نویسنده: بهادرا کومار
منبع: اندین پنچ لاین 15 مارچ
مترجم: رسول رحیم
تقدیم به آنانی که می خواهند واقعیت واکنش واشنگتن در برابر اظهارات حمد الله محب مشاور امنیت ملی حکومت افغانستان و زد خوردهای مسلحانه افراد عظا محمد نور و نیروهای امنیتی حکومت مرکزی در مزار شریف را از زوایای غیر متعارف ببینند.
حمد الله محب مشاور امنیت ملی افغانستان، روز پنجشنبه به هنگام بازدیدش از واشنگتن با اظهاراتی در رسانه امریکائی در مورد گفت وگوهای صلح ایالات متحد امریکا با طالبان موجب برآشفتگی گردید. محب مدعی شد که زلمی خلیل زاد نماینده ویژه ایالات متحد امریکا در مورد مذاکرات با طالبان حکومت افغانستان را در تاریکی قرار داده و او در حال توطئه برای گرفتن جای رئیس جمهور اشرف غنی است.
محب مدعی شد که پاکستان مسیر مذاکرات ایالات متحد امریکا و طالبان را دیکته می کند و هشدار داد که تا زمانی که اسلام به حمایتش از« کنشگران غیر دولتی» پایان ندهد، صلحی به وجود آمده نمی تواند.
این اتهامات واقعاً بسیار جدی اند و ناممکن است محب بدون تائید غنی چنین چیزهائی گفته باشد. محب دستیار امنیتی برگزیده غنی و رئیس استخبارات افغانستان است و به مرکز سیاسی واشنگتن یعنی جائی متوصل شده است که قبلاً در به حیث سفیر درآنجا کار کرده است. وزارت خارجه ایالات متحد امریکا محب را فرا خوانده و ظاهراً او را توبیخ کرده است.
از مدتی به اینسو دانسته می شد که اصطکاکی بین خلیل زاد و غنی وجود دارد.اساساً مخالفت زیادی در بین نخبگان افغان با استراتژی ایالات متحد امریکا دایر بر جلب کمک پاکستان برای مذاکرات مستقیم با طالبان و تدوین یک راه حل با این گروه شورشی عمده وجود دارد.
این مسائل اخیراً به یک نقطه بی برگشت رسیده است که اکنون در مرحله بعدی و نهایت مهم مذاکرات در دوحه، قرار است دستور جلسه برای موضوعات مورد بحث شامل گفت وگوهای بین الافغانی و آتش بس باشد، که منجر به یک ترتیبات مشارکتی قدرت موقت در کابل به جای حکومت غنی گردد.
در عین زمان گروه های ذی نفعی در بین نخبگان افغان وجود دارند که یا از این طرح جدید می ترسند و یا صاف و ساده آشتی با طالبان را نمی خواهند. حقا که یک انزجار گسترده در بین افغانها در قبال طرح رسوای چندین دهه ئی پاکستان برای قدرت یابی در کشور شان وجود دارد. در مجموع یک ائتلاف احساسات ضد طالبان و ضد پاکستان در حال شکل گرفتن است.
غنی هرگز انزجارش را در برابر اسلام آباد به دلیل مداخله اش در امور داخلی افغانستان پنهان نمی کند و اخیراً در حال پیوستن به گروه های ضد طالبان و ضد پاکستان در بین نخبگان افغان می باشد. او از این احساس رنج می نماید که واشنگتن روی مذاکرات مستقیم طالبان با حکومت افغانستان اصرار نمی کند بلکه به عوض آن هم آهنگی اش را با دیدگاه پاکستان و روسیه برای "گفت و گوهای بین الافغانی" نشان داده است که در آن حکومت افغانستان مانند دیگر گروه های متعدد افغان در این گفت و گوها شرکت کند- نه اینکه یک طرف اصلی گفت وگوها با طالبان باشد.
