قیامی که در دوم وسوم حوت ۱۳۵۸ از طرف مردم کابل براه انداحته شد، از لحاظ سیاسی مسیری را ترسیم نمود که مردم سراسر کشور الی خروج نیرو های جنگی شوروی سابق آنرا تعقیب نمودند.
په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون
فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضرورت تحقیق تاریخی درمورد قیامهای ۳ و ۲۴ حوت
بمناسبت ۳۷مین سالروزقیام سوم حوت
۲۲ فبروری ۲۰۱۷
قیامی که در دوم وسوم حوت ۱۳۵۸ از طرف مردم کابل براه انداحته شد، از لحاظ سیاسی مسیری را ترسیم نمود که مردم سراسر کشور الی خروج نیرو های جنگی شوروی سابق آنرا تعقیب نمودند. بعبارۀ دیگرتاثیرات این قیام گذرا نبود و محدود به شهرکابل و سال ۱۳۵۸نماند. مبارزین ضد اشغال در شهر کابل الی خروج روسها، همه ساله از سالروز قیام مردمی و خود جوش سوم حوت، با بخطر انداختن جان های شان تجلیل مینودند.
طی ۱۴ سال حاکمیت خلق وپرچم قیامهای متعددی علیه رژیم دست نشانده و روسها صورت گرفت. اما درین میان دو قیام ۲۴ حوت ۱۳۵۷ در هرات و قیام سوم حوت ۱۳۵۸ در کابل توانستند کاخ کرملین را به لرزه در آورده و تاثیرات پایدار و سرتاسری بر روند جنگ علیه متجاوزین روس و رژیم وابسته به آنهابجا گذارند. جنرال گروموف در کتاب ارتش سرخ در افغانستان از صفحه ۶ به بعد صفحات متعدد را به بحثهای که به اثر قیام ۲۴ حوت هرات در بیروی سیاسی حزب کمونیست شوروی جریان داشت ورهبران شوروی را متوجه درجه بالای ضربه پذیری حکومت تحت الحمایه شان در افغانستان ساخته بود، پرده برمیدارد. گروموف /بر مبنای اسناد محرم بیروی سیاسی حزب کمونیست شوروی می نویسد که با وصف التماس تره کی وامین روسها در اوج قیام هرات توانستنددربرابر خواست تره کی برای فرستادن قطعات تانک و هیلیکوپتر جنگی با پرسونل روس مقاومت کنند. اما روسها بنا به تحجر فکری حاکم در رهبری حزب کمونیست و با اعتقاد به شکست ناپذیری ارتش سرخ، قادر به نتیجه گیری درست از وضع موجود نشدندو برعکس با شاریدگی روز افزون در داخل حکومت تحت الحمایه که قیام نظامیان قهرمان بالاحصار در ۱۴ اسد ۱۳۵۸ آنرا به وضاحت به نمایش گذاشت، تصمیم به اشغال افغانستان گرفتند. بنا به همکاری امین با اشغالگران ومخفی کاری مطلق حکومتش در مورد داخل شدن هزاران وسایط نظامی روسها طی روزهای ۴ و۵ جدی مردم افغانستان در حالت دلهره وابهام بسر میبردند. با دیدن تانکیستهای روس در چهار راهی های شهر خویش شوک دیدند ولی به مصداق این گفته که آش مردها دیر پخته میشود، طی چند هفته پاسخ خویش را به اشغالگران آماده ساختند. این پاسخ با قیام سوم حوت تبارز یافت.
