شتردرخواب بیند پنبه دانه ! 

غالبأ وقتی این یادداشت را مرور می فرمائید هوای ملائیم نوروز جشن هرساله ای از آفرینیش  را که بدون فرمان وفتوای  سلاطین و حکمرانان پنجره های خانه ها و کاشانه هریکی از ما را که با تبار آدم تعلق داریم

ازمیلیونها سال بدینسو می شوراند حس می کنید . من به عنوان یک انسانی  که در این کره خاکی زندگی میکنم ومحکوم به شنیدن این صدای جشن تغییر  آفرینش و هستی میباشم فرارسیدن این جشن هستی و آفرینیش الهی را به تک تکی ازآدمیان و سلاله ای ازنسل آدم تهنیت و مبارکباد میگوئیم .
 
اما بعد : چنانچه میدانیم جهان بینی و بینیش نسبت به هستی و انسان  زیربنأ و هسته اصلی یک مجموعه ، حزب و سازمان سیاسی و اجتماعی را تشکیل میدهد که انسانها  نه با داشتن زرو زورو تزویر بلکه با درک مؤلفه ء  مسؤلیت و رسالت تاریخی نسبت به انسان و جامعه با عصای ایثار و قربانی پله های را می پیمایند . زیرا دربستر همین  زیربنا ی فکری است که انسان بحیث یک موجود فعال و مجهزبه اندیشه پویا  و تفکرنوین  درتعرفه های قومی و نژادی معنی پیدا میکند . هرچند در تاریخ نه چندان دور ملت و جامعه ما آنگاه که افغانستان به عنوان کشورعقب نگه داشته شده در نیم قاره هند و غرب آسیا به مثابه واحد زنده اما مورچه وارراه میان سنت و مدرنیته را می پیمودند . اما حوادث بزرگی مانند انجام کودتاها ی نظامی  که بیشتر با انگیزه انتقام و خشونت و در مشورت با بیگانه گان انجام گردیده بود زمینه های نفوذ ویروس خشونت توام با استبداد عمومی بویژه مذهبی که در شریانهای ملت ما سرایت کرده بود سبب  گردید تا با طی کردن راه های پرخم وپیچ  مهاجرتهای اجباری ارابه پیشرفت از حلقه اصلی  اتصال  تغییر پیداکند و طبیعی است که شهروندان یک تمدن بزرگ و باستانی در این خیطه جغرافیاوی  با سقوط حتمی مواجه گردید . و با دریغ وتأسف می بینیم که شعله های آتش خونین  بدور بهترین ارزشهای جامعه و ملت ما حلقه کشیده واکثریتی از ما نظاره گربه آتش کشیده شدن ویا هم دست کم مسخ ساختن ارزشهای باستانی و تاریخی ما ایم .سوال اینجاست که ما افغانها و انسان جامعه شرقی را در این  وضعیت تاروتاریکی چگونه با این حال و احوال رساندند ؟ چگونه تاریخ و فرهنگ ما را نخست از ذهن ووجدان ملی ما بیرون ساختند و سپس با مختصر عمل جراحی نسبت به آن در کالبد های گرسنه نفرت ایجاد کردند . و می بینیم آنانی که باسا س  معیار های علمی و اکادمیک چهره های خشنی بوده  و از تقسیم آذوقهء چند اُلاغ نیز بی بهره اند با پوشانیدن لباس های مفشن  و شیک علامه و فیلسوف و متفکر تولید کردند و سرانجام با تحقیر کسانی که به سخنرانی های شان بصورت فرمائیشی و اجوره ای  آورده میشوند خود را رهبران حزاب و نهضت های دینی وسیاسی می شمارند تا اگر لازم شد درپاسخ به سوالی که اگرپرسیدند  شاهدت کی است  ؟ بگویند دمم . .!! دور نه میرویم شما سخنان همین پهلوان  عطا محمد خان نور متولی روضه شریف را چگونه داعیه  جمیعت اسلامی افغانستان را  به مثابه یک حرکت دینی و اخلاقی  تا حد یک مغازه و غرفه تجاری تنزل داده و بنام جمیعت اسلامی  افغانستان درحالیکه خود را وابسته به همین  نظام مافیائی میداند در نقش یک اپوزسیون نیز تقاضا ها وشرائط رااینگونه  بیان میدارد . 
https://www.youtube.com/watch?v=2n8xkrm67qY
اما همین متولی روضه شریف که بدنام ساختن بزرگترین سازمان موسوم به جمیعت اسلامی افغانستان جز پروژه  مافیای بین المللی بوده و ما نیزبا داشتن پسوند های اسلام و افغانستان که با همه شهروندان این آب وخاک و تمامی دینداران مؤمن این سرزمین حق میدهد تا در دفاع از این ارزش های متعالی – اسلام و افغانستان از متولی روضه شریف می پرسیم که چرا با کدامین مشروعیت دینی خود را وارث استاد برهان الدین ربانی رهبردائیم العمر جمیعت اسلامی افغانستان  که اکیدأ باورداریم وی نیز از همین قماش رهبرانی بوده میدانید ؟
 
