وقایع افغانستان از۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ میلادی ( بخش ۹۵)

مخارج جنگ امریکا در افغانستان 
درعین زمان، روی دیگر قضیه را نیز باید دید وآن اینست که مؤسسۀ " گلوبل ریسرچ"  نوشت که : " امریکا در ده سال جنگ علیه تروریسم، یک تریلیون و هشتصد ملیارد دالر به مصرف رسا نیده و موجبِ مرگ یک ملیون انسان شده است .

.. بیش از پنجهزارسرباز تحت ِامر امریکا در عراق کشته و بیش از بیست و سه هزار نفر زخمی گردیده اند. همچنان، به تعداد سه هزار سربازِ امریکا در افغانستان جان باخته و سیزده هزار نفر هم مجروح شده اند... بیش از ده هزار مزدورِ امریکایی و خارجی از قرار دادی های امنیتی گرفته تا خدمه ی معمولی و کارکنانِ غیر نظامی در این کشور ها جان خود را از دست داده اند. آسیب های وارده  به داوطلبانِ نظامی امریکا، سهمگین بوده است . باساس اطلاعاتِ بهداشتی اردوی امریکا، شصت و شش هزار و نهصد و سی و پنج سر بازِ امریکایی با بیماری استرس {افسرده گی} پس از جنگ مواجه هستند. مرکزِ خدماتِ تحقیقاتی کانگرس امریکا اعلام کرده که یکصد و هفتاد و هشت هزار و هشتصد و هفتاد وشش کهنه سرباز امریکایی با آسیب های مغزی مزمن دست و پنجه نرم میکنند، بیش از دوهزارکهنه سربازِ امریکایی به قطع عضو{بدن} گرفتار شده اند و صدها تن در زمان ماموریت خود درعراق و افغانستا ن ، 
یاخود کشی کرده یا از جراحاتِ ناشی از خود زنی جان باخته اند."   (369) 
دریک تحقیقِ دیگرآمده است که امریکا درجنگِ افغانستان، سالیانه یکصد و بیست ملیارد دالر بمصرف میرساند. بدین معنا که یک گیلن تیل برای اردوی امریکا، دراول، به یک اعشاریه سه دالر خریداری شده و تا وقتی که به افغانستان میرسد، برای این کشور ازسی و پنج تا چهل دالر تمام میشود. برای گرم ساختن و سرد ساختنِ اتاقهای رهایشی سربازان ِامریکایی درافغانستان، دریک فصل، به چهارصد و چهل و هشت هزار گیلن تیل نیازاست. این درحالیست که نُه اعشاریه دو در صد امریکایی ها ازناحیۀ بیکاری رنج میبَرند، امریکا مبلغ چهارده اعشاریه سه تریلیون دالر مقروض است و یک اعشاریه هفت تریلیون دالر کسرِ بودجه دارد، چهل و شش اعشاریه  دو ملیون امریکایی درفقر بسر میبَرند و چهل و پنج ملیون نفر ازطریقِ موادِ خوراکۀ خیراتی  زنده گی میکنند و سه صد و پانزده هزاربیکار، نا امید شده ازتلاش برای اشتغال دست برداشته اند. این مسأله ممکن است در اروپا نیز روی دهد. تراژیدی انسانی و فاجعۀ اقتصادی اروپا و امریکا را تهدید میکند.
