معرفی کتاب بردگی اثر خانم کچو

نویسنده چه پژوهشگر باشد یا تک مقاله نویس، سعی می‌ورزد، به یاری شیوه نگارش خویش دید و نظرش را در مورد وقایع، حوادث و رویداد‌ها به نحو شایسته‌ای بیان کند. این کار چه واقعی باشد، یا زاده تخیل و یا حاصل پژوهش و تحقیق، در هر صورتی جوهر فکری نویسنده را بازگو کرده و قوت، ضعف.

مقدمه مترجم
نویسنده چه پژوهشگر باشد یا تک مقاله نویس، سعی می‌ورزد، به یاری شیوه نگارش خویش دید و نظرش را در مورد وقایع، حوادث و رویداد‌ها به نحو شایسته‌ای بیان کند. این کار چه واقعی باشد، یا زاده تخیل و یا حاصل پژوهش و تحقیق، در هر صورتی جوهر فکری نویسنده را بازگو کرده و قوت، ضعف بیان و قدرت تخیلش را به نمایش می‌گذارد.
اما ترجمه بیان دید و نظر به وسیله "دیگری" است که در فضای فرهنگی غیر از فرهنگ نویسنده و یا احتمالاً فرهنگ بیگانه رشد یافته و در متن رویداد‌‌های اجتماعی- فرهنگی متفاوت پرورش یافته؛ بناءً آرا و اندیشه‌اش هم از ساختار‌‌های اجتماعی- فرهنگی متفاوت رنگ ‌وبو گرفته است. در ترجمه توان و ناتوانی فکر و تخیل نویسنده به وسیله شخص دوم به بیان کشیده می‌شود. در چنین مورد این احتمال وجود دارد که به سبب جدایی‌‌های فرهنگی و اجتماعی مترجم در کار ترجمه خویش، راه خطا و اشتباه را در پیش گیرد و دچار سر در گمی‌ گردد. مترجم بایستی در هر دو زبان، یعنی زبان منبع و زبانی مقصد دست تصرف داشته باشد.
در ترجمه داستان‌ها، احتمال به خطا رفتن می‌تواند تا حدی اندک و محدود باشد؛ زیرا وقتی مترجم روال سیر داستان را دریافت و دچار اُفت و خیز‌‌هایی گردید، سرنخ که همان سیر اصلی داستان است، از کفش برون نمی‌‌گردد؛ اما در ترجمه مطالب علمی‌ - فرهنگی پیدا کردن سرنخ دشوار است، زیرا مسائل علمی‌ سبک، شیوه و زبان نگارش مختص به خود را می‌طلبد.
هر نویسنده چه مقاله نویس رسانه‌ها باشد یا پژوهشگر، در نگارش مطلبی که قصد نگارش آن را دارد، سبک مختص به خود را که همانا کاربرد کلمات و جملات به شیوه خاص خودش است، به کار می‌گیرد. اگر مترجم نتواند، سبک خاص او را درک نماید، کارش سخت به دشواری می‌کشد.
 گذشته از آگاهی بر سبک خاص نویسنده، برای مترجم شناختن شخصیت نویسنده نیز دارای اهمیت خاص می‌باشد؛ زیرا وقتی مترجم شخصیت نویسنده را درست بشناسد، می‌داند که‌ این یا آن مبحث به کُنه فکری او مطابقت دارد یا خیر.
خانم کچو یکی از نویسندگانی است که در ردیابی، سلاخی و بیان جنایات بشری دارای سبک و قریحه مختص به خود است.
کتاب بردگی که همین اکنون فرا روی شما قرار دارد، اثر خانم لیدیا کچو می‌باشد. خانم کچو در فرهنگ اسپانیوی امریکای لاتین بزرگ شده است، از پایگاه همین فرهنگ هم قلم می‌زند و به یاری قلم توانا و جرأت اخلاقی‌اش، در جهانی دست به تحقیق و پژوهش برده که در آن زنان، دوشیزگان و پسر‌‌های نابالغ، جهت بهره‎گیری جنسی، مانند کالا یا متاع طرف داد و ستد اقتصادی قرار می‌گیرند. خانم کچو پرده را می ‌درد و همه چیز را رک و روشن بیان می‌دارد؛ او نه ‌تنها شبکه‌‌های مافیایی را افشا می‌‌نماید، بلکه گریبان دستگاه فاسد پولیس، قوه قضائیه و مأمورین سرحدی و گمرکی را نیز می‌گیرد. در بسیاری موارد او به گونهٔ به افشاگری می‌پردازد که ‌امروز در جهان طبق حدس و برآورد سازمان بین‌المللی کار در حدود ۲۷ میلیون زن و دختر جوان به‌ زور به فحشا کشیده می‌شوند. از آن جمله شش میلیون زن و دختر تنها در هند به‌ زور به روسپیگری واداشته شده‌اند. ۴۰ درصد فواحش هندی زیر سن قانونی هژده سال می‌باشند و دوشیزگانی‎ هستند که به ‌زور، به فاحشه‌گری کشیده شده‌اند.
