آیا انحصاری گری، چپاول گری و قانون شکنی، مندرجِ قانون اساسی یا سیستم ریاستی می باشد ؟
ملتِ به گروگان گرفته شدهٔ ما، پس از ۱۶ سال حاکمیتِ جابرانه و باج گیرانه توسط حاکمانِ متهم به خرابکاری،
میرعنایت الله آشفته: حوت ۱۳۹۵
با تعویض نامِ نظام، ماهیتِ دولتمردان و بختِ ملت؛ بهتر نمی شود !
آیا انحصاری گری، چپاول گری و قانون شکنی، مندرجِ قانون اساسی یا سیستم ریاستی می باشد ؟
ملتِ به گروگان گرفته شدهٔ ما، پس از ۱۶ سال حاکمیتِ جابرانه و باج گیرانه توسط حاکمانِ متهم به خرابکاری، اعم از چپ و راستِ کاذب، شاهدِ یک سلسله بحث ها و ترفند های نو، زیرنام تغییر قانون اساسی، تدویر لویه جرگه، تغییر نظام غیر از متمرکز!؟ به صدارتی و پارلمانی توسط چهره های آزمون شده و پُشت کرده با ملت می باشند. آنهائیکه سخیفانه سرگرمِ چانه زنی با تیم رئیس جمهور، خواهان حق بیشتر و تداوم قدرتِ انحصاری خویش با نیرنگ تازه می باشند، یا به اشتباه رفته اند یا آگاهانه و عمدی با ملت و زادگاهء خویش؛ جفا می نمایند.
آگاهان سیاسی دلسوز و متعلق به ملت، از بیانِ ارائهء نظرات و دیدگاه های متفاوت در مورد تغییر نظام و مسایل مرتبط به سرنوشت کشور، هراسِ ندارند؛ بلکه از بدام افگندنِ مجددِعوام الناسِ و به جانِ هم انداختنِ اقوام ( مواد سوختِ جنگِ، افغان علیه افغان ) توسط تیکه دار ها با استفاده از گرم نگهداشتن تعصبات قومی، سمتی، زبانی، مذهبی، تنظیمی، ایدیولوژی های واردهٔ مضر به ملت و مفید به بیگانگانِ حریص و طماع هراس دارند.
هواداران تغییر نظام : یا اشتباه محاسبه نموده اید یا آگاهانه و عمدداً با ملت و زادگاهء خویش؛ جفا می نمائید. ما، «منظور ازاکثریت قاطع ملتِ متفرق، اسیرو به گروگان گرفته میباشد»ما ، نیز، مخالف تمرکزقدرت به دستِ یک فرد که منبع فساد و منتجد به خطر ایجاد دکتاتوری می شود؛ می باشیم.
ما، نیز آرزو نداریم، والی ولایت، فاقد صلاحیت اداری باشد یا فاقد بودجهٔ حداقل ۵۰۰ هزار افغانی باشد. اما چرا هراس و مخالفت داریم؟ با وجودیکه «ما» در انزوا و مخالف سیاسی تیم!؟ رئیس جمهور و تیم رئیس اجرائیه؛ قرار داریم، اما در کنار اکثریت قاطع مردم خود؛ محکم و هدفمند ایستاده ایم. باور ما، نبود و فقدان احزاب فراگیر ملی« احزاب سیاسی افغانستان شمول میباشد که فارغ از تعصب سمت، قوم، زبان و مذهب» باشند. عدم تعهد احزاب!؟ موجود، مصاب به امراض مدهش و هراسناک، فاقدِ درک سالم از منافع علیاء کشور، عدم تعریف واحد از منافع ملی، وحدت آگاهانه و برادرانهٔ کشور میباشد. بعلاوه، دست باز مداخله گر کشور های دور و نزدیک و تقابل مخالفان حضور امریکا + ناتو در افغانستان، دلایلِ میباشد که ناگذیر برای بقاء سلامت کشور واحد خویش مخالفت و صدای اعتراض بلند نمائیم.
