سازشها عیان تر میشوند
هرگاه به درون برنامه ها و تبانی های کشور های غربی پیرامون قضایای افغانستان و منطقه، دقت کافی صورت میگرفت، و نیز، اگر به اظهارات و شیوه های کاری آنان توجه میشد، گرایش ها و تصمیم های سازشکارانۀ آنها
در قبال گروه های تروریستی درمنطقه، درک شده میتوانست. بدین معنا که نه تنها " فرانسس وندرل" کارشناس مجرب امورافغانستان در این مرحله ازجریانات، در واقع " دادخواه" گروه طالبان گردید ، بلکه مقام های بلند پایۀ انگلستان و آلمان نیز شعار " آشتی" و " سازش" و " مذاکره" و " ادغامِ مجدد" را در یک وقت و موازی با هم بلند کردند. مثلاً، " انگلا مرکل " صدراعظم آلمان حین گفت و گو با یک روزنامۀ آلمانی اظهار داشت که " باید در افغانستان روند آشتی سیاسی به جریان بیفتد... مذاکرات با طالبان میانه رو به شرطی میتواند انجام شود که آنها هر گونه ارتباط با القاعده را قطع کنند و از خشونت دست بکشند ." درحالیکه، منابع گروه طالبان همیشه و با جدیت اظهارمیکردند که " درمیان طالبان هیچ تفاوتی وجود ندارد و تقسیم بندی تند رو و میانه رو، بمنظورایجاد افتراق درصفوف طالبان بمیان آورده میشود..."
صدراعظم آلمان این حرفها را درحالی ابراز میکرد که بقولِ برخی از مقام های امریکایی، " کمر القاعده شکسته " و رهبرجهانی آن (اسامه بن لادن) هم کشته شده بود و گروه طالبان تا زمانیکه مقام های نظامی و استخباراتی پاکستان برایشان اجازه نمیدادند، هرگز سلاح را به زمین نمیگذاشتند و دست از جنگ و خونریزی نمیکشیدند. قبل از تدویراین کنفرانس نیز روزنامۀ معتبر " شپیگل" افشأ نموده بود که مقام های اطلاعاتی آلمان با نماینده گان گروه طالبان ، بصورت پنهانی در یکی از هوتل های سویس دیداربعمل آورده اند. گزارش منتشر شده توسط " شپیگل" حاکی از ان بود که این دیدار پنهانی با نماینده گان گروه طالبان، در همکاری و همآهنگی خاص دستگاه اطلاعاتی کشور فرانسه صورت گرفته و این موضوع میان هردو طرف مطرح شده بود که دولت آلمان حاضر خواهد بود علاوه از آنکه برای تعدادی از اعضای گروه طالبان پناهنده گی سیاسی اعطا نماید، مبالغ هنگفتی نیز برای گروه مذکور بپردازد و بالمقابل، طالبان باید امنیت جانی سربازان آلمانی در مناطق تحت کنترول خویش در افغانستان را تضمین کنند. چنانکه درطی صفحات قبلی نیز تذکررفت، کشور های دیگری مانند فرانسه، ایتالیا، انگلستان ، امریکا و ... نیز درجریان جنگ ده ساله " علیه تروریسم" ، طبق ایجابات منافع ستراتژیک شان چنین تماسها و معامله گریهای پنهانی با این گروه داشته اند.
آنچه مردم افغانستان و جهان را به تعجب واداشت، اظهارات " جوبایدن" معاون رییس جمهور امریکا بود که گفت : " طالبان دشمن امریکا نیستند. " هرچند حقیقتِ امرهمین است که او گفت، زیرا امریکا درواقع ایجادگرِگروه طالبان بوده وگروه مذکور نیزسالها درخدمت این ابرقدرت قرارداشته و دارند، اما مردم افغانستان با شنیدنِ این مطلب، آنهم اززبانِ معاونِ رییس جمهورِامریکا ازاین جهت متعجب شدند که اگر پذیرفته شود که " طالبان دشمن امریکا نیستند"، طبعاً امریکا نیز دشمنِ طالبان نبوده است، پس چرا و روی کدام دلیل و منطق، امارتِ گروه مذکورتوسط هواپیما های (بی- 52) و بمباریهای سنگین و درلا به لای تبلیغاتِ گستردۀ ضد طالبان، سقوط داده شد؟ چرا و به چه دلیل بالای افغانستان حملاتِ مسلحانۀ وسیع وخونین صورت گرفت ؟ چرا و روی کدام منطق، مد ت ده سال جنگ و خونریزی و خصومت و نا امنی درخاکِ افغانستان ادامه پیدا کرد؟ چرا ملاعمر رهبر این گروه درلیست سیاه سازمان ملل جا داده شد و یکتعداد سرکرده گان آنها به زندان مشهور " گوانتانامو" فرستاده شدند؟ چه دلیل داشت که امریکا برای دستگیری ملا عمرمبلغ ده ملیون دالر جایزه تعیین کرد؟ و ده ها چرای دیگر.
