اسلام گرایی افراطی یا افزار جنگ قسمت نهم

عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی :    
در سال 1985 اتحاد جماهیر شوروی در یک رکود بزرگ سیاسی و اقتصادی قرار داشت که قبلا پیشبینی نشده بود 
 در عین زمان میخاییل گرباچوف دو پلان مهم را به مردم شوروی  معرفی کرد

 1. گلاسنوست          ( سیاست بحث ازاد) 2.  پرسترایکا ( باز سازی  و اصلاح طلبی)
گلاسنوست برای مردم شوروی  حق ازادی بیان را میسر ساخت  و پرسترایکا ریفورم اقتصادی در سیستم اقتصاد دولتی بوجود اورد 
گرباچوف به این عقیده بود تا در بعضی از سیستم های نظام تجدید نظر صورت گرفته واما  اساسات نظام کمونیزم را نگهدارد این پلان بکلی نتیجه ای برعکس بجا گذاشت.  
مردم از ازادی هایکه تازه برایشان داده شده بود استفاده  میکردند مانند ازادی بیان و بحث های ازاد  مگر ریفرم اقتصادی موثر نیفتاد انچه گرباچوف فکرش را میکرد 
اعتراضات بزرگی بر علیه دولت اتحاد جماهیر  شوروی در شهر های بزرگ انکشور مانند مسکو و لینن گراد  اغاز شده بود  
مخافظه کاران از ارتش خواست تا این اعتراضات را به عقب بزنند اما ارتش ازاین امر امتناع ورزید بعد از سه روز محافظه کاران دانستند که این اعتراضات رابدون کمک ارتش نمی توانند به عقب بزنند . در عین زمان تلویزیون رسمی اتحاد شورئ اعلان کرد که رهبر اتحاد  جماهیر شوروی میخایل  گرباچوف  مریض است  و به کار خود ادامه داده نمیتواند 
تغیرات از 19 اگست سال 1991 میلادی شروع شد . مقارن این احوال حدود  4000 سرباز دولتی همراه با 350 تانگ به رهبری   حزب کمونیست اتحاد شوروی  برعلیه گرباچوف دست به  کودتا زدند  اما کودتا به زودی توسط نیرو های دیموکراتیک شکست خورد.
موجی بزرگی از مردم به رهبری بوریس  یلسین به مرکز شهرمسکوامدند  و به کودتا در عرض چند ساعت پایان  داده شد 
یک تعداد زیادی از سربازانیکه به مسکوفرستاده شده بودند نیز در کنار مردم قرار گرفتند  که در نتیجه  گربا چوف از توقیف کودتا چیان ازاد  و از کریمیا به مسکو باز گشت اصلاحات گرباچوف بلند تر از ان چیزی بود که او تصورش را میکرد
بعد از کودتای ناکام "مردم اتحاد جماهیر شوروی دیمکراسی را قبول کردند و از دولت خواستند تا استقلال  تمام جمهوریت ها را به رسمیت بشناسد 
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی  از کشور های بالکان اغاز شد  در سال 1987  استونیا ازادی خود را از اتحاد جماهیر شوروی اعلان کرد  بعدا کشور های لتویا و لتوانیا نیز اعلان استقلال کردند . عین حرکت ها در جمهوریت های دیگر اتحاد شوروی اغاز شد و جمهوریت های جدیدی شکل گرفتند   مانند روسیه" ارمنستان " اوکراین "  جورجیا " مالدوا" بیلا روس " اذربایجان "قزاقستان " قرغیزستان"لتویا " لتوانیا"استونیا " بیلا روس و کشور های اسیای میانه مانند تاجکستان"ازبکستان" ترکمنستان و به این ترتیب دولت مرکزی اتحاد جماهیر شوروی ضعیف شده رفت و حاکمیت خود را روی کشور ها  از.دست داد 
سال 1990 میلادی اقتصاد شوروی در وضعیت خیلی بدی قرار داشت یعنی  تجزیه اتحاد جماهیر شوروی  شده بود در یازدهم مارچ همان سال لتوانیا که جز کشور های بالکان بود ازادی خود را اغلان کرد  در عین حال گرباچوف  رهبر اتحاد شوروی میخواست با اوردن تغیرات   دولت خود را تقویت کند در همان سال بود  که بوریس یالسین  به عنوان ریس جمهور فدراتیف روسیه انتخاب شد وی از همان اغاز خواهان ازادی روسیه بود ..
