پاکستان در صلح افغانستان دارای اهمیت محوری می گردد

نویسنده: بهادرا کومار
منبع: اندین پنچ لاین 13 مارچ
مترجم : رسول رحیم
البته این به معنای آنست که بازی بزرگ به خواب کوتاه زمستانی رفته است و مطمئناً دیر یا زود از سر گرفته می شود. در بازی بزرگ هیچ چیزی نه فراموش می گردد و نه بخشیده می شود.

مذاکرات طولانی بین مقامات ایالات متحد امریکا و نمایندگان طالبان در دوحه، دیروز پس از یک دوره 16 روزی پایان یافت. این امر می تواند همچون یک لحظه تعیین کننده در بازی نهائی افغانستان پنداشته شود. هم زلمی خلیل زاد نماینده ویژه ایالات متحد امریکا و هم طالبان علامت داده اند که در این مذاکرات پیشرفتهایی به دست آمده است.
خلیل زاد در تویت اش نوشته است:« شرایط برای صلح بهبود یافته است. این واضح است که همه جناحها خواهان پایان جنگ اند. با وجود فراز و فرودهائی ما مسائل را در مسیر درست آن نگهداشتیم و پیشرفتهای واقعی نمودیم. صلح مستلزم توافق در چهار مورد است: اطمینانهای ضد تروریستی، بیرون رفتن سربازان، گفت وگو بین افغانها و یک آتش بس فراگیر. در گفت وگو های ماه جنوری، ما روی این چهار عنصر "اصولاً توافق کردیم" . ما اکنون در قسمت دو مورد نخست " در پییش نویس توافق کردیم."»
« هنگامی که توافق در پیش نویس روی جدول زمانی خروج نیروها و اقدامات موثر ضد تروریستی نهائی گردد، طالبان و سائر افغانها، به شمول حکومت، مذاکرات بین الافغانی را روی راه حل سیاسی و یک آتش بس فراگیر آغاز می کنند. اقدام بعدی من مذاکره با واشنگتن و مشورت با سائر شرکا است. ما به زودی دو باره با هم ملاقات می کنیم. تا زمانی که در همه موارد توافق صورت گیرد، توافق نهائی وجود ندارد.»
طالبان در اعلامیه ای روزگذشته وسیعاً این ارزیابی خلیل زاد را تائید نموده و گفته اند:« این دور گفت وگوها (در دوحه) شاهد مباحثات فشرده و جزواری در دو مورد بود که در گفت و گوهای ماه جنوری روی آنها توافق صورت گرفته بود. این دو مورد عبارت بودند از بیرون رفتن سربازان خارجی از افغانستان و جلوگیری از این که کسی از خاک افغانستان به دیگران آسیب برساند، چه گونه و چه زمانی نیروهای خارجی و با چه اسلوبی از افغانستان بیرون بروند؟ همچنان اینکه چه گونه به ایالات متحد امریکا و متحدانش در مورد آینده افغانستان اطمینان داده شود؟»
« در ارتباط با هردو مساله پیشرفتهائی حاصل شده است. در حال حاضر هردو جانب روی پیشرفتهای حاصل شده سنجش و غور می کنند و آن را با رهبریهای مربوطه شان شریک می سازند و برای ملاقات آینده تدارک می بینند که تاریخ آن توسط هردو تیم مذاکره کننده تعیین می شود.»
طالبان قبلاً تصریح نموده بودند که مسائل مربوط به آتش بس و گفت وگو با اداره کابل بخشی از دستور کار مذاکرات جاری نبوده است. اظهارات دیروز شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان دایر بر اینکه پاکستان خواهان یک بیرون رفتن «مسئولانه» نیروهای غربی از افغانستان است، بیانگر این امر می باشد.
قدرتهای غربی و ناتو باید به طور خاصی از پاکستان خشنود باشند که طالبان را ترغیب نموده است تا در مورد کاهش حضور نظامی ایالات متحد امریکا در آینده نزدیک توافق نمایند. بازدید اعلام ناشده هایکو ماس وزیر خارجه آلمان و استیفن لو گرو وزیر دفاع بریتانیا در دو روز متوالی این هفته از اسلام آباد، به مفهوم شناسائی به موقع متحدان غربی کلیدی ایالات متحد امریکا از این همکاری پاکستان است که چنین پیشرفت قابل ملاحظه را در پروسه صلح افغانستان ممکن گردانیده و نقش محوری پاکستان را در امنیت منطقوی در هفته ها و ماههای آینده به هنگامی نشان می دهد که حل مساله افغانستان به اجرا در می آید.
با توجه به اینکه در آینده مذاکرات بین الافغانی منجر به تقسیم قدرت و آتش بس می گردد، ایجاب می نماید به زودی بدان پرداخته شود. اما در اینجا روسیه در کنار پاکستان پاکستان کوشش می کند تا یک منشور گفت وگوهای بین الافغانی به وجود بیاورد که حکومت افغانستان نیز بتواند در آن شرکت بکند و بدین ترتیب از بیزاری افراطی طالبان جهت به رسمیت شناختن دستگاه رئیس جمهور غنی در کابل به مثابه یک طرف مورد مذاکره طفره روند. غنی و همکارانش از اینکه همردیف چندین گروه افغانی تنزیل رتبه یافته اند، خشم نمائی کرده اند، اما به تدریج در حال انطباق شان با واقعیت می باشند.