با استماع سخنان مقام بلند پایۀ ابرقدرت امریکا و انگلیس ، با مشاهدۀ روند اوضاع و احوال درقبال " جنگ علیه تروریسم" درافغانستان و منطقه وده ها دلیل ومدرک دیگر، چنین استنباط میگردید که منابع و مقام های امریکا و(ناتو) و متحدانِ جهانی شان ازهمان مراحلِ اول، کلیه روابط و ضوابطِ مخفی سیاسی، مالی، نظامی و استخباراتی گروه های تروریستی وازجمله، گروه طالبان با شبکۀ جهنمی آی.اس.آی پاکستان را کاملاً میدانستند وازکلیه فعالیتهای پشتِ پرده آگاهی داشتند. چنانکه وقتی وبسایت انترنتی " ویکیلیکس" یک سلسله اسنادِ مربوط به همکاریهای تنگاتنگِ مقام های پاکستانی با گروه طالبان را افشا نمود، " لیسه کریسته " سناتورِ مشهورِامریکا گفت : " آنان با این گزارشها پهلوانیها کرده اند و از همکاری های استخبارات پاکستان با طالبان آگاهی قبلی داشته اند. "
سند دیگری را که همین وبسایتِ معروف " ویکیلیکس" افشا نمود، این بود که " اسامه بن لادن، ملا عمر، ملا برادر و ملا داد الله، در ماه آگست سال 2006 میلادی در روستایی واقع در کویتۀ پاکستان همرا ه با صلاحیتداران آی.اس.آی نشست داشته اند." وجالبترازهمه اینکه یکی ازسناتورانِ امریکایی در برابرِپرسشی گفته بود " بر سرِ سپردنِ افراد برای امریکا، نباید جایزه بگذارید؛ زیرا پاکستانی ها در بدلِ پول حاضر اند مادر خود را هم بدهند..."
خبرگزاری بی بی سی به تاریخ 25 ماه دسامبر2014م، درارتباط به سخنانِ مقام های امریکایی مبنی براینکه " پس از روز دومِ ماه جنوری 2015م، ملاعمررهبرِ گروه طالبان و سایرِ اعضای این گروه،هدفِ جنگ ِ امریکا نخواهند بود،مگراینکه آنها تهدیدِ مستقیمی علیه امنیتِ امریکا محسوب شوند..."، ازقولِ سخنگوی ریاست جمهوری دورانِ کرزی تبصره یی داشت بدین گونه : "... باخواندن این خبر، آخرین سفرِ رسمی حامدکرزی رییس جمهورپیشین افغانستان به ایالات متحدۀ امریکا و مذاکرات و حقایقی که درموردِ استراتژی جنگِ آن کشوردرقبالِ طالبان روشن شد... قبل ازاین سفر که دراوایلِ سالِ 2013م انجام شد، جان کری وزیر امورِ خارجۀ کنونی امریکا که در آن زمان رییس روابطِ خارجی مجلس سنای آن کشوربود، روزی درکابل درحضورِ شماری از مقامات افغان به رییس جمهور کرزی گفت که ملاعمردرشهرکراچی پاکستان و تحت حفاظت نظامیان پاکستان است. رییس جمهورکرزی گفت : اگرچنین است ، پس چراامریکا برای گرفتاری وی اقدام نمیکند؟ امریکا برای گرفتاری وی ملیون ها دالر جایزۀ نقدی اعلام کرده است ، به نام او همه روزه مردم بیگناه کشته میشوند و زیرِ نامِ طالبان درافغانستان جنگ جریان دارد، اما ملاعمرتحت نظر شما و نظامیان پاکستان در کارچی بسر میبرد؟ جان کری برای رییس جمهور کرزی جواب قانع کننده ای نداشت، اما گفت که ژنرال کیانی میگوید که ملاعمر تحتِ نظارت ماست..." بی بی سی همچنان ازقول سخنگوی رییس جمهورسابق علاوه کرد که : " درجریانِ سفرِ رییس جمهور کرزی درماه جنوری سال 2013میلادی به واشنگتن، توماس دانیلون مشاورِامنیتِ ملی امریکا درحضورِ رییسِ سازمان ِ اطلاعات مرکزی امریکا و دیگر مسوولان ِبلند پایۀ آن کشور به رییس جمهور کرزی گفت که از آغازِ سال 2015م به بعد، طالبان دشمنان امریکا نخواهند بود و امریکا دیگر علیه آنان نخواهد جنگید. دانیلون همچنین افزود که امریکا به جنگِ خود علیه تروریسم درافغانستان ادامه خواهد داد. "
خبرگزاری مذکور، بخشِ مهمِ سخنانِ سخنگوی حامد کرزی درواشنگتن را چنین شرح داد : " رییس جمهورکرزی پرسید: بعد از سال 2014 تروریسم چیست و تروریست کیست؟، مشاورِ امنیتِ ملی امریکا درپاسخ گفت " هرآن کس که درافغانستان به سفارت، اتباع و منافع ما حمله و یا آنها را تهدید کند"، رییس جمهورکرزی سؤال کرد: اگردرلباسِ طالبان چندین هزار تروریست ازپاکستان واردِ افغانستان شوند و قسمتی از خاکِ افغانستان را تصرف کنند و پرچمِ خود را به اهتزار در آورند، درآن صورت چطور؟ مشاورِ امنیت ِ ملی درپاسخ گفت : این موضوع مربوط به شما و پاکستان خواهد بود، نه مربوط به امریکا. رییس جمهورکرزی دوباره پرسید: اگردرمملکتِ ما در یک حادثۀ انتحاری هفتاد یا هشتاد تن جانِ شان را از دست بدهند، این از نظر شما یک عملِ تروریستی خواهد بود؟ مشاورِ امنیتِ ملی امریکا گفت : نه "
بد نخواهد بود درهمین قسمت، علاوه کنم که باراک اوباما رییس جمهورامریکا در روزِ کرسمس (بیست وپنجم ماه دسامبر2014میلادی) درپایگاه نیرو های دریایی در هاوایی گفت: "... مامصوون ترهستیم و افغانستانِ دیگرمنبعی برای حملات ِ تروریستی نیست...جهان درمجموع به دلیل خدمتِ سربازانِ امریکایی دروضعیتِ بهتری قراردارد. "
مقام های بریتانیایی هم علاوه ازاظهاراتِ طالب دوستانۀ مکرر، طی جلساتِ کنفرانس لندن درسال 2010 میلادی، رسماً به طرحِ تماس و مصالحه و مذاکره و . . . با گروه طالبان مُهرتأیید گذاشتند .
آنچه البته دربحبوحۀ آنهمه تحرکاتِ سیاسی – دپلوماتیک نزد کشورهای غربی برمحورِ " جنگ علیه تروریسم " از اولویت برخوردار بود، همانا سیاست های مالی و اطلاعاتی و ایجاباتِ ستراتژی جهانی شان بود وبس. روی همین دلیل عمده بود که ایالات متحدۀ امریکا و متحدانِ بین المللی آن، درموردِ آیندۀ بهتربرای مردم افغانستان و اینکه چه کسی و چه نوع رژیمی دراین کشور رویکار باشد، دلواپسی نداشتند، موجودیتِ دولتِ مرکزی قوی، رژیم نیم بند قومی – جهادی و یا امارتِ رجعتگرای طالبی با تمام خونریزی ها و جنایتکاریهای شان موردِ پذیرشِ قدرت های غربی بود ( وهست ) مشروط به اینکه منافع موردِ نظرِآنها در افغانستان حفظ و رعایت شود.