در ماه دسامبر همان سال  طرح کشور های مشترک المنافع در منسک تصویب شد و پیمان 1922 میلادی که بر اساس ان اتحاد  جماهیر شوروی شکل گرفته  بود ملغی قرار گرفت.و به این ترتیب اتحاد جماهبر شوروی سقوط کرد  
در25 دسامبر  سال 1991 بوریس یلسین به عوض گرباچوف به حیث ریس جمهور روسیه انتخاب شد وی تصمیم گرفت  که تا سیستم سبسایدی را از بین  ببرد و بازار ازاد رابوجود بیاورد  بعدا وی کانگرس روسیه را ملغی قرار داد گر چه یک تعداد  از اعضای مجلس مقاومت کردند اما به زودی توسط ارتش سرکوب گردیدند 
در اخیرسال 1994 یک قسمتی از جمهوری روسیه که چچین نامیده می شود خواستند تا از روسیه جدا شوند اما دولت روسیه به کمک ارتش این خیزش را نیز سر کوب کرد  این سرکوب بی رحمانه به شهرت یلسین ضربه ای شدیدی وارد کرد همچنان پلان جدید  افتصادی یاسین کارا نیفتاد اما بهر صورت وی باز هم برنده اتتخابات شد. 
یلسین کوشش کرد تا در چچبنیا صلح برقرار شود اما تشنج همچنان دوام کرد. 
در 31 دسامبر سال  1999یلسین از وظیفه ای خود استعفا داد و عوض خود پوتین را که صدر اعظم بود به ریاست جمهوری پیشنهاد کرد .
در سال 2000 میلادی نظریات پیشنهادی یلسین توسط پوتین براه انداخته شد . پوتین بعد از سال 1999 گاهی به حیث صدراعظم و گاهی هم به حیث ریس جمهور روسیه زمام امور را بدست دارد. 
 بعد از خروج قشون سرخ اتحاد جماهیر شوروی در ماه فبروری  سال 1989 از افغانستان  استخبارات امریکا توقع داشت تا رژیم  حزب دیموکراتیک خلق  افغانستان به رهبری دوکتور نجیب لله در طول سه الی شش ماه سقوط کند ا ما این پیش بینی درست از اب در نیامد  و دولت دوکتور نجیب الله مدت سه سال دیگر نیز دوام کرد .
عوامل متعددی را میتوان در تداوم حکومت دوکتور نجیبالله موثر دانست .
نخست از همه یک اردوی منظم با تجهیزات که از ارتش سرخ شوروی بجا مانده بود وهمچنان کمک های اقتصادی ایکه دولت اتحاد جماهیر شوروی همه ساله از دو بلیون دالر گرفته الی شش بلیون  دالر به جانب افغانی مساعدت می کرد بر علاوه بعضی از متخصصین و مشاورین  نظامی قشون سرخ برای اموزش و کمک به اردوی افغانستان درینجا باقی مانده بودند و همچنان راکت های پیش رفته چون  سکات " اوراگان و لونا  با اضافه ای  صد ها طیاره جنگی ترانسپورتی و هلیکوبتر و هزار ها چین تانک و خود رو های زرهی   در اختیار اردوی افغانستان   قرار داشت  بر اساس بعضی گزارش ها تنها بین سالهای 1988 ---  1992 به تعداد 2000  راکت سکات در داخل افغانستان شلیک شده است  که این رقم بعد از جنگ عمومی دوم جهانی رقم بزرگ استفاده از راکت های دور برد بلاستیکی می باشد این ساز و برگ نظامی کافی بود تا نیرو های مخالف دولت را ضعبف ساخته و از توانمندی انها بکاهد
موجودیت گروپ های ملیشایی یکی دیگر از توانمندی های دولت دوکتور نجیبالله بود که بزرگترین انها تحت رهبری عبدالرشید دوستم قرار داشت . رقم این ملیشا به چهل هزار نفر می رسید که اکثریت بزرگ انهارا ازبک ها تشکیل می دادند.که مستفیما از ریس جمهور هدایت می گرفتند  ریس جمهور انها را به حیث یک نیروی  ریزرف  استفاده می نمود .این گروپ ملیشایی یگانه گروپی بود  که بعد از سال های1989  عملیات های تهاجمی انجام میدادند
در عین حال تعدادی از گروپ های مجاهدین از قوت های کشور های خارجی نیز استفاده می کردند     مانند امریکا " عربستان سعودی " پاکستان" چین و سایر کشور های دیگر.