با اینهم طالبان سماجت نشان می دهند که حکومت غنی صرف یک مخلوق امریکائی است و حتی خود وی را یک افغان نمی دانند. طالبان روز سه شنبه در یک حمله تند گفته اند که :«حتی اگر اشرف غنی یک تبعه افغانستان باشد، دقیقاً به دلیل شخصیت امریکائی، ایدئولوژی، وفاداری، گذشته کاری، وفاداری سیاسی اش و به ویژه در این موقع که نیروهای ویژه (قصابان) زیر رهبری وی در حملات شبانه به قتل بی رحمانه افغانها ادامه می دهند، خانه های آنها را ویران، دارائیهای شان را غارت، به مقدسات شان هتک حرمت و تراژیدیهای ملکیها در حال افزایش اند - به نظر می رسد که این شخص ریشه و رابطه ای با ملت افغان ندارد... ملت افغان تقا ضا می نماید تا اشرف غنی روابط گذشته و کنونی اش را با امریکا برملا سازد.» مسکو همینکه علامت موافقی از اسلام آباد ببیند، مشتاق است تا میزبان دومین نشست گفت و گوهای بین الافغانی باشد.
با وجود این، غیر محتمل است که پاکستان اجازه بدهد طالبان به دلیل شرکت افراد غنی به مذاکرات بین الافغانی پشت کنند. شواهد موجود نشان می دهند که مسکو مشتاق است در صورت علامت موافقی از جانب اسلام آباد، میزبان دومین نشست گفت وگوهای بین الافغانی باشد.
نقش روسیه به طور عالی ای به کار پاکستان می آید. از یک طرف روسیه فضائی ایجاد می کند تا پاکستان ایالات متحد امریکا را به عقب براند و تضمین نماید که هر راه حلی که به وجود آید منجر به هژمونی یا برتری امریکا در افغانستان و آسیای مرکزی نمی گردد. از جانب دیگر معاملات پیهم پاکستان با مسکو و واشنگتن، اسلام آباد را قادر می گرداند تا از موضع بهینه ای مذاکره نموده و در این راه حل منافع خودش را تامین کند. زیرا در اینجا پاداشی وجود دارد، البته به نظر می رسد که مناسبات دو جانبه بین پاکستان و روسیه می تواند تاثیر عمیقی بر روابط پرجنجال این کشور با هند داشته باشد.
طلسم مخفی بازی بزرگ در آنست که در جریان آن دوره هائی می آیند که در آن بازیگران رقیب به طور موقت خصومتهای ذات البینی شان را به منظور دنبال کردن منافع مشترک به تعلیق در می آورند. در حال حاضر ما شاهد یک نمایش میان پرده ئی( انتراکت) هستیم. ایالات متحد امریکا احساس می نماید که روسیه به طور ناخوانده ای به اینجا داخل شده است تا در تصمیم گیری پروسه صلح افغانستان سهیم شود، اما در تصمیم سهیم شده است. مشارکت روسیه همچنان می تواند برای سمت و سو یابی این پروسه در این مرحله نیرنگ آمیز که مذاکرات بین الافغانی در پیشرو قرار دارد، می تواند مفید باشد.
البته این به معنای آنست که بازی بزرگ به خواب کوتاه زمستانی رفته است و مطمئناً دیر یا زود از سر گرفته می شود. در بازی بزرگ هیچ چیزی نه فراموش می گردد و نه بخشیده می شود.
شکی نیست که ورود جنبی وزیر دفاع بریتانیا در این زمان در این ماجرا بر این نکته تاکید می دارد که با هرگونه توسعه نفوذ روسیه در کشور کوه پایه های هندوکش (و یا هر کجای این سیاره) با شدت مقابله می شود. لندن با توجه به اهرمهائی بر عمران خان و واشنگتن برخوردار است، بدان چون دارائی استراتژیک در پروسه صلح افغانستان می نگرد. راستی ، آیا یک اولویت قایل شدن شدید سیاست منطقوی بریتانیا در افغانستان نبود که وزیر دفاع آن کشور در آن روز نهایت مهم برای سیاست بریتانیا در اسلام آباد بود که خانم ترزا می نخست وزیر آن کشور به طور نا امیدانه ای برای بقای حکومتش در مجلس عوام آن کشور در ویست منیستر مبارزه می کرد؟
در کل همینکه وزرای آلمان و بریتانیا با چنان عجله در این هفته به اسلام آباد آمدند، شهادت بدان می دهد که پاکستان کارش را به طور درخشانی انجام داده است. سوال بزرگ در مورد مسیر جدید روابط پاکستان و امریکا است. پاکستان خواهان احیای یک روابط کامل، بسیار نزدیک و مستحکم با ایالات متحد امریکا است که از نگاه تاریخی تا سال 2011 وجود داشت. قریشی روز یکشنبه چنین پیش بینی نمود:« مناسبات ما با ایالات متحد امریکا چرخش جدیدی به خود می گیرد. گفت و گو های صلح ایالات متحد امریکا و طالبان در دوحه جریان دارد و نتایج مثبتی انتظار برده می شود.»
با همه احتمالات، بوس و کنار ایالات متحد امریکا و پاکستان با دیدار عمران خان نخست وزیر پاکستان از واشنگتن آغاز خواهد گردید که احتمالاً در حال تدارک است. مکالمه تیلفونی دوشنبه بین جان بالتون مشاور امنیت ملی ایالات متحد امریکا و قریشی وزیر خارجه پاکستان حتا به برنامه دیدار عمران خان از امریکا تماس گرفته است