قراربود حامد کرزی پس ازکنفرانسِ دومِ بن، رهسپارِانگلستان، فرانسه و ایتالیا شده و ضمن دیدار با مقامهای آن کشورها، درپای پیمانِ استراتژیک با آنان نیزامضا گذارد. ولی بخاطرِوقوع انفجارِعظیم درمحلِ " مرادخانی" کابل و کشته شدنِ حدود هفتاد تن ازعزادارانِ عاشورا که ازسوی سازمان تروریستی پاکستانی بنام " لشکرجنهگوی" انجام داده شد، ازمسافرت به انگلستان منصرف شده خود ش را به کابل رسا نید، اما یکنیم ماه بعدازآن، طی مسافرتِ مجدد به انگلستان، ایتالیا وفرانسه، درپای این پیمان ها امضا گذاشت.
تلاش کشورهای اروپایی برای امضای موافقتنامه با افغانستان
البته قبل ازآن، یعنی درهفتۀ دومِ ماهِ دسامبر 2011م وزیردفاع ایتالیا رهسپار کابل پایتخت افغانستان گردیده و ضمن دیداربا رییس جمهورومسوولینِ وزارت دفاع افغانستان درآن زمان، پیشنهادِ امضای پیمان استراتژیکِ کشورش با افغانستان را نیز به جانب افغانی ارائه نموده بود. چنانکه درآن موقع، وزیرِامورِخارجۀ افغانستان، بگونۀ رسمی ازاین پیشنهاد استقبال بعمل آورد. حتا گفته شد که نخستین پیشنویسِ این پیمان، قبلاً ازمجرای سفارتِ ایتالیا مقیم کابل به وزارت امورخارجۀ افغانستان سپرده شده بود. کشورهای انگلستان، فرانسه واتحادیۀ اروپا نیزبالنوبه، چنین نظرات و پیشنهادهایی داشتند. به معنای دیگر، قبل ازآغازِ پروسۀ خروجِ نیروهای خارجی ازافغانستان وفقط متعاقبِ تدویر ِکنفرانسِ دومِ بُن، موجی ازرقابتها وپیمان بستن های عاجلِ " استراتژیک" با کشورِ فقیر، جنگزده، نا امن و آشفته حالِ افغانستان، به راه افتاد. ممالکی که تا آنزمان موفق به امضای " پیمان استراتژیک" با دولت حامد کرزی شده اند، عبارت بودند از ایالات متحدۀ امریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، هند، ایتالیا، اتحادیۀ اروپا و شاید بعضی از کشور های دیگر.
قراراظهارات ِسخنگوی ریاست جمهوری افغانستان و گزارشهای دیگر، دولت انگلیس براساس این سند، متعهد شده که پس ازسال 2014م که خروج نیروهای خارجی از کشور صورت خواهد گرفت، نیزافغانستان را در زمینه های امنیتی، حاکمیتِ قانون، توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تا سالهای طولانی یاری خواهد رسانید. طبقِ گزارشاتِ منابع مختلف، کشورِفرانسه نیزباساس سندِ امضا شده با افغانستان، رسماً تعهد سپرده تا این کشور را درامورِ دفاعی، امنیتی، کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش، آموزشهای عالی، باستان شناسی، اصلاحاتِ اداری، زیرساخت های معادن و بنا های دیگر کُمک نماید. درپیمانی که حامد کرزی رییس جمهورافغانستان با اتحادیۀ اروپا به امضا رسانید، آمده است که اتحادیۀ اروپا در مواردِ حقوق بشر، حقوق زنان، آموزش، تجارت، محیطِ زیست وغیره با افغانستان همکاری بعمل خواهد آورد. " ویگائوداس یوشاکس" نمایندۀ اتحادیۀ اروپا درکابل گفت که " مسایل زیاد دیگری نیز در سند گنجانیده شده است . "
"ماریومونتی" صدراعظم ایتالیا، پس از امضای پیمان با حامد کرزی، خطاب به نماینده گانِ رسانه ها گفت : " کشورش همکاریهای اقتصادی دراز مدت ِخویش را به افغانستان گسترش خواهد داد و ایتالیا به انکشافِ زیر بنا های افغانستان اهمتیت زیادی قایل است ."
درگزارشاتِ رسمی گفته شد که باساس متن این پیمان، ایتالیا پس ازسال 2014 میلادی درعرصه های سیاسی، امنیتی، مبارزه علیه مواد مخدر، همکاریهای فرهنگی و رسانه یی و همچنان، تحکیمِ حاکمیت ِقانون و ظرفیت سازی ها، افغانستان را یاری میرساند.
( ادامه دارد )