چه گونه بیت المقدس در دست های ایران، ترکیه و روسیه بازی می شود

نویسنده:بهادرا کومار
منبع: ایشیا تایمز ۱۱ دسمبر ۲۰۱۷
مترجم: رسول رحیم
به قدر کافی معلوم است که ایران یک مشی سیاسی تند در برابر تصمیم ایالات متحد امریکا برای شناسائی بیت المقدس (یورشلم) به مثابه پایتخت اسرائیل اتخاذ می کند.

به دنبال نماز جمعه، در چندین شهر ایران تظاهراتی صورت گرفت و حسن روحانی رئیس جمهور و سائر سیاستمداران ارشد سخنرانی هائی داشتند. قابل ذکر است که جنرال علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هشدار داد:«القدس ( یورشلم)  جائی خواهد بود که  رژیم صیهونیستی مدفون می شود.»
با این حال، این واکنش ترکیه بود که ذهن را متوجه ساخت که زمین زیرپای ما در حال تغییر است. رئیس جمهور رجب طیب اردوغان در پاسخ اش زبان استثنائی به کار برد و اسرائیل را یک دولت «تروریست» خواند. موضع وی به دلائل مختلفی مهم است. ترکیه در حال حاضر ریاست سازمان همکاریهای اسلامی (OIC) را دارد  و یک نشست عاجل سران این سازمان را در استانبول به روز چهارشنبه دعوت نمود. این امر اردوغان را در موضع جلودار قرار داد.


