تولید سازمانهای تروریستی بیشتردرخاک پاکستان
منابع دیگری درهمین شب و روزگزارش دادند که تشکیلِ تروریستی دیگری نیز بنام " اتحادِ جهادِ اسلامی " درخاکِ پاکستان فعال است که درسال 2002م تأسیس گردیده و به تعداد
پنجصد نفر جنگجوی خارجی (ازبکی و آلمانی و ترکی و...) را در خود جا داده است. همچنان گفته شد که مرکزآموزشی این شبکه درشهرکوچکی بنام " میرعلی" واقع در وزیرستانِ شمالی موقعیت داشته و روابط نزدیکی با القاعده دارد. اسناد و گزارشها علاوه کردند که مسوولِ عملیاتِ تروریستی بالای میدان هوایی فرانکفورت، پایگاه نظامی امریکا در " رامشتاین" و سفارت های امریکا درخاکِ اسراییل و تاشکند، همین گروه تروریستی بوده است. این گروه، درسال 2008 میلادی، یک حمله ی انتحاری را درولایت خوست واقع درجنوبِ افغانستان نیزانجام داده بود. باساس گزارش های منتشر شده، " اتحاد جهاد اسلامی" دربخشِ جلب و جذبِ جوانانِ اروپایی به داخل تشکیلات خویش توسط شاخه ی " طایفه المنصوره " فعالیت میکند. درگزارش آمده است که مقام های ارتشِ پاکستان، نه تنها هیچ اقدامی علیه این گروه انجام نمیدهند، بلکه ازآن ها جداً حمایت هم میکنند؛ زیرا افرادِ این گروه، نه برضد پاکستان، بلکه علیه افغانستان و اهدافِ دیگرپاکستانیها می جنگند.
درهمین راستا، یک سلسله تحقیقاتِ خاص ازطرفِ مرکزِ مطالعاتِ استراتژیک منطقه درافغانستان انجام داده شد که درنتیجه چنین اعلان گردید : " به تعداد بیست و هفت شبکه ی تروریستی در کشور های منطقه، به ویژه در پاکستان و افغانستان مصروف فعالتیهای تروریستی اند... مهمترین شبکه ها، گروه تروریستی "جنهگوی"، "حقانی"، کویته {شورای کویته} و "بدر" میباشد. " مرکزِتحقیقاتی همچنان گزارش داد که " همین حالا، بیش ازدوصد هزارشورشی درپاکستان فعالیت داشته و ازخاک ِآن کشور، حملات را در افغانستان سازماندهی میکنند..." (304)
بازهم مشت حکومت پاکستا ن باز میشود
به سلسلۀ ترورها و ریشه یابی های آن، همینکه برپایی " لویه جرگه" درکابل خاتمه یافت، یک هیأتِ افغانی باساس موافقتِ جانبِ پاکستان، غرضِ ادامۀ تحقیقات مبنی برترورِ برهان الدین ربانی به آن کشور رفت و متعاقبِ آن، به روز شنبه مؤرخ بیست و ششمِ ماه نوامبر2011م گزارش داده شد که نیروهای ناتو بالای یک پوستۀ بازرسی نظامی پاکستان دردوکیلومتری آنسوی مرزِ افغانستان بنام " سلاله " متعلق به قبیلۀ "مهمند" حمله نموده به تعداد بیست و چهارسربازِ آن کشور را به قتل رسا نیده و به تعداد سیزده سربازِدیگر را زخمی نموده اند. این رویداد، یکبارِ دیگر تنش ها میان امریکا و پاکستان را گسترده تر نمود که مقام های پاکستانی، علی رغم تقصیری که داشتند، اقداماتِ شعبده بازانۀ آتی را به راه انداختند :
کمیتۀ دفاعی حکومتِ پاکسان به رهبری"یوسف رضا گیلانی" صدراعظم آن کشورتشکیل جلسه داد و ضمن آنکه حملاتِ هلیکوپترهای ناتو بالای " پوسته " های نظامی پاکستان را " تجاوزِ آشکار به حقِ حاکمیتِ پاکستان" خواند، اعلام نمود که آن کشور" تمام همکاریها، برنامه ها و فعالیتهای مشترک خود با ناتو، امریکا و نیرو های ائتلاف را در زمینه های اطلاعاتی، سیاسی، دپلوماتیک و نظامی مورد تجدید نظر قرار میدهد. "
همچنان، اقداماتِ آتی نیز در دستورِ کارِ حکومت پاکستان قرار گرفت :
1-راهِ مواصلاتی تدارکاتِ نیرو های ناتو را که ازشهر بندری کراچی آغازگردیده، خاکِ پاکستان را عبور و به مرزِ تورخم می پیوندد، به روی صد ها کامیون (کانتینر) مملو ازمواد و لوازمِ ضروری نیرو های نا تو درافغانستان مسدودنمودند.