به گونه‌ای که خانم کچو به افشاگری دست می‌زند، شاید در یک جامعه محافظه کار، دست رد به سینه چنین پرده دری‌ها زده شود. کچو برای تهیه مطلب و مواد از شیوه نگارش مقاله نویسی، تحقیق ساحوی، مصاحبه با قربانیان و گزارش‌های رسانه‌ای استفاده می‌نماید و برای گردآوری معلومات در کشور‌‌های مختلف، به سیر و سیاحت پرداخته. او در فرصت‌‌های متعدد، چنان تن به خطر می‌دهد که در پاره موارد انسان را دچار حیرت می‌سازد. او نه‌ تنها در سرزمین خودش به افشاگری شبکه‌‌های از جنایت پیشه‎گان می‎پردازد، بلکه در اکثر کشور‌‌های اسیر در پنجه‌ای این شبکه‎ها، نترس و بی‎هراس پای تحقیق و پژوهش می‌رود و حقایق را برملا می‎سازد.
بی‎تردید نزد مخاطب ارجمند این سؤال پیش می‌آید که چه انگیزه باعث شد که مترجم به ترجمه ‌این اثر بپردازد. در پاسخ بدان باید گفت که وقتی مترجم کتاب کچو را در شهر کلن آلمان از کتابفروش خریداری کرد، پس از مرور کوتاهی بر آن، درحالی‌که در نظر داشت مطلبی را پیرامون جامعه مدنی و جنبش‌‌های اسلامی‌ در نیم قاره هند بنویسد، از تحقیق پیرامون آن (دو موضوع) عجالتاً دست کشید. ملاحظه اوضاع در افغانستان که از زمان تجاوز شوروی پیشین در سدۀ گذشته تا حال این کشور به‌ طور مداوم در ناآرامی‌‌ها به سرمی‌برد، نخست در ناآرامی‌‌‌های زادهٔ تجاوز شوروی پیشین، بعد هم جنگ‌های داخلی و سرانجام تهاجم قوای ائتلاف بین‌المللی قرار داشته و هنوز هم در تابهٔ ناامنی و جنگ بریان می‌گردد. و باز از همان روزگار تجاوز شوروی تاکنون این کشور در جهان دارای بالاترین میزان مهاجر بوده و هنوز هم هست.
در کتاب کچو تحت عنوان "بردگی" توطئه‌هایی که شبکه‌‌های آدم فروشان و قاچاق زنان در پیش پای مهاجرین قرار می‌دهد، به وضوح دیده می‌شود. به سبب قرار گرفتن پرتگاه‌‌های مهلک در پیش پای مهاجرین، مترجم بر آن شد که از کار‌‌های پژوهشی دیگر عجالتاً دست بکشد و جهت ارائه حداقل هوشیاری و آگاهی به آن عده از هم‌وطنان گرانقدر اعم از زن و مرد و جوان و نوجوان که راه مهاجرت را در پیش می‌گیرند، این ترجمه را در دسترس قرار دهد.
 در این اثر به وضاحت آمده که مافیا قاچاق انسان چگونه بر سر راه زنان و مردان که در باره شبکه های مافیایی آگاهی ندارند، چگونه تله می‌گذارند تا دست به مهاجرت بزنند. خانم کچو با شجاعت بی‌نظیری از روی توطئه‌گری‌‌های آن‌ها پرده برمی‌دارد. در دریدن این پرده‌ها او به غواصی می‌‌ماند که برای به دست آوردن صدف و گوهر نایاب در اعماق دریا‌ها شنا می‌کند. کچو در اعماق تأسیسات و شبکه‌‌های مافیایی داخل می‌شود و با شجاعت و مهارت آن‌ها را افشا می‌سازد. او نشان می‌دهد که صاحبان فاحشه خانه‌ها که شکارشان زنان و دوشیزگان بی‌خبر از پلان مافیایی و قاچاق انسان هستند، برای نیل به‌ این هدف چگونه در دستگاه دولت اعمال نفوذ می‌کنند و مانع هرگونه تصمیمی‌ می‌گردند که مخالف منافع آن‌ها باشد.
هرچند خانم کچو چنانکه گفته شد، در فرهنگ کشور‌‌های آمریکای لاتین بزرگ شده، ولی او در کشور‌‌های مختلف به ویژه در جنوب شرق آسیا، در دنیایی به سیر و سیاحت می‌‌پردازد که شامل حوزه فرهنگی دیگری است. اما با خواندن گزارش‌‌های او انسان دچار حیرت و درجازدگی می‌گردد. به ویژه وقتی خواننده و یا مترجم از کشوری باشد که در آن قیودات و سرحدات شدید مذهبی و سنتی حاکم باشد، با دشواری‌‌های سختی مواجه می‌گردد؛ زیرا در متن با مسایلی روبرو می‌شود که اصلاً نمی‌تواند قابل باور باشد. چنین وضع را در نبشته‌ای گزارشوار کچو پیرامون کشور‌‌های جنوب شرق آسیا به مراتب می‌توان مشاهده کرد. بطور مثال در نبشته‌های گزارش گونه‌ای او می‌توان دید که درکشورمورد نظر، برای پدر و مادرها، فرستادن اولاد به فاحشگری به دکانداری می‌‌ماند که صبح آن را باز می‌کنند و شام پس از جمع کردن دخل، آن را می‌بندند. یعنی که آن‌ها فرزندانشان اعم از دختر و پسر را با طیب خاطر، بدون هیچ‌گونه تشویش و دغدغه وجدانی و یا حجب حیای اجتماعی، به فاحشه‌گری می‌فرستند.
