اسلام گرایی افراطی یا افزار جنگ قسمت : سوم

یکی از اهداف بلند مدت ادارۀ استخبارات امریکا در قرن بیستم  این بوده تا به جریان روشنفکری اسلامی سمت و سویی تازه داده و انرا تقویت کند تا بدین وسیله بتواند جای پایی در شرق میانه و اسیای مرکزی برای خود باز کند. یکی از راهکار های مناسب  سی أی ای در ان زمان

اسلام گرایی افراطی  یا افزار جنگ
قسمت : سوم
نویسنده   :اسحق اتمر
 یاد داشت : با پوزش زیاد  از خواننده گان محترم که نتوانستم بنابر مصروفیت های شخصی ام قسمت سوم این مقاله را به وقت و زمان معین ان بدست نشر بسپارم .
یکی از اهداف بلند مدت ادارۀ استخبارات امریکا در قرن بیستم  این بوده تا به جریان روشنفکری اسلامی سمت و سویی تازه داده و انرا تقویت کند تا بدین وسیله بتواند جای پایی در شرق میانه و اسیای مرکزی برای خود باز کند. یکی از راهکار های مناسب  سی أی ای در ان زمان فرستادن اوراق تبلیغاتی و نسخه های از قران شریف به کشور های اسیای میانه بود که از طریق مجاهدین افغان صورت میگرفت  چون بلاک سوسیالستی ان زمان یک موقف ضد دینی و ضد مذهبی داشت لذا کشور های غربی می خواستند از این نیرو ها استفاده افزاری نمایند در اصل ریشه ای این  قضیه بر میگردد به دوران جنگ سرد زمانیکه امریکا و متحدانش  گروپ های مشخص را مقابل اتحاد شوروی سابق  تقویه نموده  وحمایت مالی  سیاسی و فزیکی  میکردند . مسکو از خيزش اسلام در جمهوريهاي آسياي مرکزي خود در هراس بود و از اين رو تمايلي به حمايت از جنبش هاي پان اسلاميستي در جهان نداشت.
ما برای مطالعه رادیکالیزم اسلامی نیاز به مطالعه بیشتر و عمیق تاریخی داریم تا بدانیم اینکه ریشه  های اصلی ان از کجا سر چشمه گرفته است.
بردنارد لویس   یکی از مورخین و نظریه پردازان میگوید : من اسلام گرایی را اسلام دخالت گرا می نامم یعنی اسلامی که میخواهد در هر نوع مسایل کوچک  میان مومنان نظر بدهد و انرا به کرسی بنشاند .
رابین رایت  روزنامه نگار و نوسنده : اسلام گرایی را به معنی اسلام تند رو  و رادیکال تعریف میکند..
اسلام گرایان تندرو پاکستان نیز  جز  از جریان سیاسی اخوان المسلمین بوده که رابطه تنگاتنگ با اسلام گرایان عربی و استخبارات پاکستان بر قرار نموده و زمینه ای اسکان مصوون انها را در قسمت های مرزی پاکستان اماده ساخته اند .
سعودی ها در سال های بعد از 1980 علافه زیادی به جنگ  افغانستان داشتند و سالانه ملیارد ها دالر برای گروپ های جنگی کمک می کردند .یکی از افراد کلیدی ایکه می توان درین میان  از ان ها  نام برد  شهزاده ترکی الفیصل است.