 شما میتوانید  در شرائط مساعد برای نفس کشیدن شهروندان افغانستان  بصورت آزاد و در براه انداختن یک گفتمان فکری و ملی برای هر مقامی که خواسته باشید خو درا کاندید کنید اما بدانید که این شعار های جناب شما و دیگر متولیان مافیای حاکم برای رسیدن به مال و ثروت های است که از بدوتأسیس کنفرانس بن صاحب بزرگترین شرکت ها شده اید . همه میدانیستند که وقتی اشرف غنی از سوی یکی از سفارتخانه های خارجی دستور گرفت که پس از سفر به ترکمنستان در دربار روضه شریف بلخ  نیز حضور یابند همه دانیستند که متولی روضه شریف لابد با رئیس غنی به یک توافق رسیده است و پس از چانه بازی های فروان شما را بحیث والی بلخ که میدانیم این فیصله در اتاق افغانستان سازمان ملل متحد موسوم به UNAMA قبلأ فیصله گردیده بود . راستی چطور شد که بروز روشن وبر سر بازار آنچه که حق مسلم همه مردم افغانستان بوده است  بنام جمیعت اسلامی افغانستان از کسی که وی نیز مهمان چند روزه و اصلأ دست نشانده جان کری وزیر خارجه اداره بارک اوباما بوده است تقاضا می کنید ؟ و جای شگفت آنجاست که وقتی جناب متولی روضه شریف را به سفارش اتاق افغانستان  از سرپرستی به ولایت ارتقادادند چگونه از زمین صدا بیرون می آید ولی از جناب متولی روضه شریف نه ! 
https://www.youtube.com/watch?v=Qs8kDxTd70A&ab_channel=nauandeshiTerbione
اما وقتی متولیی روضه شریف اطلاع یافت که ستون های سنتی جمیعت اسلامی که معمولأ در جوامع سنتی و عقب مانده  مانند افغانستان همچون اثاثیه ءمنزل و جایداد نیاکان از پدر به پسر به ارث مانده میشود در برابر این فهرستی که بروز روشن ودر یک جمع غیر متجانس از سوی متولی روضه شریف بیان شده بود ابراز واکنش می نمایند برای آخرین بار گردهم آئی دیگری را که درآن جنرال بابه جان فرمانده معروف و از بازماندگان رژیم دکتور نجیب الله نیز به چشم می خورد بصورت روشن و بدون تعارف خطبه خواند وازمذاکراتش با رئیس غنی دفاع نمود و با عذر خواهی از تمامی حامیان وی که برای دکتر عبدالله به قول وی شجاعت و فداکاری به خرچ دتده بودند بصورت دائیم اعلام مقاطعه نمود و ضمنأ از کاندیداتوری خود برای انتخابات آئنده خبرداد .
https://www.youtube.com/watch?v=ZGE3JXL2niM
چنانچه شنیدید متولی روضه شریف در خطبه حج خود رقیبش عبدالله را سیاه دل خواند و وی را به سنگی تشبیه کرد که هیچگونه وعظ و نصیحتی بر وی اثر گذار نیست اما درجایی دیگری در دفاع از معامله و مذاکره اش با رئیس غنی بصورت روشن گفت : شما میدانید که جمیعت اسلامی افغانستان پس از ناتوانی سرتیم ما بصورت مستقیم وارد مذاکره شد . و شما میدانید که چند مرتبه ای صدا را بلند ساختند که این مذاکرات شخصی است ....بعد دیدیم که همه رهبریی جمیعت اعلامیه دادند که این مذاکرات به نمائندهگی جمیعت است و از اول تا اکنون حمایت میکنیم ...
 