سازمان همکاری های اسلامی عادتاً به عربستان سعودی اقتدا می کرد. اما در حال حاضر رژیم سعودی در یک حالت دفاعی قرار دارد.آوازه ناخوشایند سر چوک اینست که ملک سلمان و ولیعهدش با ترامپ و جیرد کوشنر، پاپای چینی می کنند. اردوغان مطمئناً این آوازه را می شنود. آیا سازمان همکاریهای اسلامی یورشلم(بیت المقدس) را به حیث پایتخت دولت فلسطین به رسمیت می شناسد؟ این یک احتمال است.
هم ایران و هم ترکیه، نیت یورشلم (بیت المقدس) را به مثابه پایتخت اسرائیل مردود می دانند. ایران سیاست «مقاومت» را به بازی می کند، در حالی که اردوغان تاکید می نماید «ما در مبارزه مان در چهارچوب قانون و دموکراسی ادامه می دهیم.» به تمایز باید توجه شود، اما به درجه همگرائی نیز باید فکر کرد.
ایران و ترکیه هردو از مدتهای طولانی به اینسو می خواستند تا به اقتدار حرف اول گفتن توسط عربستان سعودی در خاورمیانه میانه پایان بدهند. حال که مساله یورشلم(بیت المقدس) پیش آمده است، عربستان سعودی باید مراقب باشد که در حال همآهنگی با اسرائیل و یا رقصیدن به ساز ترامپ دیده نشود.
عربستان سعودی همچنان در باتلاق یمن دست و پا می زند که در آن "خون مسلمانان" می ریزد. اکنون فشار ها برای پایان دادن به جنگ در آنجا افزایش می یابد. روحانی روز یکشنبه، دو پیش شرط برای عادی گردانیدن مناسبات با عربستان سعودی مطرح کرده است و آنها عبارت اند از: نخست، متوقف گردانیدن «سرفرود آوردن» به اسرائیل و دوم، پایان دادن به جنگ در یمن .
برای اردوغان، یورشلم( بیت المقدس) سکوی دیگری برای پیشروی در نافرمانی استراتژیک از ایالات متحد امریکا است. البته حکم دادگاه فدرال منهتن برای بی اعتبار گردانیدن اردوغان تاکنون تقریباً نا مربوط بوده است. هرگاه بیشتر فشار آورده شود، اردوغان چنانکه قبلاً اشاره نموده است،  شاید با ضربه متقابل، روابط ترکیه را با اسرائیل قطع کند. هرگاه او چنین بکند، البته در خیابانهای کشورهای عربی یک رهبر قهرمان می گردد.
مطمئناً خدشه دار شدن حیثیت و اعتبار امریکا در خاورمیانه، پیامدهای جدی بر اوضاع سوریه دارد. جای شگفتی نیست که قرار بود در اواخر دوشنبه رئیس جمهور پوتین به انقره مواصلت کند تا مذاکرات رویا روی با اردوغان داشته باشد.
اردوغان از ادامه تهیه اسلحه برای ملیشه های کردی توسط وزارت دفاع ایالات متحد امریکا(پنتاگون) خشمگین است. مقامات ارشد ترکیه علناً تهدید نموده اند که درس دردناکی به ایالات متحد امریکا خواهند داد. هم ترکیه، هم روسیه (هم  ایران) هیچ یک خواهان حضور نظامی ایالات متحد امریکا تا زمان نا معلوم نیستند. شاید آنها بخواهند از طریق گفت و گوهای آستانه آب سردی روی دست ایالات متحد امریکا بریزند.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه چشم انداز هر نوع دسترسی ایالات متحد امریکا را- به هر بهانه ای که باشد- به ساحل مدیترانه سوریه رد کرده است. او روز جمعه رُک و راست گفت:« برنامه ای با ایالات متحد امریکا در مورد مناطق خاص ( ادلب) در سوریه نیست. من فکر می کنم این کاملاً زیان آور است.» در کل ترکیه، روسیه و ایران سرانجام تصمیم خواهند گرفت که تا چه مدتی حضور نظامی ایالات متحد امریکا در سوریه تحمل شود.
احتمالاً پویائی قدرت بیشتر از آنچه انتظار می رود تغییر خواهد کرد، زیرا مساله یورشلم (بیت المقدس) به طور موثری سعودیها را ناتوان می گرداند. از قضا پروسه صلح سوریه احتمالاً بزرگترین چانس موفقیتش را دارد ( البته برمبنای شرایط روسیه، ترکیه و ایران).
اردوغان علناً تصمیم ایالات متحد امریکا در مورد یورشلم(بیت المقدس) را با سیاستهایش در سائر مناطق پرمنازعه مرتبط دانست.او روز یکشنبه گفت:« آنچه در عراق و سوریه اتفاق می افتد نیز عیان است. لیبیا، مصر و یمن نیز مشکلات جدی را تجربه می کنند. این اقدام در مورد یورشلم ( بیت المقدس) نشان می دهد که چگونه بعضیها( بخوانید ایالات متحد امریکا و اسرائیل)  از این اوضاع سود برده اند. ما نیاز داریم به حیث مسلمانان گوش به زنگ باشیم.»
دولتهای عربی مایل بوده اند که صرف یک رشوت لفظی به مساله فلسطین بپردازند. حالا چوبدست رهبری به دستهای غیرعرب (ترکیه- ایران) رسیده است و اکنون فلسطین یک مساله مسلمانان است تا عربها. این چیزی است که ایران همواره در جستجویش بود.این گذار تاریخی است که بر کاهش نفوذ عربستان سعودی در سیاست منطقوی تاکید می نماید. احتمالاً استفاده از قطعه (ورق بازی) مذهبی به منظور تجرید ایران اکنون بی فائده می شود.
سرانجام این سوال باید مطرح شود که کی واقعاً می خواهد از تصمیم ترامپ در مورد یورشلم(بیت المقدس) سود ببرد؟ ظاهراً مانند "بای زون سانگ"( Boyzone song***)،  در الفاظ، بُرد همه با اسرائیل است. از جانب دیگر پروژه دست آموز اسرائیل برای عقب راندان ایران، با باد مخالف مواجه شده است و احتمال دارد کنارگذاشته شود. هرگونه مداخله اسرائیل در سوریه برای مقابله با حضور ایران در چنین اوضاع ملتهبی تقریباً خودکشی می باشد.
اردوغان وعده نموده است که:« با نقشه راهی که ما در کنفرانس سران سازمان همکاریهای اسلامی تدوین می کنیم، نشان خواهیم داد که تحقق تصمیم انتقال سفارت ایالات متحد امریکا در کل آسان نخواهد بود.» معنی گفته او اینست:هرگاه برنامه بازی ایالات متحد امریکا این باشد که عربستان سعودی یک مسیر موازی باز کند و بخواهد برنامه صلح جیرد کوشنر را جلو ببرد، اردوغان آن را رد می کند. مطمئناً ترکیه، ایران و قطر، حماس را به مثابه سخنگوی اصیل مردم فلسطین ترغیب خواهند کرد.
ترامپ از «بازنده بودن» نفرت دارد. اردوغان می گوید که رئیس جمهور ایالات متحد امریکا کار چاق کن و دلال حوزه انتخاباتی پروتستانت خود است. آیا چنین چیزی ترامپ را یک «برنده » می سازد؟ به نظر می رسد سالهای اندکی به انتخابات ایالات متحد امریکا در ۲۰۲۰ مانده است.

*** "بای زون سانگ" (Boyzone song)آهنگ ایرلندی است که توسط یک دسته موسیقی پسران در دسمبر ۱۹۹۶ به قسم یک کورس خوانده شد و از شهرت زیاد برخوردار گردید.محتوای آن که یک صورت مذهبی نیز دارد، حاکی از آنست که توسط دیگری تهدید نمی شوی و به راه خودت برو.