2- ازامریکا خواستند تا میدان هوایی " شمسی" در بلوچستان را تا دو هفتۀ دیگرتخلیه نمایند. (طیاره های بدون پیلوت امریکا غرض حمله به مواضع تروریستی درمناطقِ قبایلی، ازهمین میدان به پرواز در می آمدند)
3- سفیرامریکا دراسلام آباد را احضار و اعتراضِ شدیدِ رسمی شان علیه این اقدام ِنظامی را ابراز کردند. هرچند درعین حال افشا گردید که " پوسته" های نظامی یا مراکزِبازرسی پاکستان که توسط نیرو های مشترکِ افغان- ناتو مورد حمله قرارگرفت، اصلاً در داخلِ قلمرو افغانستان موقعیت داشته اند، زیرا مقام های نظامی پاکستان ظرف سالهای پسین (هشت سال قبل از2011م) مساحتِ چهل وهشت کیلومتری اراضی افغانستان را با سؤ استفاده ازضعفِ جانبِ افغانستان، با زور وسلاح اشغال نموده اند که درموقعش به مقاومتِ اهالی خوگاخیل، دورخیل و ماما خیل نیزمواجه شده و موجبِ قتلِ چندین نفرافغان نیزشده بود. سید رحمان حاکم منطقه و باشنده گانِ شهرکِ " گوشته " به آژانس خبر رسانی " پژواک" گفتند که " پوسته های پاکستان درکوه سلاله که به نام های" ایلزیسر" و "کابل سپر" یاد میشوند، ملکیتِ قومِ عیسی خیلِ شهرکِ گوشته میباشد..." چنانکه برخی از رسانه های افغانستان روی این موضوع تبصره هایی را نیز به نشر رسا نیدند. حتا گفته شد که ابتدا، سربازانِ کشته شدۀ پاکستانی با لباس محلی از"پوسته " های شان بالای نیرو های ناتو شلیک کرده بودند . بازهم، حکومت مدارانِ پاکستانی به این مقدارفیصله ها و اقدامات اکتفا نکردند. جنرال اشفاق کیانی فرمانده نیرو های مشترکِ پاکستان که در واقع، اصلِ مرجعِ قدرت بحساب میرفت، توسط یادداشتی عنوانی منسوبینِ نظامی آن کشور دراطرافِ مرزمیان دوکشور (افغانستان و پاکستان) دستور داده که : " نمیخواهد در موردِ مقرراتِ حمله در ذهن هیچ قوماندانِ این کشور به هر سویه که باشد، شک پیدا شود. هرنوع حمله که {درآینده} صورت می گیرد، آنها اختیار دارند که با قوت جوابِ آنرا بدهند و ازتمام امکاناتِ دست داشته استفاده نمایند... "
وی حتا به ارتش دستورصادر نمود تا " همآهنگی های لازم برای اقداماتِ تلافی جویانه را ترتیب دهند و منتظرِ اجازه از سوی دولت برای پاسخی دندان شکن به متجاوزان باشند و نگرانِ عواقب آن نباشند..." چنانکه متعاقبِ همین دستورِجنرال کیانی، یکی ازپایگاه های نظامیانِ امریکایی در ولایت کنر، واقع در پنج کیلو متری خاکِ پاکستان، از سه جهت درتاریکی شب موردِ حملۀ مسلحانه قرارگرفت. منابع ناتو و امریکا، این حمله را واکنشی درازأ قتل سربازانِ پاکسانی تلقی کردند. اما اینکه چرا امریکا یی ها، علی رغم برخورداری ازهمه گونه امکانات، واکنشِ مشهود ومؤثرعلیه نوکرانِ پاکستانی شان نشان ندادند، قابل سوال است .
