طفلی و دامان مادر خوش بهشتی بوده است
تا به پای خویش روان گشتیم، سرگردان شدیم
حافظ
انسان که در بدو تولد شیر می نوشد و در دامان مادر بزرگ میگردد، ذهن سفید داشته که به هیچ رنگی از تضاد ها آلوده نمی باشد.
این حالت برای طفل واقعاً به بهشتی، به مفهوم جایگاه آسایشی میماند که سرشار از خوشی ها میباشد. ولی انسان زمانی که به پای خود روان میگردد، سرگردان میشود. این سرگردانی ناشی میگردد از تشتت و تفرقه. در ضمره ای عوامل گوناگون تفرقه، عوامل دینی و سیاسی مهم تلقی میگردند.
در جهان ادیان مختلف و باورهای عقیدتی دینی متنوع وجود دارند؛ از جمله میتوان از دین مسیح، دین اسلام، دین یهودیت، دین زردشتی و بودایی تا ادیان طبیعی نام گرفت. اکثر این ادیان یکی پس از دیگری ظهور کرده و "کار رسالت" را – نظر به عقیده خود شان – بر اساس کتب مقدس به انجام میرسانند. ولی پس از درگذشت بانیان این ادیان، از یک طرف مخالفت نظری بین پیروان این آدیان و از سوی دیگر مخالفت بین آنها و پیروان ادیان دیگر به نوعِ آغاز گردیده که هر یک دین خود را برحق قلمداد میکند. در نتیجه این مخالفت ها منجر به بدبینی و خشونت و در بعضی موارد منجر به درگیری و نبرد میگردد. در این جا میتوان به طور نمونه از جنگ های صلیبی که از قرن یازدهم تا اواخر قرن سیزدهم عیسوی میان سپاهیان مسیحی و مسلمانان در گرفته بود نام بورد؛ که حتی تا امروز، ولی در یک سطح دیگر به قوت خود باقی می باشند. این اختلاف به مثابه یک علت مهم، جامعه را به سوی تشتت و تفرقه میکشاند. این وجیزه که "اسلام به ذات خود ندارد هیچ خللی – هر عیب که است در مسلمانی ماست" در مورد پیروان همه ادیان صدق میکند. این که گروه هراس افکن طالب تندیس های بامیان را در سال ۲۰۰۱ تخریب کرد، مخالفت و "نفرت" شان را با دین بودایی به نمایش گذاشتند.
ولی در مورد عامل سیاسی، طوری که در سطح جهانی مشاهده میگردد، ما از جمله با رژیم های اقتدارگرا ( رژیم های سلطنتی با مشروعیت مسخ شده میراثی و یا رژیم های دینی استوار بر تعبیر دینی یک گروه مشخص) و رژیم های سیاسی استوار بر نظام های چند حزبی سر وکار داریم. حلقه های رهبری این نظام ها کم وزیاد با چاشنی های از اقتدارگرایی جامعه را به سوی تشتت و تفرقه میکشانند. و غرض استحکام قدرت خویش حتی از پیشرفت فن اوری، مثلاً از کشف دینامیت و یا نیروی اتومی استفاده ابزاری میکنند.
برای جلوگیری از تشتت و زمینه سازی های تفرقه انگیز، انسان به نظام مریو توکراسی، "شایسته سالاری" مسوولیت پذیر، حساب ده و استوار بر آرای مردم نیاز دارد، که انسان را به سوی رفاه و آسایش همگانی میکشاند.