گفته می شود که غنی همچنان شاید بداند که ( طرف شدن ) با خلیل زاد که از حمایت دستگاه خارجی و استخبارات ایالات متحد امریکا برخوردار است، به هیچ صورت کار آسانی نمی باشد. اصولاً ایالات متحد امریکا می تواند از حمایت غنی دست بردارد و نمونه و حشتناکی (از سرکشی) او به وجود آورد، اما در اوضاع متلاطم کنونی چنین اقدامی منجر به باز شدن جعبه پاندورا(این جعبه به روایت یونانیها حاوی تمام مصیبتها و بدبختیها برای انسانها می باشد) خواهد شد و اوضاع را چنان شدت خواهد بخشید که واشنگتن بر آن کنترول نداشته باشد. با چنین ماموریت بزرگ نظامی ایالات متحد امریکا و ناتو در افغانستان، هر اقدامی برای تشدید اوضاع توسط اداره ترامپ می تواند موجب پیدایش یک خلای قدرت در کابل گردد.
از جانب دیگر، رئیس جمهور ترامپ می خواهد که بیرون رفتن سربازان آغاز گردد، زیرا این وعده ای است که به هنگام انتخابات در سال 2016 نموده بود.اساساً امریکائیها امکان دارد یک جریان قوی و نهفته ناسیونالیسم افغانی را کم بها داده باشند. غنی بدان مشکوک است که نقشه بازی پاکستان در نهایت معطوف به ایجاد شرایطی است که طالبان یک سره قدرت کابل را در دست گیرند. علایم زیادی وجود دارند که وی در حال کند و کاو آنها است.
کافیست تا گفته شود که شبح باتلاق افغانستان در حال نشان دادن خود به امریکائیهاست. یک بیرون رفتن منظم امریکائیها وناتو تنها در صورتی ممکن است که بر اساس یک راه حل با طالبان باشد. اما غنی و طرفدارانش روی یک راه حل "به رهبری افغانها" و پروسه صلح "تحت کنترول" افغانها تاکید می نمایند که این عبارت است از مذاکرات مستقیم بین حکومت حکومت افغانستان و طالبان. ظرفیت ایالات متحد امریکا برای استفاده از غنی پیوسته در حال کاهش یافتن است.
جناحهای ملیشه ئی ستیزه جو وجود دارند که به شدت مخالف ترتیباتی اند که در آن قدرت با طابان تقسیم گردد و آنها از سلطه پاکستان بر افغانستان هراس دارند. آنها شاید راه زور آزمائی را بر گزینند. در چنین اوضاعی همیشه خطر کودتا و غصب قدرت وجود می داشته باشد که البته هیچ کس نمی خواهد در مورد آن گپ بزند.
در مرحله ای که پیش رو قرار دارد، نقش قدرتهای منطقه ئی بسیار مهم است. پاکستان و روسیه در اینجا نقش ویژه ای برای انجام دادن دارند. هر دو کشور دارای یک ذهنیت خصمانه نسبت به غنی هستند. واضح است که پاکستان و روسیه به طور فزاینده ای در کنار هم قرار دارند تا شرایطی برای انتقال در کابل ایجاد کنند که نفوذ خود را به حداکثر برسانند. روسیه تا حدودی دارای نفوذ بر برخی جناحهای افغانی ضد پاکستانی می باشد، اینها به طور مثال عبارت اند از حامد کرزی رئیس جمهور پیشین، حنیف اتمر مشاور امنیت ملی و رهبران پیشین اتحاد شمال و غیره- که اینها می توانند به سود پیشرفت منافع پاکستان کار کنند.
به عین ترتیب روسیه امیدوار است از آن روابطش با طالبان در یک رژیم آینده در کابل مستفید شود که پاکستان در تقویت آن کمک نموده است. البته هم روسیه و هم پاکستان روابط پرجنجالی با ایالات متحد امریکا دارند که از هرگونه کاهش حیثیت و نفوذ ایالات متحد امریکا در منطقه سود خواهند برد. این یک کتمان حقیقت خواهد بود هرگاه گفته شود که در شرایط جنگ سرد جدید، مسکو اهمیت نمی دهد که ایالات متحد امریکا و ناتو در کشور کوهپایه های هندوکش مجبور گردیده اند با حقارت و شکست بیرون روند.