مجلسِ سنای پاکستان نیز طی مصوبه یی، حملۀ هلیکوپتر های نا تو بالای ایستگاه های بازرسی آن کشور را یک اقدامِ " وحشیانه و کاملاً غیر قابل قبول " خواند .
یکی دیگر از واکنش های حکومتِ پاکستان دربرابرِحملاتِ نظامی ناتو این بود که در کنفرانس بین المللی " بُن " که درهفتۀ اولِ ماه دسامبر سال 2011 میلادی در آلمان و پیرامونِ آیندۀ افغانستان پس ازسال 2014میلادی دایرگردید، نمایندۀ پاکستان اشتراک نکرد. این درحالی بود که دولت افغانستان و سایر کشورهای اشتراک کننده دراین کنفرانس، اشتراکِ پاکستان را بعنوانِ همسایۀ جنوبی افغانستان و ذیدخل درقضایای امنیتی چندین سالۀ این کشور، لازم میدانستند.
هرچند جانب پاکستان، ظاهراً به واکنش های متذکره متوسل شد، ولی ازیکطرف روی دلایل مختلف، بخصوص وابسته گی های عمیق مالی، نظامی، اطلاعاتی و . . .این کشور به امریکا و انگلیس و ازسوی دیگر، وجودِ تشنج ِاوضاع داخلی اعم ازسیاسی و اقتصادی، نهایتاً رهبرانِ مُلکی و نظامی آن کشور را وادارخواهد نمود تا به نحوی ازانحا دربرابرِ ابرقدرتِ امریکا کوتاه بیایند. چنانکه دراخیرِ اعلامیۀ رسمی اجلاس کابینه و کمیتۀ دفاعی حکومت پاکستان این جمله گنجانیده شد که " همه راه های مفاهمه با امریکا باز خواهد بود..."
درعین حال آگاهان و تحلیلگرانِ سیاسی تبصره هایی دراین زمینه داشتند: مثلاً برخی ازآنها گفتند که حملۀ ناتو بالای پوسته های نظامی پاکستان به معنای آنست که دیگرمشتِ مقام های آن کشورنزد نیروهای خارجی بازشده وآنها میدانند که دستِ نظامیانِ پاکستان با گروه های تروریستی که درخاکِ افغانستان خونریزی میکنند، یکی است. سایرین چنین گفتند: حال که دغلبازیهای پاکستانی ها افشا شده است، آنها سعی میکنند با مظلوم نمایی های فریبکارانه و به راه اندازی فعالیت های دپلوماتیک و تبلیغات گسترده، یکبارِدیگرتوجه جهانِ غرب و امریکا را بخود جلب نموده از آنها به نحو دیگری تضمین و امتیازبگیرند.