بخشی ازیک تحلیل و تبصرۀ مختصرِدیگر را نیز دراینجا می گنجانم : " ... امریکا بعد از جنگِ جهانی دوم، پنجاه درصد تولید ِنا خالصِ ملی جهان را تولید میکرد. این رقم امروزبه کمتر از بیست در صد رسیده است. قرض ِملی امریکا به  چهارده اعشاریه سه تریلیون دالر رسیده و بهرۀ قرض های آن در سال 2010 به هفتصد ملیارد دالر رسید و پیشبینی میشود که تا سال 2020م به دو تریلیون دالربرسد. هرماه به طورِ متوسط، ده درصد صاحبانِ خانه {درامریکا} قادر به پرداخت ِقسط ِخانه های خود {برای بانکها} نمیشوند. جمعیتِ زیرِ خطِ فقر درامریکا که فقط با کمُک های  حداقلِ دولتی (ولفیر) زندگی میکنند به چهل و شش ملیون نفر رسیده است. بین سالهای 2011-2007، یازده ملیون {نفر} بیکار شده اند. مجموع بیکاران در امریکا درآمارِ رسمی، چهارده ملیون، ولی با احتسابِ بیکاری پنهان، این رقم به سی ملیون نفر میرسد. در امریکا بین 40 تا 50 ملیون نفر دچار تزلزل ِشغلی اند و هرلحظه ممکن است کار ِخود را از دست بدهند. برای پرداختِ حقوق ِبازنشستگی، هرفردِ باز نشسته ای سه اعشاریه سه نفر کار میکنند و با رشد ِبیکاری، پرداختِ حقوق ِباز نشستگی نیز هر روز غیرممکن تر میشود..." (370) 
درهمین گزارش همچنان آمده بود که " در امریکا نظام وظیفۀ اجباری حذف شده است. آنها این بودجه را با اجیر کردنِ بیکاران، مهاجران، نیازمندان و با ظاهر سازی " داوطلبانه " آنها پیش میبَرند. فرزندانِ قشرِ اقلیتِ ثروتمند ِجامعه هیچ وقت خدمت سر بازی نمی روند، در غیرِ این صورت، آنها این چنین با پرده دری نئوفاشیستی – نیو لیبرالی از مداخله و جنگ  دفاع  نمیکردند. . . مصارفِ  نظامی  جهان،  سالیانه  یک اعشاریه پنج تریلیون دالرداشت. نصفِ این رقم، ازفروشِ اسلحه به دست می آید و بزرگترین سهم از آنِ امریکاست. سهم امریکا از فروش ِاسلحه در جهان، سی اعشاریه پنج درصد، یعنی 229 ملیارد دالراست. اگر به مناسبات بین قرض های امریکا و مصارفِ نظامی آن دقت کنیم متوجه خواهیم شد که قرض  های امریکا بسیار بیشتر از مصارفِ نظامی آن است. امریکا در سال 1981، یک تریلیون دالر و در سال 2010، دو اعشاریه چهار تریلیون دالر قرض گرفته است  و مجموع قرض های آن ، 14/3 تریلیون دالراست ..."(371 ) 
منابع امریکایی اظهارداشتند که امریکا ازسال 2001 تا 2009م، مبلغ دوصد و بیست و سه ملیارد دالردر راهِ جنگِ افغانستان بمصرف رسا نیده است. (این مصارف، طی آمار و گزارشهای بعدی، تنها یکصد و چهار ملیارد دالر اعلام گردید)                          
منابع امریکایی همچنان، مصارف ِمجموعی امورِ دفاعی و امنیت ِداخلی امریکا از سال 2001 تا 2011میلادی را (هفت اعشاریه شش تریلیون دالر) تخمین نمودند.             