با وجود موجودیت این‌گونه فرهنگ‌ها آنچه در رأس قرار دارد توطئه چینی آدم فروشان شبکه‌‌های مافیایی و صاحبان فاحشه خانه‌ها می‌باشد که به حِیَل و چال‌‌های متعدد انسان‌ها و به خصوص انسان‌های آواره را در دام و تله می‌اندازند. بناءً چنانکه گفتیم، آنچه مترجم را به ترجمه‌ این اثر واداشت، آگاهی زنان، مردان، دوشیر‌گان، پسران نوبالغ، حتی پدران و مادران و به خصوص آن‌هایی می‌باشد که از افغانستان راه مهاجرت در پیش می‌گیرند، تا بدانند که در پیش پای‌شان با حیل و فریب چه دام‌‌های گوناگونی می‌تواند گسترده شود که خانم کچو آن‌ها را به چشم سر دیده است.
در ترجمه آثار نویسندگان نزد مترجمین دو شیوه کار متداول می‌باشد، یکی اینکه همسویی و نزدیکی با اصل متن را پیشه می‌کنند و دیگری به اصطلاح ترجمه آزاد می‌باشد. در نحوه دومی‌ مترجم محتوای مطلب را می‌گیرد و آن را به جمله بندی‌ها و شیوه نگارش خود به بیان می‌کشد. اما مترجم در این شیوۀ کار، تا جاییکه مقدور بوده در وفاداری به متن منبع، راه وسط را در پیش گرفته است یعنی که متن اصلی را نه کاملا لفظ به لفظ ترجمه کرده و نه هم یکسره به ترجمه آزاد رو آورده است. ضمن حد اعلی پیروی و وفاداری به متن منبع، در مواردی که ترجمه به سبب تبعیت کامل از متن مفهوم دقیقی را ارائه نمی‌کرد، جانب ترجمه آزاد را پیش گرفته است. باید گفت که‌ این مورد آخری هم بسیار کم و ناچیز می‌باشد.
در کار نگارش و ترجمه یکی از پرسش‌‌های اساسی و بنیادی که پیش می‌آید، کار و نقش ویراستار می‌باشد. از دید مترجم ویراستار در آرایش و پیرایش متن، یعنی با افزودن و یا کم کردن کلمات و جملات بی‌آنکه جوهر متن را خدشه دارکند، بدان زیبایی و دلنشینی می‌بخشد. در حقیقت ویراستار گوهر نشان متن است، کسی است که به انتخاب کلمات و جملات زیبا و مناسب در واقع متن را مرصع نشانی می‌کند. همان طوری که یک زیور ساز می‌داند که‌ این یا آن گوهر و یا نگین را در کجای زیور بنشاند که زیبایی درخشش داشته باشد، ویراستار هم می‌داند که در بیان این یا آن مطلب از کدام کلمات و جملات کارگیرد که متن دلنشین گردد. او جملات عریض و طویل را بی‌آنکه در مفهوم بنیادی تغییری پیش آید، چنان می‌برد که خواننده را به صوب خود بکشد. ویراستار تنها سخندان نیست او کسی است که زیست و حیات در جامعه و چگونگی فرهنگی آن را خوب می‌داند. بناءً هنگام گوهر نشانی متن، روح و روان جامعه و خواننده را در نظر می‌گیرد و متن نبشته شده و یا ترجمه شده را بدان عیار می‌سازد.
مسؤلیت ویرایش یا گوهر نشانی این ترجمه را دوست فاضل و دانشمند ارجمند معراج امیری به عهده گرفته است. مترجم با شناخت که از او دارد، سخت بدین باور می‌باشد که با دقت و وسواس که آاقای امیری در کار‌‌های علمی‌ و پژوهشی دارد، به یقین می‌توان گفت که‌ این ترجمه را به راحتی در آن بخش‌‌های که خانم کچو بی‌پرده سخن گفته و در جامعه افغانی چنین بیان نامطلوب می‌‌نماید، به وجه احسن آن گوهر نشانی می‌کند، زیرا از جامعه افغانی شناخت دقیق دارد. بناءٌ قادر بدان می‌باشد که آن را مطابق به علاقه و ذوق خوانندگان ارجمند تقدیم شان خواهد نمود، بدون آنکه در متن اصلی صدمه وارد گردد.
در پایان از همکاری بی‌شایبه و اظهار آمادگی بنیاد میدیوتیک و مدیر عامل آن جناب آقای احمد سلطان کریمی‌، در زمینه چاپ این ترجمه، ابراز امتنان نموده و برای این بنیاد آرزوی موفقیت بیشتر در ادامه کارهای فرهنگی‌شان می‌نمایم.
 جرمنی جنوری ۲۰۱۶
 داکتر عزیز گردیزی