استقلال برده گان درافغانستان

بدون آنکه قصد اندکترین توهین به کسی بویژه به مردی از تبارجماعتی که این قلم با آن تعلق دارم  داشته باشم با درد و دریغ  فروان که محمد اشرف غنی رئیس" دولت وحدت ملی افغانستان !!" این مولود عجیب الخلقه ای که ازدامن  مشترک جان کری وزیر خارجه ایالات متحده امریکا

                 استقلال برده گان درافغانستان !
 
پیوسته بگذشته قسمت یکصدوچهل دوم :
 
 
بدون آنکه قصد اندکترین توهین به کسی بویژه به مردی از تبارجماعتی که این قلم با آن تعلق دارم  داشته باشم با درد و دریغ  فروان که محمد اشرف غنی رئیس" دولت وحدت ملی افغانستان !!" این مولود عجیب الخلقه ای که ازدامن  مشترک جان کری وزیر خارجه ایالات متحده امریکا و یان کوبیس نمائنده سرمنشی سازمان ملل متحد برای افغانستان  بر زمین داغ افغانستان جنگ زده تولد داده شده و بدون شک حضوروسخنرانی های  محمد اشرف غنی به مثابه فرزند این آب و خاک از مدتی است که موجب رسوائی خاص وعام گشته است . شگفت انگیز و درعین حال سخت درد آوراست که وقتی از آسمان آتش فقرو بیچاره گی و از زمین فریاد و ناله فرزندان همین آب وخاک می جوشد
https://www.youtube.com/watch?v=7ftk1HPAOWI
و ازهرسو فقرواعتیاد ، به مثابه بزرگترین و دردناک ترین  فاجعه درتاریخ چند هزار ساله افغانستان نسل فقیر و بی دست وپای معاصر افغانستان را همچون هفتاد ودوتن در کربلای افغانستان محاصره نموده است حضرت محمد اشرف غنی در مغائرت به شعارهای روزهای نخست زمامداری اش نه تنها اثری از حیات و زندگی دیده نه میشود بلکه می بینیم که فرزان این مرزوبوم برای زنده ماندن چه تحقیر ها و ذلت های را تحمل نه میکنند ؟ اما خوب است یکبار دیگر توجه جلالتمآب اشرف خان غنی را به آن شعار ها ی بی مصرف جلب کنیم که وی در نخستین روزهای زمامداری اش با شاخی باد میکردند .
https://www.youtube.com/watch?v=Uq6taVYBNfM
ماسواازاین برای چندمین باراست که هموطن عزیز ما اشرف خان غنی احمدزی که وی نیز از قربانیان استعمار جدید پنداشته میشود دچاراین تناقض گوئی ها میگردد .شاید همشهری گرامی ما اشرف خان کوچی مدیریت جامعه را نیزهمچون برداشتی که نسبت به سیاست نزد عده ای از روشنفکران وجود دارد  تصؤر می فرمائید که میتواند با دروغ و ریأ کاری قافله ء رهبریی جامعه را به پیش برد ، اقلأ در عصرحاضر اشتباه می فرمایند .
https://www.youtube.com/watch?v=Hd_nolI7W9s
زیرا خوشبختانه ، هم مردم امروز آگاه تر و بیدارتر از آنند که با شیوه های ریاکارانه و حقکشی های مرسوم و توهمزأ ، فکری یا مؤسسه ای یا شخصیتی را در افکار عمومی مسخ کرد . اما اینرا هم میدانند وبا انتن های هوش و فکر خویش عمیقأ احساس میکنند که شما مأمورید و معذور ، در این راستا تهوع انگیز این است که هرکدام ما سرنوشت داستان سیزیف(۱) را پیدا کرده ایم اصالت مصرف ، نظام زندگی قسطی ! نظامی که در آن همیشه انسان از طول عمرش کم می آورد ، انسان اسیر نظام مصرفی مافیائی حاکم بر افغانستان همیشه برای تکافوی مصرف های گذشته اش ، آئنده اش را میفروشد . آئنده فروشی برای تأمین نیاز های که برمن وتو تحمیل کرده اند ، بی آنکه برای ما و ساکنان بی بضاعت جغرافیای افغانستان قدرت خرید بدهند .
 