تداوم ۳۸ ساله جنگِ قدرت، از همپاشی شیرازه کشور و عدم حس اعتماد نسبت به یک دیگر اعم از احزاب چپ، راست و مخالفان مسلحِ طالبان که به بخشها و فراکسیون های متعدد تقسیم شده اند، مزیدی بر علتِ مداخله کشور های رقیب و متخاصم چون امریکا، روسیه، چین، پاکستان، هندوستان، عربستان، ایران، ترکیه و . . . همه عواملی است که در مسایل ملی، با وجود داشتن اختلاف سیاسی، دیدگاه ها و ثلایق متفاوت، برای حفظ و بقاء کشور یکپارچه، ما ناگذیرایم با یک دیگر تبادل نظر نموده، ازعواقب خطرناک و ناگوارش که از کترُل خارج خواهد بود؛ به ملتِ دردمند خویش؛ ادای دَیِن و رسالت نمائیم.
آیا به وسیله توضع پول و تطمع، تدویر لویه جرگه فرمایشی آقای کرزی، مبنی بر امضاء پیمان ستراتیژیک و امنیتی با اضلاع متحده امریکا، خلاف توقع، محاسبه و انتظارش؛ نتائج لویه جرگه برعکس نشد؟ حتی اختلاف« حضرت صاحب و آقای کرزی» در اجلاس اختتامیه آفتابی نشد؟ شما چه ضمانتی دارید که در بدل پرداخت اندک پولِ یکی از کشور های مداخله گر، شاهدِ تعویض چند بار صدراعظم کشور؛ در یک سال باشیم.
منتقدین و آگاهان توقع دارند که سیاسیون کشور منحیث حاکمان ناکام ولی دور نگر به حقایق تلخ و خونین کشور توجه نموده بیشتر ازاین به عملکرد غیرمسؤولانه، سبُک سرانه و ننگین گذشته، بخصوص از ۱۶ سال اخیر درس عبرت آموخته، با ندامت و پشیمانی فرصت های مثبتِ را که از دست داده اید، بیشتر از این کشور را به میدان رقابت های ناسالم قدرت های متخاصم بیرونی مساعد نسازید. به عُمق معضلات و اجراآت تأسفبار خویش توجه داشته باشید. مشکل ما، نظام و سیستمیِ سیاسی نیست؛ بلکه گروگان گیری شما تیکه دار ها میباشد.
در کدام ماده قانون اساسی تسجیل یافته بود که قدرت، صرف به یک تنظیم و یک محل خاص تعلق گیرد؟ حتی شما سهم برادران جمعیتِ تان را نیز غصب و بلعیدید، چرا و تا چه زمانی؟
عواقبِ، ملوک الطوایفی، خطرناکتر از فرد گرا ای میباشد. به نکاتِ زیر؛ چه جواب دارید؟
۱ : ـ آیا پُست ریاست اجرائیه، شامل قانون اساسی است؟ اختلافاتِ قاتلانه تنظیمی چه ارتباط به سیستم و نظام دارد؟
۲ : ـ آیا عملِ شرم آور و سرافگندگی معاون ریاست جمهور، اتهامِ وارد شده و تأئید شده از جانب طب عدلی کشور و خارجی( بگرام) علیه این مقام، از جانب یکی از همکارانِ سابقه و زورمندش که خود از جملهٔ تیکه دار های قوم شریف اُزبک میدانند، چه ارتباط به نظامِ ریاستی ، صدارتی، پارلمانی یا فدرالی دارد؟
۳ : ـ عدم پرداختِ صرفیه برق از جانب کدر رهبری کشور که لستِ طویلِ را احتوا مینماید و همه حداقل مُلتی میلیونر میباشند، چه ارتباط به سیسم سیاسی نظام دارد؟