تعداد بیشتر کمک های امریکا در پاکستان به حزب اسلامی  کلبدین  حکمتیار می رسید  و کمک های عربستان سعودی به حزب    اتحاد اسلامی عبدالرب رسول سیاف و مجاهدین مولوی جلا ل الدین حقانی می رسید که روابط خیلی نزدیک با جنگجویان عربی داشتند کمک های ایالات متحده امریکا به گروپ مجاهدین   احمد شاه مسعود خیلی کم بود .
چینایی ها هم برای مجاهدین افغانستان سلاح های سبک و سنگین مانند راکت های ضد طیاره  راکت انداز و ماشیندار ها به ارزش صد ها ملیون دالر به شمول  متخصصین و مشاورین نظامی کمک می کردند  .
یک تعداد از جنگجویان  برای اموزش  های نظامی به ایالت سینکیانگ چین فرستاده شدند تا تحت نظر نظامیان چینی اموزش ببنند . بعدا بعضی ازکمپ های جنگجویان افغانی  جهت اموزش بیشتر سلاح های امریکایی به چین منتقل شدند .
قوت های نظامی تحت فرماندهی احمد شاه مسعود که قسمت های از شمال و مرکزی افغانستان را در کنترول خود داشتند توانستند به صورت تدریجی کنترول خود را بر  شاهراه بزرک ستراتیژیک سالنگ  قایم نمایند و بیشروی خود را به سوی میدان بگرام که در چند کیلو متری کابل واقع است  ادامه دهند 
در 11 اپریل سال 1991 زمانیکه نیروهای مولوی جلال الدین حقانی خوست را تصرف کردند یکتعداد نظامیان دولتی خود را به نیرو های مولوی جلا الدین حقانی تسلیم کرده بودند .  حقانی کوشش کرد تا اتحاد بین مجاهدین را بوجود بیاورد و اختلافاتیکه بین احمد شاه  مسعود وگلبدین  حکمتیار موجود بود را حل نماید  اما بدین هدف خود نایل نشد .
بر اساس راپور های منتشر شده در دهه 1980 حزب اسلامی گلبدین  حکمتیار کوشش میکرد تا احزاب اسلامی ایکه بر علیه اشغال قشون سرخ شوروی درافغانستان  می جنگیدند تحت رهبری حزب اسلامی قرار دهد مخصوصا شورای نظار تحت فرماندهی احمد شاه مسعود را که در نتیجه برخورد بین حزب اسلامی و شورای نظار به تعداد 30 نفر از قوماندانان شورای نظار در شمال کشور کشته شدند و یک تعداد از قوماندانان حزب اسلامی بدست نیرو های شورای نظار اسیر شدند ولی بدون انکه اعدام شوند جهت محاکمه به پشاور فرستاده شدند . پیام  احمد شاه مسعود  برای گلبدین  حکمتیار این بود که تا تمام مجاهدین با هم متحد نشوند پیروزی ممکن نیست . 
در جریان سالهای 1987 -   89  نیرو های گلبدین حکمتیار و احمد شاه مسعود باز با هم در گیر شدند و موفق به کشتن قوماندانان همدیگر شدند نیرو های شورای نظار در بدخشان با نیرو های حزب اسلامی درمقابل هم قرار گرفتند  .
در سال 1989  نیرو های شورای نظار موفق شد تا یکی از قوماندانان حزب اسلامی را بنام جمال اغا اسیر کنند اما بعدا وی را به جرم کشتن قوماندانان  جمعیت اسلامی مانند  عزت الله"اسلام الدین " ملا عبدالودود و پاینده محمد اعدام کردند.
باقیدارد