روشنفکران  جنگ سالار و جنگ سالاران روشنفکر!

اکنون گویا کارد به استخوان مافیائی جهانی رسیده است زیرا دیگرحتی القاب سازیی دروغین استخباراتی مانند متفکرو فیلسوف و فقیه بزرگ و دانشمند سترگ اثرش را از دست داده ونه میتوانند دیگر

 در تعاملات این روزگارمفید وممد واقع شوند ، دریادداشت پیشین خود ضمن اینکه درزمینه شناخت ویروس بیماریی روزمرگی  بزرگترین حرکت های سیاسی و اجتماعی در تاریخ کشورهای جهان سومی بویژه افغانستان گفته بودیم و نوشته  که فقدان یک جهان بینی پویا و دینامیک که حامل تدبر مدیریتی بوده باضافه کمبود  نقشه راهی که برمبنای  مواد و مصالح بومی جامعه افغانی قالب بندی شده باشد از علل بیماری و  مبتلاشدن به انفلونزای مصرفی میباشند . اما دیروز پرانتیزی بازشد و شنیدیم که داروغه ارگ در مغائرت به قانون اساسی که از نظرجناب داروغه ازجمله  خطوط  سرخ درزمینه شناخت  دوست و دشمن افغانستان شمرده میشود
https://www.youtube.com/watch?v=QBf8BWYBZFQ
 به گروهی از معتادان قدرت وثروت که در آخوردیگری بنام شورای ملی از" من وسلوای  " این رژیم تغذیه میگردند هُشدار داده اند که اگر سه تن از وزرای بخش امنیتی که قرار است امروز دوشنبه از سوی مجلس شورای ملی افغانستان استیضاح گردند فرمان لغو پارلمان را صادر خواهند کرد .
https://www.youtube.com/watch?v=KsqxQ-bEK2k
 هرچند آقای دواخان  مینه پال یکی از صدها معاون معلوم سخنگویان ارگ به مطبوعات این گزارشها را مردود دانیسته اند ، همچنان آقای قادر ځاځۍ که از کانادا غرض خدمت در راه خدا و مردم درسرزمین بخون آغشته افغانستان اجلال نزول فرموده درگفتگوی که رادیو آزادی به نقل از وی منتشر ساخته گفته است که این خبر درست نیست که گویا  رئیس جمهور غنی تصمیم دارد اگر ولسی جرگه از استیضاح  وزرای سکتور امنیتی دست نکشند پارلمان را منحل خواهم ساخت . 
https://www.youtube.com/watch?v=8xeg4pekcYc
آگاهان و متخصصان امور " من وسلوای " ارگ و قصر سپیدار می گویند که روایتی که به نقل از  جناب قادر ځاځی که از سرزمین مقدس کانادا جهت خدمت رضأ کارانه به مردم بی نوای افغانستان هجرت نموده بیان گردیده صحیح است  زیرا این روایت پس از" تناؤل و تناکُل " درخانقاه ارگ شریف از طریق مطبوعات و با شیوه  " بین الا فغانی !!" به عوام الناس رسیده است . از سوی دیگر اکیدأ باورداریم که استیضاح آنهم در شرائط کنونی هیچگونه تأثیری بربهبود وضع امنیتی کشور نخواهند داشت . 
 
زیرا درانبار ها وذخیره خانه های مافیای حاکم بر سرنوشت افغانستان رجال و رجاله ها ی زیادی صد درصد مطمئن و از جنس روشنفکری که با مختصر اقامتی درکازینو های لاس ویگاس و کوچه های لندن و امستردام به القاب فیلسوف و دکتور و استاد وعلامه و  متخصص  همه درد ها و قولنجها ی بشری در حال انتظار اند .  
https://www.youtube.com/watch?v=S3ATMLI0yOw

چنانچه از زبان  یکی از اعضای خوشنام پارلمان افغانستان آقای مولوی رحمانی میشنوید می بینید یکی از همین الدنگ روشنفکران بیماری  را چگونه از کازینو های بیروت و لاس انجلس  بر ملت مان نازل ساختند ؟ دانشمندی گفته است که استعمار امروزی برای استحمار کردن همیشه ترا به زشتی ها دعوت نه میکنند که مبادا نفرت زشتی ها ترا فرار دهند و متوجه آنجای بکند که نباید به آنجا متوجه شوی ؛ بلکه برحسب « تیپ »شیوه دعوتت رانیزانتخاب میکنند.گاهی ترا دعوت میکنند به " زیبائی ها" زیرا برای کشتن یک حق بزرگ که معمولأ حق انسان و یک جامعه است ترا به یک حق دیگری متوصل میسازد که تا حق بزرگتری  را به کمک حق کوچکتری به خاک و خو بکشانند . 
 
وقتی یک خانه ای را شعله های تند آتش احاطه کرده است دعوت آن کسی که ترا به نماز و دعا به خداوند میخواند دعوت یک جنایتکار است . زیرا هرگونه توجه دادن به هر آنچه که ترا از خاموش ساختن شعله های آتش باز دارد توجهی است استحمارگرانه که اگر بدانسو توجه کنی استحمار شده ای هرچند بسوی خداوند و بنام  نماز باشد .! هر نسلی که که جز به «خود آگاهی انسانی » خودش –به عنوان یک اندیشه و مسیر عاقلانه زندگی و حرکت دائمی اش نه به عنوان یک شغل روزمره که هرکس برای خودش یک شغلی دارد ، بلکه به عنوان اینکه " من یک انسانم "  وجزبه "خود آگاهی اجتماعی " به عنوان " ما " در چنین تقدیر و چنین سرنوشتی و در چنین نا هنجاریها و در چنین بن بستی و در تلاش برای چنین رهائی به چیز دیگری باندیشید هرچند آن چیز مقدس بوده باشد دچار فریب و در دام استحمار افتاده اید . و شما را جزی از همرکابان جنگ سالاران به حساب خواهند آورد هرچند در نقش حساسیت برانگیز روشنفکرانی که عملکردهای جنگ سالاران را توجیه شرعی می کنند . 
 
در هرصورت از این گونه  حرفها وچنین آموزه ها بسیار داریم  اما نباید  از شیوه های دشمنان پنهان و پیدای که نبض رگهای وجود ما را معاینه میکنند و به تناسب هر موجی از نبض مان برای خاموش ساختن ما نسخه می پیچانند غافل گشت . اما برگردیم به روایتی که از قول رئیس غنی بیان شده است که تا چه اندازه بر مبنای حقائق زمینی استواراست ؟ و چرا استیضاح راه حل نیست ؟ وآیا میتوان با این اظهارات تکاندهنده ملا رحمانی که شخص داروغه ارگ و دیگر شرکای سکتورامنیتی مانند حنیف خان اتمررا متهم به فروش بخشهای از  جغرافیای افغانستان و هویت ملی  مردمان این سرزمین میسازد  با استیضاح چند مهره کوچکی از مافیای حاکم امنیت را به مردم افغانستان به ارمغان آورد ؟