ملت متضرر "اکثریت قاطع و خاموش" منقسم شده به اسارت ذهنی، متفرق، و تعدادی به دلایل متعدد کور، دنباله رو اجیرشدهٔ پول، منحیث مواد سوخت، با تحمل ستم ۳۸ساله از احزاب خلق، پرچم
تا ندانکاری احزاب عمدتاً قومگرای جهادی، که مسؤول بیشتر خرابکاری، جنگ های بین التنظیمی، وابستگی های بیرونی، زمینه ساز ظهور تحریک طالبان شدند، در آتیه کشور را؛ به اشغال اضلاع متحده امریکا + ناتو و تقابل با فدراسیون درآوردند.
با فیصله عجولانهٔ اجلاس نامیمون بُن، نیرو های مغلوب ساخته شده، توسط طالبان، در محوریت حامد کرزی، از کشور های همجوار؛ به زور طیارات بی ۵۲ دوباره به گُرده ملت سوار ساخته شدند. جمعیت اسلامی" شورای نظار" دوستم، خلیلی، ظاهراً هر سه گروپ متخاصم بنیابت از اقوام شریف تاجک، هزاره و ازبک، به کنار آقای کرزی + چند پشتون بی ریشه و احزاب غیر مؤثر زمان جهاد توسط گارد امریکا؛ از فرش به عرش رسانیده شدند. پس از ۱۶ سال حاکمیت فرعونی و بیگانه به قانون، امروز نمیتوان از میلیونر بودن و نفوذ حداقل ۵۰% شان در تمام بخش های عسکری و لشکری کشور انکار نمود.
با بقدرت رسانیدن آقای داکتر غنی و پیوند آقای داکترعبدالله به گُرده شان، آن سیسم با روحیه ملکی آقای کرزی پایان یافت.اخلاق و شیوه غیر سیاسی به ارث بُرده شدهٔ همکاران سابق آقای کرزی را، رئیس جمهور و رئیس اجرائیه بنابر فشار های بیرونی و تعهدات شان به ولیعمت ها؛ تحمل نمیتوانند. بناءً باعث ناخشنودی رهبران مهار شده جهادی، طُغیان و بغاوت و زورمندان تیم های ۵۰% مواجه میگردند.
تدویر جلسات، شورا سازی های پیهم از چهره های تکراری و ناکام، موضع گیری آقای عطا علیه آقای عبدالله و پیگیری مذاکرات مستقیم با ارگ که به مخالفت آقای عبدالله انجامید، حضور یافتن رهبر حزب اسلامی بکابل، حملات سنگین داعش!؟ و طالب با پیشروی شان در شمال کشور، تلفات وارد نمودن بیشمار مردم مظلوم، بیگناه وغیر نظامی کابل و . . . به انحراف و انحصار کشانیدن تظاهرات مدنی جوانان، توسط چهره های ماجراجو، جانبدار، آزمون شده و امتیاز بگیر، تحریک نمودن معترضین به دروازه های ارگ و قصر سپیدار، برخورد خشن و غیر حرفه ای پولیس، حضور افراد مسلح تنظیمی در بین جوانان خیمه نشین، انفجار در مراسم جنازه پسر آقای ایزد یار، راه بندان، آزار و اذیت شهروندان کابل، تداوم کابینه سهمیه بندی شدهٔ سرپرست ها و . . . همه، باعث میگردد که روز تا روز فاصله بین مردم مظلوم و " اسیر کشور" که روزانه قربانی حوادث خونبار میشوند؛ دولت دو منزله را به مشکلات جدی مواجه سازد. ظاهراً چنان وانمود می گیردد که گویا مسؤول این همه بدبختی ملتِ دَرمانده؛ صرف شخص رئیس جمهورغنی؛ متعصب و قومگرا میباشد. تعدادی از مدعیان؛ خواهان استعفاء رئیس جمهور و رئیس اجرائیه شدند. امروز هم شنیده شد که گویا بدیل !؟ از انقره دوهفته بعد با نسخه نجات بخش!؟ تشریف می آورند!