مردم کابل قیام ها علیه مکناتن و شاه شجاع را بصورت خفیه و با استفاده از مجاری ارتباطی طبعی ومستقیم خویش تدارک دیده بودند. از عین شیوه برای تدارک قیام سوم حوت علیه روسها و ببرک کارمل نیز استفاده نمودند. قیام سوم حوت همانند قیام های ضد انگیس و شاه شجاع خودجوش وفاقد رهبری سیاسی بود. اعضای برخی سازمانها وتنظیمها بحیث ساکنین کابل در قیام سهیم شدند. اما سازماندهی وتصامیم به عهده بزرگان محلات وحرفه ها بود. وسعت قیام به حدی بود که هم حکومت وهم روسها خود را با خطرجدی مواجه میدیدند. گروموف در صفحه ۸۶ کتاب مذکور می نویسد: ((رویداد های ۲۰ الی ۲۳ فبروری در کابل نه تنها برای ما غیر منتظره بودند، بلکه ما را بر آن داشتند تا نتیجه گیری معینی هم بکنیم. پیش از همه این رخداد ها نشاندادند که نفرات محدود نظامی در حلقه دوستانه بسر نبرده، بلکه در احاطه مخالفان خویش قرار دارند)). پرچمدارن تحت الحمایه که تادوماه قبل صرف ازرقیب درون حزبی خود یعنی امین میترسیدند، اکنون دانستند که در عقب هر دیواردر شهری که آنرا " گهواره انقلاب" تلقی مینمودند، انسانهایی زندگی میکنند که معیار وطنپرستی شان مخالفت با متجاوزین شوروی بود. سرکوب نظامی تظاهرات مردمی سوم حوت و پُر ساختن مجدد سلولهای زندان پل چرخی از تظاهر کنندگان، ناشی ازترس ودستپاچگی روسها وحکومت تحت الحمایه شان بود.
بهر صورت این قیام چند درس عملی ذیل را به مخاطبین خویش آموخت:
الف: این قیام به روسها وضاحت داد که در افغانستان وحتی در شهر کابل جای مصئونی برای متجاوزین روس وجود ندارد و یگانه کسانی که از آمدن روسها پشتیبانی میکنند، پرچمی ها وطرفدران تره کی میباشند که حتی در شهر کابل هم پشتوانه مردمی ندارند.
ب:.: این قیام به دولت پوشالی آموخت داد که مردم افغانستان برای حزب سیاسی ورهبرانی که بخاطر منافع بیگانه کشور خود را پامال چینهای تانک روس ها ومردم خود را طعمه بمبهای بیرلی طیارات جنگی یک ابرقدرت متجاوزمیسازند، پاسخی جز ترد ونفرین ندارند.
ج: مهمترین رهنمودعملی قیام سوم حوت به مردم افغانستان بود. محتوی این رهنمود جوانب مختلف دارد. بصورت مختصر میتوان گفت که این قیام به مردم افغانستان رهنمود داد که برای مبارزه با اشغالگران متحد شوند، به احزاب ساخت پاکستان و ایران اعتماد نکنند و با اتکا به نیروی خود قیامهای خودجوش را براه اندازند. اگر مورد حمله قرار گرفتند با دست خالی بر دشمن متجاوز حمله ور شوند واسلحه را از خود دشمن بگیرید.
این درسها را قیام کنندگان سوم حوت با نوع عملکرد خویش و با شعاردادن ها در شام دوم حوت از فراز بامهای خانه های خویش و در جریان تظاهرات روز سوم حوت، انتقال دادند. برای بررسی دقیق جوانب مختلف قیامهای حماسه آفرین ۲۴ حوت هرات و سوم حوت کابل و اینکه چگونه این قیامها در شرایط اختناقی رژیم تحت الحمایه جوانه زدند، ریشه گرفتند، رشد کردند و حماسه آفریدند بدون اینکه از جانب کدام نیروی بیگانه تمویل و تجهیز شوند، به تحقیقات تاریخی-سیاسی و جامعه شناسانه دامنه دار ضرورت است. هنوز شهود عینی و عده ای از اشتراک کنندگان این قیامها زنده اند واین امر کار تحقیق را تسهیل میبخشد. بهترین تجلیل ازین قیام های مردمی و خود جوش، همانا کاوش وتحقیق تاریخی وجامعه شناسانه در مورد جوانب مختلف این قیامها و آموختن ازآنها میباشد.
"هیأت اجراییه فارو"