همچنان، یکی ازمجله های تحقیقی امریکا، مطالبی را درموردِ مصارفِ جنگی امریکا در افغانستان با این شرح بچاپ رسا نید :                                                     
 مصرف روزانۀ هر سربازِ امریکایی درافغانستان مبلغ   2700دالر
مصرف هرسربازِ امریکایی در یک ماه ---- ---- مبلغ   1000000
سربازِ امریکایی برای کشتنِ یک طالب، 250000مرمی شلیک میکند.   (372)                      
برخی ازاعضای مجلسِ سنای امریکا گفته اند که امریکا تا کنون مبلغ  455 ملیارد دالر را دربخشِ نظامی بمصرف رسا نیده است. گزارش های منابع امریکایی درسال 2011م افشا نمودند که بدهی یا قروضِ قابلِ پرداختِ ایالات متحده به کشور های قرضه دهنده، بالغ بر پانزده تریلیون دالر رسیده است. باآنهم، یک روزنامۀ امریکایی بنام " دیترویت فری پرس" درماه آگست2011 نوشت که "کنگرۀ امریکا وجه یک اعشاریه سه تریلیون دالرِ دیگر را برای سال مالی 2012 میلادی غرضِ مصرف درامور نظامی اختصاص داده است و پیشبینی میشود این هزینه ها تا سه اعشاریه هفت تریلیون دالر برسد که بدین حساب، هر مالیه دهندۀ امریکایی باید مبلغ دوازده هزار دالر مخارجِ جنگ  را بپردازد."  (373)                                                         
یک منبع دیگرامریکایی طی تحقیقات بین المللی خویش نوشت که : " مخارج جنگ امریکا پس ازیازدهم سپتمبر2001، از حد چهار تریلیون دالر گذشت ."  (374)                                                                           
 حزب همبستگی افغانستان گزارشی را ازسایت (نشنل پرایرتی اورگنایزیشن)، به تاریخ ماه دلو سال 1394 خورشیدی به نشررسانید که اینک، گوشه یی ازآن را در اینجا نقل میکنیم : " این کشور{ایالات متحدۀ امریکا} تنها درجنگ افغانستان، بیش از779 ملیارد دالر را به مصرف رسانیده که بیش از 700 برابر بودجۀ دولت افغانستان است که با این پول میشد فقر را از جهان ریشه کَن کرد. جان پارکر یک تن از عساکر ضد جنگ درتظاهراتی در لاس انجلس به مناسبت یازدهمین سالگرد اشغال افغانستان توسط امریکا گفت " دولت امریکا به جای اینکه چندین تریلیون دالر را صرف کشتنِ کودکانِ بیگاه کند، میتواند آنرا صرف آموزش و تغذیۀ کودکان ما کند؛ زیرا جمعیتِ افرادِ بی خانمان در امریکا روز به روز درحال افزایش و رسیدن به رکودی جدید است و مردم در اینجا ازنظام خدمات درمانی برخوردارنیستند وآنان همچنین از نظام آموزشی خوبی بهره مند نیستند و دلیل این است که پولی را که به بانکها میدهند، صرف جنگ میشود و نه نیاز های آنان."                                                                      
این درحالی بود که مخارجِ مجموعی جنگی ازسوی مقاماتِ دولت امریکا، سه اعشاریه یک تریلیون دالرمحاسبه شده بود. این منبع گفت که هرگاه " هزینه های دیگرِ پنتاگون (وزارت دفاع امریکا)، پرداختِ سودِ قرضه ها و چهارصد ملیارد دالرمصارفِ جنگِ داخلی علیه تروریسم را درنظربگیریم، مجموعِ مخارجِ جنگِ امریکا بالغ برهفت اعشاریه دو تریلیون دالرمیشود. راپورها میگفتند که این، هنوزاولِ کاراست. یعنی وقتی جنگها پایان یابند، باید دراطرافِ مصارف و مراقبتِ سربازانِ بازنشسته، معلولان و بیمارانِ ناشی ازجنگ و سایرِ پیامدها  نیز اندیشید. علاوتاً، رکودِ اقتصادی و کمبودِ {کسر} بودجۀ سالیانۀ امریکا در حدود پنج تریلیون دالرخواهد بود که هرگاه هزینه های بهداشت و امنیت و سایرِ نیازهای اجتماعی را مدنظر بگیریم، بارِمالی این کشور را بمراتب سنگین تر خواهد ساخت.                                   
گزارش دیگری که درماه جونِ سال 2013م، از قولِ منابع مطلع، توسط نشریۀ انترنتی " آسمایی" به نشر رسید، میگفت که " نیروهای خارجی یک تانکرِنفت را در بدلِ پرداختِ چهل هزار وسه صد و بیست دالربدست می آورند. یعنی دریک روز، ده ملیون و هشتاد هزاردالر و درهرسال سه ملیارد وششصد و هفتاد و نه ملیون و دوصد هزار دالر برای خریدِ نفت ِموردِ ضرورتِ خویش میپردازند.
