های این تفاهم خوانده می شود در حال انجام است.
برای رئیس جمهورغنی در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، قانون اساسی، معیار و ابزار است تا از نردبان آن به تنهایی بر فرق بام سیادت و حکومت بالا شود و در پنج سال دیگر به قول خودش ناتمام های خود را در سیاست و مدیریت کشور به اتمام و سرانجام برساند.
در جبهۀ رقیب، داکتر عبدالله همچنان رقیب و مراقب است تا از ائتلاف بزرگ ملی و از آن جبهۀ جهاد و مقاومت پیشین، چه صدا و تصمیمی بر می خیزد؟ او گفته است اگر از شما فردی وارد میدان می شود تا خود را کاندید ریاست جمهوری کند، من در عقبش می ایستم و حمایتش می کنم. اگر در صدد معاونیت ریاست جمهوری هستید، من نه تنها حمایت نمی کنم، بلکه خودم باردیگر وارد این میدان می شوم و کاندید ریاست جمهوری هستم.
اما در آن جبهۀ جهاد و مقاومت و آن ائتلاف بزرگ ملی، کدام کار بزرگی به نظر نمی رسد:
جنرال دوستم گوش هایش را بسوی ترکیه دارد و چشمی به ارگ کابل دوخته است؛
حاجی محمد محقق در سرگردانی به سر میبرد؛
عطامحمد نور و محمدیونس قانونی به عنوان معاون اول ریاست جمهوری و صدراعظم اجرایی با محمد حنیف اتمر در مسیر تفاهم و توافق قرار گرفته اند؛
از گپ دل حامد کرزی چیز روشنی بیرون نمی شود؛ اما میان حمایت از اشرف غنی و محمد حنیف اتمر در سیر و گشت است . به نظر می رسد که پیروزی هر دو برایش مساوی و خوش آیند باشد، ولیکن ابقای رئیس جمهور غنی در ارگ به او خوش آیند تر است.
صلاح الدین ربانی در صدد سیاست کردن و نگهداشت رابطه با همه طرف ها است که گاهی در صدد کاندیدی ریاست جمهوری می شود، گاهی به حمایت مجدد از قصر سپیدار می اندیشد و تلاش می کند تا در درون جمعیت اسلامی صدای واحدی برای رقابت در میدان انتخابات ریاست جمهوری شکل بگیرد.
از میان کاندید های احتمالی در این سو، احمدولی مسعود است. نمایندگان وی این روزها سرگرم گفتگو با طرف های مختلف اند تا این احتمال را روشن سازند و به نتیجه برسانند. او به شدت فکر و طرح کاندید مستقل از جبهۀ جهاد و مقامت پیشین را مطرح می کند و برنامه و تعهد قابل اجرا را از الزامات وارد شدن این کاندید می داند. هنوز هیچ صدایی بگوش نمی رسد که کسی از این میان با برنامه و تعهد پایدار برای ماندن در میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری وارد این میدان شود؟
ماه جدی که ثبت نام نامزدان ریاست جمهوری آغاز می شود، به سرعت در حال فرا رسیدن است؛ به همان حد، تلاش ها و سرگردانی ها بازیگران میدان سیاست سرعت می گیرد.
برای امریکایی ها که ولی نعمت این حاکمیت سیاسی و دولت امروز و فردای افغانستان خواهند بود، تا وقتی که بخواهند، این تلاش و سرگردانی ها، دلگرم کننده و رضایت بخش است. نمایشی از مشروعیت ظاهری را در دموکراسی منعکس می سازد که برای اقناع افکار عمومی آن ها و متحدین غربی شان کاربرد دارد. اینکه آن ها در این میدان از چه کسی حمایت می کنند، بسته به آن کسی و کسانی است که در تنازع بقا، توان و شایستگی ماندن و بردن را نشان می دهند.