وی در سال 1945 در شهر مکه به دنیا امد و پسر هشتم ملک فیصل شاه سابق عربستان سعودی میباشد.. موصوف تحصیلات عالی خود را در پوهنتون های پرنستون و کامبریج لندن به پایا ن رسانیده و در سال 1977 بحیث رییس سرویس های جاسوسی عربستان سعودی انتخاب شد و الی سال 2001این سمت را به عهده داشت این مقارن به زمانیست که عربستان سعودی طی ان حمایت گسترده ای  از گروه های ترورستی موسوم به جهاد گرایان افغانستان را به پیش گرفته بود و شالوده های موجودیت القاعده را بر اساس منافع و سیاست خارجی امریکا تسهیل میکرد.
کمک های  عربستان سعودی  برای مجاهدین در دهه هشتاد بیشتر از ان پولهای بودکه از طرف امریکا به انها کمک می شد  البته  کمک های امریکا  از طریق سی أی ای به حساب أی اس أی  یعنی اداره استخباراتی پاکستان سرازیر می شد و این پول ها از طریق این اداره به افراد و اشخاصی پرداخته می شد که مورد نطر انها قرار داشت.
اسامه بن لادن را استخبارات عربستان سعودی  به تقاضای سی ای ای  و أی اس أی  به پاکستان فرستاد و در نواحی مرزی با افغانستان  مستقر شد  و در انجا اولین پایگاهی نظامی خود را ایجاد کرد و جنگجویان سعودی و عربی را تنظیم می کرد. و زمینه اموزش  این داوطلبان را توسط اداره استخبارات پاکستان یعنی أی اس أی  مساعد  می ساخت. تسلیحات مورد نیاز انرا امریکایی ها  و پول انرا سعودی ها تامین میکردند .
سعودی ها پس از سقوط حکومت دوکتور نجیب الله  به عوض اینکه برای ثبات دولت مجاهدین کار نماید  یک بعد تازه ای  بی ثباتی  و جنگ را در افغانستان باز کردند .
سعودی ها با همکاری پاکستان در شکل دادن نیروی جدید ی بنام طالبان کوشیدند. به گفته بینظیر بوتو سابق صدر اعظم پاکستان  فکرروی کار امدن طالبان  از انگلیس ها بود مدیریت انرا امریکایی ها کردند و پول انرا سعودی ها پرداختند  و پاکستانی ها این طرح را به اجرا گذاشتند   خلاصه گفته می شود که سه چهره کلیدی ایکه  برای سناریوی  افغانستان مسوولیت داشتند عبارت بودند از   ویلیام کیسی  رییس سی ای ای  ترکی الفیصل رییس استخبارات عربستان سعودی و جنرال اختر عبدالرحمان مسوول ای اس ای برای افغانستان .
پاکستان همواره در حستجوی منابع ای بوده که بتواند بالای افغانستان فشار اورد چه حکومت های گدشته در افغانستان همیشه به بهانه داعیه ملی پشتون ها توانسته بودند که بی ثباتی را در پاکستان دامن بزنند پاکستانی ها توانستند چه در زمان تجاوز قشون سرخ شوروی و چه بعد از ان از پوتنسیال مذهبی ایکه  بر علیه اشغال شوروی به میان امده بودبهره ای بیشتری ببرند .پاکستانی ها و به خصوص دستگاه استخباراتی ان که عملا در قضایای افغانستان درگیر بودند احزاب جهادی و گروپ های دیگر جهادی را که از شرق میانه و کشور های عربی به منطقه  سرازیر شده بودند  کمک میکردند تا علیه قشون سرخ شوروی در افغانستان بجنگند .پاکستانی ها زیاد طرفدار ان بودند تادر افغانستان یک دولت اسلام گرای مذهبی بوجود بیاید تا مسله مرزی ایکه سبب تنش همیشگی که بین  پاکستان و افغانستان شده است از بین برود .
 استخبارات پاکستان مخصوصا پس از سقوط حکومت دوکتور نجیب الله همواره در پی تضعیف دولت در افغانستان بوده تلاش داشته است  تا  به شکل مستمر در پی ایجاد بحران بین گروپ های جهادی در افغانستان بوده باشد.
حمایت دولت  پاکستان از طریق اداره استخباراتی پاکستان یعنی أی اس أی شامل اموزش –   کمک های مالی – سلاح و امکانات طبی برای درمان گروپ های هراس افگن  و همچنان   کمک های  اسلام گرایانیکه  از کشور های عربی  واسیای میانه   به منطقه سرازیر شده بودند را در بر داشت.
کشور های عربی به ویژه کشور های نفت خیز حوزه ای خلیج فارس از جمله تمویل کننده گان جنگ علیه اشغال  شوروی ها در افغانستان بودند این امر سبب شد تا اسلام گرایان تند رو و خشن به همکاری القاعده بتوانند در نواحی مرزی پاکستان حضور گسترده تر پیدا نموده و ایدیولوژی افراطی خود را در بین قبایل پشتون گسترش دهند .
بنابر گزارش ها تا سال 1956 تنها 244 مدرسه در غرب پاکستان وجود داشت اما بعد از حضور جنگجویان عربی تعداد این مدارس به هزاران رسید که اکثرا بوسیله ای گروپ های اسلام گرای پاکستانی  از جمله جمیعت العلمای اسلام ودیگر گروپ های افراطی پاکستانی ایجاد شدند
الفاعده و فداییان اسلام شاخه های دیگری از اخوان المسلمین بوده که در سال 1981 انور السادات رییس جمهور مصر را ترور کردند همچنان بعضی از رهبران جهادی که در زمان اشغال شوروی بر علیه شوروی ها می جنگیدند زمینه امدن الفاعده را به افغانستان مساعد  کردند .
اسامه بن لادن رهبر القاعده در زمان حکومت برهان الدین ربانی بنا بر دعوت وی توسط یک هییتی که ازطرف او تعین شده بود ذریعه طیاره اریانا  از سودان به افغانستان اورده شد.  موصوف در ابتدا مرکز خود را در شرق افغانستان مخصوصا خوگیانی و توره بوره انتخاب کرد ولی بعدا زمانیکه حکومت برهان الدین ربانی بدست طالبان سقوط کرد طالبان او را به کندهار با خود منتفل کردند
باقیدارد .