 امریکا و متحدانِ بین المللی آن عاقبت به این نتیجه رسیدند که باید جنگ را " افغانی" بسازند تا از تلفاتِ جانی سربازانِ شان و مخارجِ بیشترِاقتصادی جلوگیری کرده باشند و ازسوی دیگر، با امضای پیمان های استراتژیک با افغانستان، آنچه را دراین کشوربدست آورده اند، ازکف نداده وهم بخاطرِرسیدن به اهدافِ تعیین شده در افغانستان، آسیای میانه و مجموع منطقه، هم صاحبِ امتیازنظامی و امکاناتِ پیش خزندۀ استراتژیک باشند.  چنانکه "باراک اوباما" رییس جمهورامریکا به روز دوشنبه 30 ماه اپریلِ سال 2012 میلادی، بدونِ اعلان قبلی وبصورت غیرمترقبه رهسپارِافغانستان گردیده و ضمنِ دیدار با حامد کرزی رییس جمهورافغانستان، پیمانِ جنجالی استراتژیک را که ازآن در صفحاتِ گذشته یاد کردیم، به امضا رسانید.
•    بدست داشتنِ افغانستان، بویژه از رهگذرِ غناها و ثروت های زیر زمینی برای ابرقدرت های جهان و مشخصاً برای ایالات متحدۀ امریکا بسیارمهم و قابل توجه است. مثلاً،  زمین شناسانِ امریکا یی درماه مارچِ سال 2011 میلادی، پس ازچهارسال تحقیقاتِ علمی و جیولوژیکی دقیق که دریک ساحۀ دوصدهزارمایلی مناطقِ شمالِ افغانستان انجام دادند، رسماً اعلام نمودند که " حوزه ی جیولوژیکی شمال ِافغانستان در مقایسه با آنچه قبلاً فکر میشد، دارای  ذخایرِ هجده برابر نفت و سه برابرگازِ طبیعی میباشد. یعنی نزدیک به یک اعشاریه شش بلیون بشکه نفت در حوزه ی " افغان- تاجک" و تقریباً پانزده تریلیون اعشاریه هفت فت مکعب گازِ طبیعی در حوزه ی  آمودریا قابل بهره برداری میباشد." (هرچند برخی منابع آگاه گفتند که مقام های امریکایی حتا قبل ازتجاوزِنظامی بالای افغانستان، با استفاده از آمارِتحقیقی شوروی دیروز وامکاناتِ علمی وتحقیقاتی خود شان، از وجودِ ذخایرِعظیم و متعددِ زیر زمینی افغانستان کاملاً اطلاع داشتند، ولی بخاطرآنکه اصلِ هدف مبنی بر اشغالِ نظامی افغانستان را از انظارپنهان نگهداشته باشند، روی آن عمداً پرده کشیده یودند)  
 این آمار و این ارزش یابی، برعلاوۀ موجودیتِ معادنِ عظیمِ مس در ولایت لوگر، آهن "حاجی گگ " درمناطق ِمرکزی (بامیان) وهمچنان، معادنِ سرشارِطلا، اورانیم، لیتیم، ذغالِ سنگ، سمنت، لاجورد، زمرد، سرب، الومینیوم، فیروزه، روبی، یاقوت، الماس، سنگِ مرمر، فلزاتِ قیمتی استراتژیکی کوبات، بوکسید وغیره درنقاطِ مختلف ِافغانستان میباشد.
کارشناسانِ امورِاقتصادی میگویند افغانستان عنقریب به سرزمین " لی تی یم " جهان پس ازکشورِ بولیوی، مبدل خواهد شد.  باید گفت که ازاین ماده، درامورِ صنایع شیشه 
سازی، کمپیوتر، بطری و لپ تاپ (کمپیوترهای قابل انتقال) وغیره استقاده بعمل می آید. 
بیجا نخواهد اگر متنِ کامل و امضا شدۀ  توافقنامۀ استراتژیک میان افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا را در اینجا درج نماییم: ( ادامه دارد)