یعنی عصری که درنظام زندگی مصرفی ، برده گان بصورت آزاد و با ژست و تفاخر براستقلال خواهی خود را به ارباب بیگانه میفروشند ، حتی با هزاران التماس و برای آنکه بیگانه بخرد و آنگاه منی که به دستگاه های مافیائی خودم را پیش فروشی میکنم ، چگونه میتوانم  امکان رشد متنوع و آزاد خویشتن انسانی  وشگفتن ارزشهای  استقلال طلبانه و استعدادهای خویش را داشته باشم ؟ زیرا با توجه به این معادله خود را در فردای تاریخ برده ء ذلیل مصرفهای پیشین خویش میباشم . یکی از شگفتی های نوع نظام مصرفی  حاکم بر سرنوشت افغانستان این است که روشنفکرجامعه را که رسالت دارد تا مردم را در اوج فاجعه یاری و رهنمائی کند و باید در راستای ادای نقش روشنگرانه و متعهد ملی را در بسترعدالت انسانی  ایفأ نمایند به مثابه نخستین قربانی نشانه میگیرند . ودر چنین زمینه و زمانی و با توجه به چنین سرنوشتی ، که انسان روشنفکر را اسیر خود میسازد وبا چنین بینیش و دانشی میتوان به ماهیت " قناعت و تقوی " ازجنس وقایه  پی برد که این مفاهیم بویژه درشرائط کنونی تا کجا عمیق – انسانی وازادی بخش است.؟ بویژه هنگامی که زندگی ومسؤلیت یک روشنفکر،یک انسان متعهد راه عقیده ومردم مطرح است،" قناعت و تقوی"  دیگر تنها یک فضیلت فردیی اخلاقی نیست بلکه ضامن پیروزیی او ، انجام رسالت او وبیمــه کـــننده ء " انسان ماندن ، مقاؤمت کردن و نلغزیدن و به فـــروش نرفـــتن روشنفکران معاصر است . این را هم میدانیم که وقتی مصرف در یک جامعه عقب مانده وجنگزده ای همچون افغانستان  با عصای شکسته شبه روشنفکران دلال صفت به فرهنگ یک جامعه مبدل گردد صاحبان و مالکان شرکت های بزرگ اسلحه سازی که در جهان کنونی ملتها ی عقب مانده معاصر را با شیوه های استحماری تسخیر میدارند  به کارتأسیس دسته های از مخالفان مصنوعی می پردازند ، البته بدگمان ساختن توده های از مردم بر برخی از نهضت های شبه عدالت خواهی در جوامع افغانی جزی از وظائفی وظائیف روشنفکریی برخی ازاین دلالانی که تنها شعار مرده باد وزنده باد با ذائیقه تاریخی جوامع عقب مانده بحساب می آید .
https://www.youtube.com/watch?v=YnlONDrlBqM

 نمونه های آن حضور معنا دار آقای انورالحق احدی داماد خانقاه طریقه قادریه شریف و آقای رنگین داد فر  سپنتا از روشنفکران مکتب  فرا نکفورتی با ذائیقه روشنفکریی چپ ماؤیستی  در کنفرانس جنبش روشنائی و چشم انداز آن که معلوم و کاملأ هویدا  بود آن جنبش برای نخستین بار با نگاه غیر عادلانه مؤلفه عدالت اقتصادی اظهار وجود نموده بود
 
وقتی با این نمائیش بازی ها متوصل میشود و بر ظواهر پیشرفت و ترقی ترکیز میکنند طبیعی است ماسوا از آنچه که آنها بصورت معلوم الحال در مسخ حقایق برآمده بودند حضور چنین چهره های مافیائی کوبیدن آخرین میخ بر تابوت آن نهضت نیمه جان به حساب می آیند .

 


(۱) : سیزیف در اساطیر یونان بخاطر فاش کردن راز خدایگان محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله می‌رسد، سنگ به پایین می‌غلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد..