انسان و خرافات در روند تاریخ: بخش سیزدهم

( کسانی که نمی خواهند به عقاید شان شک کنند متعصب اند۰کسانی که نمی توانند به عقاید شان شک کنند؛احمق اند۰و کسانی که می ترسند به عقاید شان شک کنند؛برده هستند۰ برتراند راسل)

در ابتدا لازم می دانم نکتۀ را در باره ای تاریخ بیاورم و بعد بحث گذشته دنبال خواهد شد۰ بخشی از این مطلب نقل قولیست از محمد قاضی در بارۀ تاریخ:تاریخ همانند موجود زنده ای است که حوادث تلخ و شیرین گیتی کالبد آن را تشکیل می دهند۰اما روح آن مجموعه ی علتهای حقیقی و پیوند های نا آشکاری است که اساس پیش آمدهای روزگار را به وجود می آورد و درک آن کاری آسان نیست۰ بنابر این اگر به کتابهای تاریخ بنگریم اغلب چیزی جز نقل کشمکش های پادشاهان و توطئه های آن نیست که البته آنهم در بسیاری از موارد به اصطلاح قلم در دست دوست یا دشمن بوده و حقایق امور در پرده ای از منافع شخصی یا اغراض کینه توزانه به کلی ناشناخته مانده و یا تحریف شده است۰مورخ راستین کسی است که به دور از لفاظیهای بی ارزش به جستجوی روح تاریخ بپردازد تا کلید فهم درست  تاریخ را در اختیار جوامع بشری قرار دهد۰به باور من فهم درست و به جای تاریخ ذهن تیز و چالاک و فهم دقیقی را می طلبد تا بتواند از دل خروارها مطلب حد اقل واقعیت ها و حقیقت نسبی را بیرون بکشد و فقط مردم را با داستانها و قصه ها سرگرم نکند۰مورخ مجبور است دست به گزینش بزند و خود این گزینش به دانش و شم تاریخی نیاز دارد تا بتواند اولویت ها را تشخیص بدهد۰از لحاظی می توان گفت که تاریخ شناسنامۀ انسان است۰اما این شناسنامه طول وعرضش به قدمت نوع بشر می باشد۰انسان فقط در ظرف و بستر تاریح است که خود را تبارز می دهد۰اکنون بحث اصلی را پی می گیرم۰در مبحث پیشین شیء مقدس و اعتقاد به مانا وسحر توضیح داده شد۰در این جستار تابو و آداب تصفیه و تطهیر را نزد انسانهای ابتدایی را شرح می دهم۰ ۴--- تابو ۰ می توان گفت که اعتقاد به تابو تقریبأ در تمام جهان عمومیت دارد۰شخص رئیس گروه یا شیخ قبیله؛ مادام که حائز قدرت و رهبری است؛غالبأ تابوست و افراد جماعت برای او آن چنان قوه و نیروی غیبی قائل هستند که تصور می کند دست زدن به بدن یا جامه یا افزار و اثاث او یا حتا فرش یا کف جایی که وی بر آن گام نهاده خطرناک است؛و اگر کسی چنین گناهی مرتکب شود جان او در معرض خطر است و باید با عملی خاص آن را جبران وکفاره کند۰حکایات بسیار از قبایل بدوی نقل شده است که بعضی افراد قبیله از زن و مرد که ندانسته نیم خوردۀ رئیس را تناول کرده اند۰از شدت هول و وحشت هلاک شده اند؛زیرا بدن آن رئیس انباشته و سرشار از قوۀ غیبی ماناست۰همان احترام و وحشت از امرا و روحانیون؛ که از دیر باز در اقوام قدیم به وجود آمده است؛در بارۀ کسانی دیگر نیز پدیدار می شوند۰سربازان؛ پیش و پس از نبرد؛ شکار چیان و ماهیگیران در بسیاری از طوایف ابتدایی تابو شمرده می شوند۰در نزد بعضی دیگر جسد میت تابوست و حتا کسانی که آن را لمس می کنند نیز دارای همان خاصیت می شوند۰لمس کردن آدمکشان و قاتلان را حرام می دانند تا وقتی که به وسایل و عملیاتی مخصوص تصفیه و تطهیر شوند۰ کودک نوزاد؛دختر یا پسر در موسم بلوغ و هنگام تشریفات آن و همچنین مادر کودک شیر خوار در نزد طوایف دیگر تابو به شمار می آیند۰بالاخره عدد تابوها نزد مردم بدوی از حد شمارش بیرون است تا کار به جای می کشد که اشیاء مختلف و اقدام به بعضی کارها و حتا بر زبان آوردن بعضی کلمات و اسامی و قدم نهادن در اماکنی خاص تابو به حساب می آید و نزد آن جماعت حرام است۰طوایف دیگر برای اسلحه و تیر یا قطعات آهن یا خون بدن یا گیسوان یا موی چیده یا ناخن بریده؛ همه روح موذی قائل هستند و لمس آنها را ممنوع می شمارند۰ بعضی غذا ها یا آب دهان؛ گره ها؛عقده های مخصوص؛حلقۀ انگشتر و نگین همه در شمار تابوهای امت های بدویند۰ظاهرأ اعتقاد به تابوها منحصر به اقوام بدوی و ابتدایی نیست؛بلکه دامنۀ آن وسعت گرفته؛ ممالک پیشرفته و امت های متمدن هم؛ در عالم خود؛یک سلسله تابوها را رعایت می کنند۰ ۵--- آداب تصفیه و تطهیر: در نزد این امت های بدوی اگر کسی؛ بر خلاف قاعده؛ رسم تابو را بشکند آلوده و نجس شمرده می شود۰تولد؛مرگ؛ریختن خون؛آلایش به خون و تماس با اشخاص تابو؛همه موجب نجاست و پلیدی است؛ و مستلزم حدوث یک وضع غیر طبیعی خواهد شد۰مثلأ یک روح ناپاک موذی آن شخص یا خانواده یا آن روستا را آزار خواهد رسانید۰بنابر این؛ باید کاری انجام داد تا آن روان پلید از آن شخص یا آن مکان به خارج رانده شود؛و آن عمل؛ که تطهیر یا تصفیه اش نام نهاده اند؛در نزد اقوام و ملل بدوی به رسوم و آداب مختلف انجام می گیرد--از آن جمله است روزه گرفتن؛ تراشیدن مو؛گرفتن ناخن؛بدن را در روی خاک افکندن یا در معرض دود قرار دادن و در همان حال خواندن اوراد خاص و دویدن در میان آتش مشتعل و یا جستن از روی آن و بالاخره شستن بدن با خون یا زخم کردن عضوی از بدن و جاری کردن خون از آن برای آنکه روح پلید همراه آن خارج شود۰اگر روح پلید مجتمعی را تسخیر کند یا وارد بدن مرد یا رنی شود باید با وساطت روحی قویتر بیرون رانده شود؛خلاصه آنکه برای تطهیر و تصفیه در نزد اقوام و امت ها هزاران وسیلۀ گونا گون از عهود باستانی باقی مانده است که به حد شمار در نمی آید۰ هر کدام از شما خواننده ای گرامی می توانید صدها تابو را در بین تمام ادیان ومذاهب بیابید که از نیاکان ما به ما منتقل گردیده و آهسته؛ آهسته جا خوش کرده و شکل مقدس به خود گرفته و تخطی و سر پیچی از آن کفر و الحاد تلقی می گردد؛ در صورتی که این رسوم هیچی نیست جز اعمالی که به دست خود انسانها پدید آمده و روزی کار کردی داشته و مناسب درک و فهم همان زمان بوده است۰اینکه هر دین و مذهبی شعائر و مناسک وآداب و رسوم خود را به خدا نسبت می دهد وبه هر قیمتی می خواهد حفظ کند ناشی از عدم آگاهی و شناخت از چگونگی به وجود آمدن این رسوم است یا کسانی آگاهانه می خواهند مردم را در جهل و نا آگاهی نگهدارند تا خود سود ببرند۰(مؤمن شادتر از مردد است؛ درست همان طور که مست شادتر از هشیار هست۰ جورج برنارد شاو)