۴ : ـ حمایت از افراد قانون شکن، استفاده جو، غاصب، قاچاقچی، مافیایی، وابسته به اهداف استخبارات بیگانه و. . . چه ربطیِ به سیستم متمرکز، غیر متمرکز، فدرالی یا صدارتی و پارلمانی دارد؟
۵ : ـ آیا برخورد های تشکیلاتی، قومی، زبانی، سمتی، مذهبی، تنظیمی، بیگانه پرستی و . . . را توام با تعصب و عدم تعهد به منافع ملت و تمامیت ارضی؛ نادیده می گیرید؟
۶ : ـ انتقال سرمایه به خارج از کشور، توسط به اصطلاح بزرگان دولت ( تیکه دار دین، قوم ، زبان، سمت، مذهب، تنظیم، حزب، نهاد، بنیاد) تحت حمایت قوای بیگانه؛ را چه استدلال می نمائید؟ و چه ربطی به نوعی نظام دارد؟
اگر صاحب نظام صدارتی،غیر متمرکز یا پارلمانی می بودیم؛ این سرقت ها و خلاف کاری ها؛ صورت نمی گرفت؟
۷ : ـ آیا آقایان عبدالله، قانونی و سایر چهره های معترض در ساختن نظام ریاستی، ۱۶سال قبل، نظر مثبت نداشتند؟ صحه نگذاشتند؟ تائید نکردند؟ و از امتیازات نظام بهره، نبردند؟ مجرمین جنگی را از مؤخذه معاف نکردند؟ صاحب میلیارد ها دالر، هزاران هکتار زمین، شهرک ها، بلند منزل ها در داخل و خارج از کشور نشده اند؟
آیا این سرقت، استفاده جویی، زورگویی، غارت و سایر اعمال خلاف قانون؛ شامل مندرجات نظام ریاستی است؟
۸ : ـ چه ضمانتی وجود دارد که با تغییر نظام؛ قانون شکنی، سرقت ها، خیانت های ملی و زورگویی ادامه نیابد؟
نُخبه گان و آگاهانِ اهل سیاست و دور از حلقه قدرت؛ معنی ترفندِ چهره های ناکام و آزمون شده را از قبل میدانند. آنچه موضع گیری تشکیلاتی وابسته به بخش های نظام فاسد، علیه یکدیگر با چراغ سبز ولینعمت های بیرونی و طماع شان صورت می گیرد؛ مورد توجه و علاقه ای ملتِ دردمند و کوره دیده ما نمی باشد.
خوشبختانه اکثریتِ ملت به آن سطحی از بلاغت و شعور سیاسی، اجتماعی، رسیده اند که آواز جُغد از بلبل را تشخیصِ نمایند. این موضع وطن خواهانه ای ما نه به دفاع از دیکتاتور ها و نه تقابل با علاقمندان ملوک الطوایفی؛ میباشد.
گمان دارم زمان آن فرار رسیده است که:
از مجموع احزاب جهادی اما صرف چهره های نیک نام شان و چهره های سیاسی و مستقل ملی، چه در داخل دولت، چه در خارج از دولت، چه مخالف مسلح و چه غیر مسلح؛ هر کی به حفظ قطعه خاکی بنام افغانستان یکپارچه و متحد باورمند باشد، در یک یا دو حرکت فراگیر ملی، با ایجاد فضاء تفاهم نسبی بین الاافغانی، زیر چتر منافع علیاء کشور؛ مسوولانه و صادقانه؛ برای حفظ تمامیت ارضی، صلح عادلانه و ثبات سرتاسری متحد شوند.
ملت افغانستان بخصوص جوان های عزیز باید بدانید که: هیچ کس آزادی را به ما هدیه نمی دهد، هیچ کس برابری و عدالت را به ما اعطا نمی کند. بناءً برای بدست آوردن آن؛ خود باید عاقلانه اقدام کنیم !
پاینده و جاوید باد وحدت برادرانه و آگاهانه اقوام ساکن در افغانستان محبوب و یکپارچه !
به امید حاکمیت عقل بر احساسات کور!
آشفته