پاسخی به افرازات حکمتیار، عبدالله و نبیل
دراین روزها بحث هایی در مورد «قومی خواندن جنگ افغانستان» توسط حکمتیار در رسانه ها درز کرد.
این افرازات «امیر» حزب اسلامی به واکنش های متفاوت از سوی برخی جریان های سیاسی و به خصوص مردم افغانستان در شبکه های اجتماعی رو
برو شد که منجر به پس گیری چرندیات اش گردید.
اعتراض از سوی مردم به گفته های حکمتیار نشان میدهد که شعور و بلوغ سیاسی مردم نسبت به اشغالگران و نوکران بنیادگرای شان بالا رفته و نفرت عمیق شان را نشان میدهد. و خوشبختانه مردم جواب های دندان شکن ارائه کردند.
اما در این میان مزدوران امریکا با اکت و ادا های عوام فریبانه اذهان مردم را اغفال نموده از این موج نفرت در مقابل حریفان سیاسی شان سود می برند و با کلمات عوام فریبانه خود شان را مانند کرزی به حیث چهرۀ «ملی» جا می زنند تا در آینده ها نیز نقش داشته باشند و مورد ترحم باداران شان قرار گیرند.
یادمان است که کرزی در روزهای اخیر حکومت اش صرف برای حفظ بقا و عوام فریبی پیمان با امریکا را امضا نکرد چون دیگر نقش عمده در حیات سیاسی نداشت و خواست به این طریق دوباره خود را میان مردم جا زند.
اکنون در واکنش به گفتۀ حکمتیار، نظریات عبدالله و نبیل قابل مکث است، هر دو جنگ افغانستان را «جنگ روشنایی و جهل» و «جنگ حق و باطل» خواندند. و از احساسات مردم علیه رقیب و هم قماش سیاسی شان استفاده کردند که در ذات خود فریب دادن مردم است.
اینها از قربانی های سربازان به خاطر حفظ قدرت شان یاد می کنند و با این روکرد خودشان را «ناجیان» مردم می دانند. در حالیکه جنگ افغانستان بیشتر زورآزمایی امریکا و قدرت های منطقه است که توسط نوکران تنظیمی و طالبی و داعش پیش برده میشود.
در این میان فقط مردم شوربخت ما قربانی این جنگ اند. این جنگ نه قومی است و نه میان «روشنایی و جهل» و نه میان «حق و باطل» است بلکه جنگ منافع دولت اشغالگر امریکا و کشور های منطقه است به شمول رهبران مزدور دولتی و غیر دولتی.
طالبان که تفنگ کشورهای منطقه را به دوش دارند و به خاطر منافع آنان می جنگند، هرگز نمی توانند جنبش به پا خواستۀ مردم را تمثیل کنند چون از بدوِ پیدایش شان از سوی امریکا تا امروز به ساز و اشارۀ آنان می رقصند و مردم را سلاخی می کنند.
مدافعان امریکا نیز تفنگ استقلال به شانه ندارند بلکه تفنگ اشغال، مزدورمنشی و منافع امریکا را به دوش می کشند. اینان نیز در تباهی مردم افغانستان از چهل سال بدین سو نقش داشته اند. و سرنوشت مردم ما را به سیاهی و تباهی رقم زده اند.
اما مسألۀ سربازان ما که قربانی این جنگ خاینانۀ امریکا و مزدوران شان میباشند، یک سوی قضیه است، جوانان ما با روحیه ملی شامل اردو جهت خدمت به میهن و رهایی مردم از جهل و بربریت شده اند اما نمی دانند که رهبران شان دزدان پشتاره یی و مزدوران امریکا اند. آنان را نه جهت منافع ملی افغانستان بلکه به خاطر اهداف شوم و خاینانۀ خود و باداران شان قربانی می کنند. و بسیاری جوانان برای یافتن لقمه نانی به این جا میروند.
پس افرازات هر کدام از این خاینان ملی فقط برای منافع خود شان است. و هر زمانی که تفنگ ملی استقلال و آزادی روی شانه های مردم ما بود و این جنگ روی منافع نه امریکا، نه کشور های منطقه و نه مزدوران داخلی چه طالبان و چه جهادی ها و چه داعش بود، بلکه منافع مردم افغانستان بود، در آن صورت این جنگ میهنی برای سرنوشت و آبادی کشور خواهد بود.
چنین روزی رسیدنی است.