.جالب ترین بخش خطبه مقدسه ای که از سوی متولی  روضه شریف خوانده شد آنجا وآنگاه بود که عبدالله و تیم اش را نمک حرام ومتهم به شکستن نمکدان ساخت زیرا به قول متولی روضه شریف هرآنچه که برای ناکامی این مذاکرات از دست شان ساخته  بود  تلاش  کردند ...اما هیچ کسی ندانیست که آقای عبدالله سابق رئیس دفتروزارت دفاع دوران شهید احمدشاه مسعود ،سپس وزیر خارجه  دوره سیزده ساله حامد خان کرزی چگونه نمک ناشناس وازجمله  کسانی است که هم نمک میخورد و هم نمکدان را می شکناند . ؟!!  باید از متولی روضه شریف پرسید که کدام نمکدان ؟ و از کدامین سرمایه حلال شما که از آن نمکدان ساخته باشید و اکنون با شکستاندن آن یکی دیگری از اکابر نظام مافیائی را که عبدالله باشد به نمک ناشناسی متهم می فرمائید .
اما داستان قهرو غصه جنرال عطا محمد نور متولی رسمی روضه بلخ شریف با این آسانی پایان نه می یابد در جایی از این خطبه می فرمایند :
        https://www.youtube.com/watch?v=E0CdsREd9AM
می بینید عزیزان که چگونه اتامد خان والی صاحب بلخ از فاصله گرفتن  با نازک نارنجی ای که در قصر سپیدار اقامت گزیده است یاد می کند . وی میگوید که کسی بر ما این اتهام را وارد نکند که چرا ما امروز با سپیدار وداع میگوئیم تقریبأ پس از دو سال وشش ماه به این نتیجه رسیدیم که تو نه میتوانی آنچه را که " ملت " میخواهد مسؤلیت اش را بر شانه های خود حمل کنی و به سرمنزل مقصود برسانی ،این توانائی دروجود تو دیده نه میشود .! ما نه میخواهیم آنچه را که تو نه میتوانی با حمایتیلیونی ما تحقق دهی پس با تو وداع میکنیم و بهتراست که ما خط سیاسی خود را جدا سازیم ....مسخره آمیز ترین بخش این خطبه مربوط به تقرر آقای نادر نادری بوده که وی پس از مقدمه کوتاه گفت که وقتی من از دکتر عبدالله پرسیدم که این خو حق خودت بود که باید رئیس کمیسیون اصلاحات اداری را معرفی میکردی چطورشد که از سویی رئیس جمهور طی فرمانی عنوانی نادر نادری صادر گردید ؟ دکتر به من وعده داد که اگر آقای نادری به کار در ریاست کمیسیون اصلاحات آغاز کند من توسط بادیگاردهای شخصی ام  وی را از کار منع میکنم . گر چه من شخصأ در باره لیاقت و توانمندیی جناب نادی صاحب هیچگونه تردیدی ندارم و حتی میدانم که وی از دانشگاه معروف هاروارد امریکا دارد ویک شخص بسیار مستعد است اما ما حرف خود را دربرابر سرتیم خود داریم که همیشه حقوق تیم ما را بخاطر باقی ماندن در کار خودش قربانی نموده است . شاید جالب بوده باشد که  جهت اطلا ع متولی روضه شریف گفت این از خصلت های نظام های فاسد مافیائی است که آدم ها را چنان ناتوان میسازند که حتی خود نیز نه میتوانند بر ناتوانی شان اعتراف کنند .
https://www.youtube.com/watch?v=gxfb5mp8UkU
 اما آدم های ساد ه اندیشی چون شما ازتیم سپیدار و آقای صدیق خان پتمن از تیم تحول و تداؤم منجمله پهلوان دوستم که از چهل سال بدینسو برای مشروعیت دهی به زمامداران غاصب به ازدیاد نفوس ازبکها مشغول است و امروز با قطع کمک های که از شبکه های جاسوسی دنیا بر ارگ شریف سرازیر میشد خشکیده اند و شما را دچار این هذیان گوئیها ساخته است . خلاصه باید گفت که اگر تمامی جمیعت اسلامی افغانستان با صدها بیلیون دالر نیز در اختیار جناب متولی روضه شریف قرار داده شود در فقدان  نقشه راه نوشته شده برجوهر عرق مردم بینوای افغانستان هیچگونه اثری نخواهند داشت . تاریخ بزرگترین نهضت های آزادی بخش  دینی و ملی گویاوگواه بر این حقیقت است زیرا جوهر مشروعیت چیزی نیست که از بازار مکاره بدست آورد بلکه بر نوک اعتماد ، صداقت ، ایثار و قربانی ملتها نهاده شده است که رجال و ملتهای کمی در تاریخ معاصربشری به آن توصل یافته است