خواننده منصف و دور از شورا سازی و ائتلاف بازی ها:
آیا ۴۹ کشور+ قوای ائتلاف ناتو با تمام قوت و ساز و برگ نظامی اش، حضور دارد یا خیر؟ آیا رئیس جمهور و رئیس اجرائیه کاملاً دست باز دارند؟ آیا شما واقعاً تصور دارید که حضور ائتلاف برای ملت سازی تشریف آورده اند، مدیون و مقروض جهاد ملت افغانستان میباشند؟ آیا رئیس جمهور صلاحیت کنار زدن آقای دوستم را داشت؟ آیا بیرون ساختن اسم رهبر حزب اسلامی از لست سیاه شورای امنیت ملل متحد و بدرقه نمودنش تا کابل به صلاحیت رئیس جمهور بوده است؟ آیا مخالفان مسلح را واقعاً رئیس جمهور به شمال کشور انتقال میدهد؟ و صد ها ادعای دیگر ! سوال مطرح میشود که جناب عبدالله + ۵۰% سهم شان کجا تشریف دارند؟ آیا چشم، دست، زبان و همه روابطش را رئیس جمهور بسته نموده است؟ اگر واقعاً چنین باشد، چرا استعفاء نمی دهد؟ اگر یکی یا هر دو داکتر طرف اعتماد و مسؤول نزد غرب، مستعفی شوند، افغانستان گل و گُلزار میشود؟
بدیل، ائتلاف انقره "ضد فساد!؟" خواهد بود؟ مگر غرب مصاحبه جناب عطا را با بی بی سی در مورد دارایی هایش نشنید؟ از داریی جناب دوستم، محقق و . . . اطلاعی ندارند؟ آن ۵۲ میلیون دالر نقد جناب ضیا مسعود در میدان هوایی دوبی را امریکا و هموطنان عزیز ما آگاهی ندارند؟ فرض شود بگفته مخالفان رئیس جمهور متعصب، فاشیست!؟ قبیله گرا و . . . وادار به استعفاء شد. کجاست آن چهره محبوب القلوب طرف حمایت و اعتماد ولینعمت؟ احیاناً یک فرشته نجات، عیار و فرزانهٔ ظهور کرد، آیا طالبان بیعت مینمایند؟ پاکستان، ایران و . . . دست از مداخله برمیدارند؟ دیگر نیرو های سیاسی مگر وجود و حضور ندارند؟ این بدان معنی نیست که همه صلاحیت ها دست دوستان استراتیژیک !؟ دولت باشد. اگر چنین میبود چگونه روحیه ادعای آقای نور با آن لست عریض و طویل که چند وزارت، چند سفارت، چند ولایت و . . . حق ما باشد، از کجا نشأت میکرد؟ این قلم یکی از منتقدین دولت بودم و استم. بدون شک آقایان غنی و عبدالله مسؤول جان و مال مردم اند. کمبود و نواقص بیشمار دارند ولی چه شد آن پیمان استراتیژیک و امنیتی؟ آگاهان به حافظه دارند که هر ۱۱ کاندیدای ریاست جهموری یکی بر دیگری سبقت و پیش دستی داشتند که هرچه زودتر به امضاء برسانند. یقیناً هر دو جانب پیمان مسؤول میباشند. آنعده منتقدین وطن دوست نیز دشمن خاک و ملت یا ضد غرب نبودند ونیستند، بلکه تقابل امروز علیه غرب را در منطقه پیش بین و قربانی ملت را میدانستند.
خواهر و برادر عزیز : باید صادقانه، مسؤولانه، دلسوزانه، وطن دوستانه و خیرخواهانه دور از حُب و بُغض معترف باشیم که: از ماست که بر ماست! عامل این همه بدبختی ها، دانسته و نادانسته احساسات، تعصب، خود خواهی، شعار بازی، وابستگی، دنباله روی، خوشباوری، بیگانه پرستی و . . . سیاسیون بوده که بشکلی از اشکال همه دست اندرکاران سیاست بنابر سهم خویش مسؤول میباشند. بناءً به همان پیمانه جسور و منتقد باشید که اگر یکی از همین مدعیان انقره جای رئیس جمهور و دیگرش جای رئیس اجرائیه باشند چه کارِ می توانند انجام دهند؟ ولینعمت از ایشان تحقق قانون و مبارزه علیه فساد را مطالبه مینماید، بیشترین مخالفت و ضرر راکی ها متقبل خواهند شد؟ قضاوت غاصبین در مورد شما چه خواهد بود؟
به باورم برای بیرون رفت از بحران، راه حل را به پیمانه فهم خویش دوستانه پیشهاد نمائیم اگر گوش شنوا بود به نظرم: پناه بردن بخدا، متکی به ملت شدن و باورمند به تحقق قانون یکسان باید شد!
۱ : تعدادی از سیاسیون آبرومندانه به تقاعد یا باز نشستگی تَن دَر دهند.
۲ : تعدادی برای تصفیه دارایی های بادآورده به وزارت مالیه و مراجع حقوقی معرفی شوند.
۳ : از مجموع احزاب، چند حزب محدود، اما افغانستان شمول، دور از قومیت تشکیل گردد.
۴ : مخالفان مسلح دولت و غیر مسلح با موقف وطرح مشخص مطابق قانون به رسمیت شناخته شوند.
۵ : پس از عملی شدن ۴ شماره فوق، کار مشترک برای تفاهم ملی، وحدت آگاهانه ملت، نیاز به اجماع ملی میباشد.
۶ : رفتن به طرف انتخابات.
پایان
میرعنایت الله آشفته