نویسندۀ این نامه یکی از هموطنان شما میباشد که بیشتر از چهل سال شاهد بازی های بزرگ و کوچک دول خارجی از طریق نیرو های اجیر داخلی شان در کشورش، افغانستان بوده است.
این بازی ها که درا شکال اشغال وجنگ نیابتی بیگانگان ظهور نموده برای ما وابستگی، خونریزی و قتل و معیوبیت میلیون ها افغان، مهاجرت میلونها تن دیگر و اخیرأ اعتیاد میلونها هموطن ما را به مواد مخدره به ارمغان آورده است. این بحران که با کودتای خونین هفت ثور ۱۳۵۷ آغازشد، باعث عقبمانی شدید اقتصادی ـ اجتماعی افغانستان به مقیاس منطقه نیز گردیده است. جناب شما بحیث یک دیپلمات امریکایُی افغان الاصل در مراحل مختلف این دوره، در پیاده کردن پالیسی کشور متبوع تان (ایالات متحدۀ امریکا) نقش فعال داشته اید.
اکنون که آهنگ صلح با طالبان در واشنگتن نواخته میشود، شما نمایندۀ خاص امریکا برای صلح افغانستان تعین شده اید. این جای خوشی است که به عوض یک امریکایُی الاصل بی خبر از خصایص و کلتور و تاریخ افغانستان، نقش نمایندۀ خاص به شما داده است. اما فراموش نکنید که مردم وطن آبایُی شما هم از شما انتظار دارند که حد اقل درچوکات وظیفه فعلی تان، به گفتۀ خو تان منافع کلان افغانستان را در جریان مذاکرات تان با طالبان، فدای سرعت عمل نکنید.
محترم خلیلزاد،
کشور متبوع شما (ایالات متحده) در بسیاری از موارد، در حل مسایل بین المللی، از جمله، جنگ وصلح افغانستان به گزینه های ارزان وسریع علاقمندی وافر دارد. شما یقینأ به خاطر دارید که در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ ایالات متحده کوشید برای جهاد افغانستان خط و مسیرتعین و تنظیمهای قابل پشتیبانی را مشخص ساخت و تمویل و تجهیز نمود. اما با خروج قوای اشغالگر روس از افغانستان، هیچ پلان سیاسی برای کمک به ثبات در افغانستان نداشته منطقه را ترک نموده و سر نوشت مردم افغانستان را به دست دشمن اش، یعنی پاکستان سپرد. کنفرانس دسمبر ۲۰۰۱ بُن را نیز یک فرمول ناقص و معیوب گفته میتوانیم. معیوب بخاطری که بدون هیچنوع توجه به خواستها و منافع مردم افغانستان گروه های جفا کار به ملت دوباره بر گردۀ ملت سوار ساخت. ناقص بخاطری بود که قوی ترین گروه سیاسی-نظامی در آن زمان، یعنی طالبان، ولو از قدرت رانده شده بودند، در آن دعوت نشدند. این عیب باعث چپاول ملیلارد ها دالری شد که کشور متبوع شما و متحدین اش به افغانستان ریختند. و این نقیصه جنگ افغانستان را دو دهه طولانی تر ساخت. در آنزمان پدر و پسر بوش عجله داشتند تا کلوخی را بالای آب بگذارند و از سر دوباره سازی سیستم سیاسی با ثبات در افغانستان خیز زده و با حمله به عراق رویای دیرین بوش بزرگ و دونالد رامسفلد را به حقیقت مبدل سازند.
اکنون دونالد ترامپ که در رأس دولت فعلی ایالات متحده قرار دارد، برای پا کشیدن از جنگ های افغانستان و سوریه عجله دارد. وی میکوشد به برخی از وعده های اتنخاباتی خویش عمل کند تا چانس اتنخاب مجدد خویش را بزرگ تر سازد. من از هرتصمیم خروج قوا که ثبات افغانستان و همین نظم نیم بند کنونی را به خطر مواجه نسازد، استقبال میکنم. اما عجلۀ شدید که در ماموریت شما مشاهده به کشور های منطقه این ذهنیت را داده است که بازهم کشوری بنام افغانستان چون کیک بی صاحب به میدان گذاشته شده است و هر کشور میتواند برای نیرو های وابسته به خود، بخشی از این کیک را تصاحب کند. این حالت برای هر افغان با درد نگران کننده است، و ما افغانها کشور متبوع شما را بحیث تضمین کننده ثبات و امنیت افغانستان در قرار داد اشتراتیژیک امنیتی، و کشوری که با لشکر کشی به افغانستان مسولیت اخلاقی دارد تا در فرجام با سر نوشت یک ملت روش مسولانه داشته باشد، در صورت بروزهر نوع بی ثباتی از ناحیۀ سایر کشور های منطقه در افغانستان مسول میدانیم.
آنچه تا اکنون در مذاکرات هیأت شما با طالبان در عمل جریان داشته است، سکوت در برابرلجاجت طالبان در امتناع از مذاکره با دولت افغانستان است. طالبان به بهانۀ دست نشانده بودن حکومت مرکزی ترجیح میدهند با جنگسالارانی که آنها را در دوران جنگ ضد روسی "برادران" میخواندند، واین برادران اکنون به معامله گران منافع علیای کشور تنزل کرده اند، داخل معامله شوند. توگویُی این جنگسالاران دست نشانده نبوده اند ووابسته نیستند، یا خود طالبان هیچ وابستگی ای به آی. اس. آی و استخبارات روسیه و ایران نداشته اند وندارند؟ در مسکو(حد اقل در ظاهر) رهبران دفتر سیاسی طالبان مهمان جنرالهای اسبق خاد بودند. آیا حکومت افغانستان نزد طالبان بدتراز این جانیان است. آقای خلیلزاد، از شما توقع میرود تا حد اقل ازموقف دم و دستگاه دولتی که خود تان ایجاد کرده اید، بحیث طرف مذاکره دفاع کنید. جنگسالان تنظیمی صرف از منافع شخصی خویش و منافع کشور ولی نعمت خویش نمایندگی میکنند، نه از مردم افغانستان. اشتباه نکنید. هدف این نیست که دولت افغانستان از منافع مردم نمایندگی میکند. اما حد اقل یک تشکل قدرتمند دولتی داخل کشوری است که به موجب قانون وظیفه دارد تا از حقوق اساسی اتباع دفاع کند.
نکتۀ اخیر این که طرح حکومت موقت نه تنها برای اشرف غنی، بلکه برای اکثریت مردم افغانستان، بحیث طرح بازگشت به گذشته است. محصول این طرح ، حکومتی شبیه به حکومت سهامی دوران حامد کرزی خواهد بود که در آن وفا داری ها بیشتر به تنظیم ذیربط است تا به دولت. فکر نمی کنم که تحریک طالبان، بخصوص ملاعبدالغنی برادر هم راضی به ایجاد چنین حکومتی باشند.