میگویند دزدی که حین دزدی از پشت بام یک خانه پنجاه طبقه ای به پائین افتاده بود وقتی به طبقه بیستم رسید شکر خدا را کشید و با آواز بلند صدا زد که خدا را شکر تا اینجا که بخیر گذشت .
سرنوشت ملی و نگاه مادی به آن !
پیوسته به گذشته بخش یکصدو چهل وششم :
میگویند دزدی که حین دزدی از پشت بام یک خانه پنجاه طبقه ای به پائین افتاده بود وقتی به طبقه بیستم رسید شکر خدا را کشید و با آواز بلند صدا زد که خدا را شکر تا اینجا که بخیر گذشت .
چنانچه در مباحث قبلی نشان دادیم با دریغ وتأسف باید گفت که بیماریی برخی ازدلالان روشنفکرنمای معتاد و طماعی که درشفاخانه ای بنام افغانستان اشباع میشوند چنان واگیرو با سرعت و شدت به همه سوپراگنده میگردد که ازهراندیشه وتفکری که سالهای سال در سینه های خود پرستاری میکردند نه تنها عبور نموده اند بلکه بسیاری از دو آتشه ترین فعالان احزاب و حرکت های چپ وراست مذهبی که ریشه در تاریخ باستانی ما دارند با شعار ها و هدف های ایدیولوژیک خویش وداع گفته اند و پیوسته شعار خدا حافظ مردم سر داده اند .
https://www.youtube.com/watch?v=gThRFIAPgYc
شما در همین افغانستان امروزی توجه کنید که چگونه اکثر نیروهای که هر شام با شعارهای ایدیولوژیک چپ دردفاع ازحقوق زحمتکشان و بینوایان دم ازعدالت میزدند همرنگ جماعت شدند و به نرخ روز آنرا نوعی ارزش در راه تکامل انسان میدانند ، درحالیکه انسان محکوم به تکامل و تحؤل بوده اما تحمل حقارت و ذلت را تکامل تاریخی انسان دانستن منطق معیوبی است که همه میدانند محصول مغز بیمار روشنفکران تریاکی قرن ما پنداشته میشوند .
https://www.youtube.com/watch?v=DYhVzgbSwGM
وقتی جناب محمد اشرف غنی دومین متفکرجهان ورئیس حکومت وحدت ملی افغانستان این تحفه فرسوده جان کری John Forbes Kerry وزیر خارجه دولت کریمیه ایالات متحده امریکا برای تقویت و استحکام مدرسه دیوبند یکی از مراکز علمی و دینی که روزگاری پاتوق علمای مبارز و استقلال طلبی همچون شاه ولی الله دهلوی وده ها تن دیگرضد استعمار انگلیس بودند
اما با هزاران درد و دریغ که تقاضای شرائط عینی و اجتماعی کشور هندوستان چنین است که از تبدیل نمودن خشونت ازقوه به فعل بصورت طبیعی جلوگیری نمایند درغیر آن از لحاظ مذهبی دانشگاه دیوبند نیز درعصر کنونی پابند با همان قرئت مذهبی فقهی اند که درعصر حاضرهواداران دولت اسلامی عراق و شام یا همان گردانهای از داعش مانند شمشیربر گلون دیگر اندیشان و مخالفان نهاده میشوند و آنانرا با صورت فجیعی میکشند و سر می برند
داستان بال دیگری از نظام حاکم برکشورکه با قرئت سنگواره ای و غیرعقلانی و اجتهادی از مذهب مانند شمشیر خونین بهره میبرند این گونه گروه های شبه مذهبی که مانند مغازه های تجاری هرصبح و شام با نام های جذاب و فریبنده ای در جامعه ظهور میکنند و سبز میشوند نهایت درد ناک است . واقیعت این است که این طائیفه ای از شوالیه های مذهبی که کشتارو تجاؤز برمال و ناموس بی گناهان را رسالت و فریضه الهی و دینی خود می پندارند همان گفتمان و قرئت مذهبی را پیروی میکنند که با مسخ کلمه مقدس جهاد در سرتاسرعالم سرهای ازبی گناهان بریده میشوند ، من به عنوان شاگرد کوچکی از این حوزه اعلام میدارم که نه تنها دامن اسلام به مثابه دین کامل از لکه های جنایاتی که در عصر حاضر بنام دین و شریعت محمدی (ص) انجام می یابند پاک است بلکه قلمرو تمامی ادیان الهی و آسمانی از انجام چنین جنایات مبرأ میباشند . زیرا قبل از آنکه انسان ظرفیت های خلافت آنهم برمبنای عقلانیت متعهد در زمین را دریابد در یک گفتمان و دیالوگ میان پروردگار با ملائکان که وی نیزازجمله فرشته گان بود فساد و خونریزی را به عنوان پدیده های زشت اینگونه بیان می فرمایند .
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (۳۰)
https://www.youtube.com/watch?v=PCRmSxOtj00
براه انداختن چنین دیالوگ که از سویی پروردگارالهی تنظیم و با ملائکان مطرح میگردند بدون شک برپاکیزه گی تمامی ادیان توحیدی مهر برئت از قتل و فساد زده میشود . آنچه را که من ازاین دیالوگ زیبای ذات پروردگاربا ملائکان استخراج میکنم این است که مسأله قتل بشر و فساد در زمین به عنوان ایجاد موانع در راه تکامل و پیشرفت بشرپدیده های مذمومی تلقی گردیده اند که دامن تمامی ادیان توحیدی و ابراهیمی از آن پاک است . البته باید گفت که برای دریافت چنین برداشت از هستی و انسان در زمین ضروری است فهم سنتی رابطه آفرینشی انسان با هستی و کائینات را نیزباید پالائیش دهیم تا بتوانیم در حوزه زندگی بشر پاسخ بسیاری از پرسشها را دریافت . واقیعت این است که تمامی نیروهای که از سیستم لبرال مافیائی شبه بورژوائی حاکم بر افغانستان دفاع میکنند هرچند شعارهای ایدئولوژیک متفاوتی را حمل میکنند سرانجام هرم تحقیقاتی هردو مسیر به نتائج واحدی میرسند که ماسوا از نگاه مادی به تاریخ نه میتوان آنرا به اسم و مفهوم دیگری نامگذاری کرد .