درمیان انبوهی ازبازیهای دپلوماتیک وپیشبرُدِ برنامه های سّری ابرقدرت ها درمنطقه، گهگاهی، به شکلی ازاشکال سر ِخریطۀ اسرار باز شده و حقایقی بیرون می افتد. مثلاً، در یک موقع خاص و حساسی که انتقادها و فشارهای دپلوماتیک ازسوی امریکا، افغانستان و جامعۀ جهانی بالای مقام های حکومتی پاکستان وارد آمده وحتا اسناد و شواهدی ازجانب منابع امریکایی مبنی بردست داشتنِ نظامیانِ پاکستان درحمایت ازگروه طالبان و نقش آنها درعملیاتِ تروریستی ضد افغانی و ضد نیرو های خارجی به نشر میرسید ، " ویلیام پتی " سفیر انگلیس درکابل به خبرنگاران گفت : " ... اگر امریکا قصدِ جنگ با پاکستان را داشته باشد، دولت انگلستان، امریکا را همراهی نخواهد کرد. . . به دلیل اینکه امریکا هیچ سندی مبنی بر اینکه شبکه حقانی و طالبان با سازمان استخباراتی پاکستان رابطه داشته باشد را در دست ندارد...این درست نیست که امریکا به دولت پاکستان تهمت بزند که شبکه ی حقانی بعنوان بازویی برای پاکستان کار میکند. این دولت پاکستان نیست که باطالبان همکاری میکند، خود شبکه ی حقانی و طالبان توانایی این را دارند که از خاک ِپاکستان عملیاتهای خود را انجام دهند..." (یا علی العجب !). درحالیکه احمد رشید کارشناسِ مسایلِ سیاسی پاکستان، موازی با این سخنانِ سفیر انگلیس در کابل گفت : " شبکه ی حقانی و القاعده، خدماتی را برای پاکستان انجام داده اند. اکنون نیز پاکستان نخواهد توانست یک باره آنها را از بین ببرد و روندِ سیاستهایش را تغییر دهد..." (305 )
این سخنانِ سفیرِانگلیس درحالی ابرازمیشد که ازیکطرف مقام ها وبرخی منابع معتبرِعلمی و نظامی انگلیس رسماً پاکستان را دردست داشتن درحمایت های سیاسی و لوژستیکی گروه تروریستی طالبان متهم میکردند و ازسوی دیگر، درنظر داشتند همانند امریکایی ها، " تفاهمنامه " یی با جانب افغانستان به امضا برسانند. پس سؤال اینجا بود که آیا سفیر انگلیس درکابل حق بجانب است و یا مقام های امریکایی و نا تو و سایرمنابع انگلیسی وجامعۀ جهانی؟ اما چنین اظهارات، میتواند درعین زمان سه معنی را افاده کند: یا " سر ِکلاوه" از دستِ کشورهای ذیدخل درافغانستان مفقود شده بود، یا میخواستند با این ضد و نقیض گویی ها ی عمدی، مردم افغانستان، منطقه و جهان را گمراه سازند و یا با این صورت، علی رغمِ پنهانکاری های خاص، بوی جنگهای مخفی استعماری آنها روی تقسیم غنایم ، به مشام میرسید.
جا دارد درهمینجا، گزارشِ دیگری را نیز بگنجانیم و آن اینکه هفته نامۀ " بلدام زونتگ" آلمان که پُرفروش ترین نشریۀ آلمانی است، افشا نمود که سازمانِ استخباراتِ نظامی پاکستان درمورد فعالیتِ مربیانِ آلمان درافغانستان جاسوسی میکند. این نشریۀ معتبرِآلمانی علاوه نمود که : " سازمان استخبارات خارجی آلمان ( بی. ان. دی) به وزارت داخله ی این کشور هشدار داده است که پاکستان در باره ی کار یکصد و هشتاد افسرِ پولیسِ آلمان که برای تعلیمِ افرادِ محلی افغانستان مشغول اند، جاسوسی میکند." این روزنامه افزوده است " به تماسهای تلفونی، پیام ها، دساتیرِ ماموریتِ نظامی و لیستِ نامِ افسرانِ پولیس رخنه شده است." روزنامۀ متذکره ازقولِ یک متخصصِ امورِامنیتی آلمان گفت که " با شناختی که از آی. اس.آی پاکستان دارند، انتظار میرود که این سازمان معلومات حساس و مهم را به طالبان برساند..." قبلاً، باراک اوباما رییس جمهورامریکا نیزسازمان استخبارات نظامی پاکستان را به حمایت پنهانی ازشبکۀ تروریستی حقانی متهم نموده وحملاتِ سیزدهم ماه سپتمبر2011 میلادی بالای سفارت امریکا درکابل را کارِهمین شبکه خوانده بود.
( ادامه دارد )