هموطنان وطندوست و با عزت افغان با تقدیم سلامهای گرم و صمیمانه حضور هریک شما عرضمیدارم که بنابر کبر سن و یا پریشانیها و مریضیهای که عاید حالم میباشد من به یک حیوان نشخوار کننده تبدیل شده ام
یعنی آنچه را من قبلآ تحریر و به نشر رسانیده ام مجددآ نشخوار و به توجه هموطنان میرسانم، چون در این شبها و روزها که در هر جاه از تجلیل شب یلدا حرف زده میشود من لازم دیدم یکی از نوشته های خود را که تحت عنوان ( شب یلدائی مادروطن ) بیست و یک سال قبل تحریر و بحضور هموطنان تقدیم داشته بودم مجددآ به توجه هموطنان عزیز و ګرامی ام برسانم تا با یک بازنګری وسیع از دسائیس دشمنان الی امروز راه بیرونرفت را از شر شیاطین ملعون جستجوه نموده و مادر وطن خو د را که از نیاکان بمیراث برده اند و احیا و حفظ آزادی، استقلال، وحدت ملی ، سربلندی و شګوفانی آن از وظایف ملی، وجدانی، اسلامی، اخلاقی و افغانی هر فرد افغان میباشد بطرف آزادی و خوشبختی سوق دهند.
باید متذکر شد که مقاله متذکره در شمارهء(۵۲) مورخ ۱۴/۴/۱۹۹۷م جریدهء امید به نشر رسیده و بتاریخ ۲۱دسمبر ۱۹۹۶م در محفل افغانی که بمناسبت شب یلدا در ایالت برتش کولمبیای کانادا ترتیب شده بود قرائت گردید و نیز در دوشماره آرگان نشراتی اتحادیهء افغانها بنام" اتحاد افغان" به نشر رسیده همچنان در کتابهای "افغانستان از ثریا به قهقرا" ۲۰۰۱م و (فغان افغان) ۲۰۱۱م تآلیف انجنیر فضل احمد افغان و کتاب تحت عنوان" مداخلات خارجی
در امور افغانستان" تآلیف محترم اصحاب الدین ( سیئدی) سال ۲۰۰۴م نیز به نشر رسیده
-:شب یلدائی مادروطنما:-
وقتی ما از شب یلدا صحبت می کنیم کیف و زیبائی آن در تاریکی و طولانی بودن آن است که به پیام خوشی روز های روشن و درازتری می انجامد هرگاه طولانی ترین شب سال نمی بود از دیگر شب های تاریک سال تفاوتی نداشت.
در مادروطن عزیز ما افغانستان نیز شب یلدا مصاد ف است به ۲۱دسمبر ولی تفاوت در این است که با تأسف کیف و زیبائی هائی را که در کشورهای متمدن ,آزاد , مستقل و برخوردار از فیض علم و دانش اند ندارد. زیرا در مادروطن عزیز ما بقائی حکام مقتدر وقت و نفوذ قدرت های استعمارگر و استثمارگر در تاریکی و بی سوادی ملت مظلوم و ستمد یدۀ افغان بود که بنابر نتایج تلخ آن هجده سال قبل یعنی اپریل ۱۹۷۸م و تجاوز قوای اشغالگر "قشون سرخ"روس( د یسمبر۱۹۷۹م) میهن عزیزما با طولانی ترین شب تاریک تاریخ مواجه شد.این حادثه و حوادث بعدی آن کشتارهای بی رحمانه با خود داشت به این معنی که.
دانشمندان و فضلا را مجبور به ترک وطن کرد و جهل و بی سوادی و جهالت پرستی درآن سرزمین گسترش یافت انسانهای حیوان صفت و درنده خو با استفا ده از تاریکی این شب سیاه در وطنما از هیچگونه ستمگری , غارتگری دریغ نورزیده و با بکاربرد شیوه های غیر انسانی علیۀ ملتما مردم ما را به غم دوامدار نشاندند. رهبران د ول مداخله گر و سازمانهای قاچاق مواد مخدره , قاچاق سلاح و تروریزم بین المللی , با مداخله مستقیم خویش یک تعداد فرزندان جاهل و حق ناشناس وطن ما را با حیله های مختلف تطمیع و برای پیشبرد مرامهای شوم و غیر انسانی خود, بعد ازدسته بندی به نامهای مختلف به تفرقه اندازی بین شان پرداخته و سپس هریکی از آنها را برای تبارز شخصیت و گرفتن قدرت تشویق و باهم د ست با گریبان ساختند که در نتیجۀ گیرودار های جاهلانه شان بیش از دونیم ملیون شهید و یک ملیون معیوب دامن مادروطن را بخون شان سرخ و دها ت , قصبات , مکاتب , نهرها و مزارع را ویران و ملیونها ماین را در سراسر کشور ما کشت و روز بروز مادروطن مظلوم و بی دفاع ما را در خون فرزندان شهیدش غرق ساخت. هرگاه کوچکترین روزنۀ امید برای بهتر شدن وضع بمشاهده میرسید دشمنان ما با دسایس و توطیه های جنایتکارانه شان توسط مزدوران خویش دریچه های امید را مسد ود و اوضاع را بغرنجتر می ساختند. مخصوصآ در چهار سال اخیر که پاکستان مستقیمآ ابتکار عمل را برای ویران نمودن بیشتر کشور ما بد ستور امریکا و انگلیس بدست گرفته و با سرازیر شدن پول سرشار عربستان سعودی پلان محو تدریجی میهن عزیز ما را روی دست گرفتند و بسیار ماهرانه برای تطبیق آن عما ل فروخته شده و نوکر صفت را برگزید ند و مؤفقانه اهداف شوم خود را در یک نظام ملوک الطوایفی که کشور بین قوماندانهای خونخوار و جنایتکار خود مختار تقسیم گردیده بود عملی کردند. د شمنان تاریخی افغانستان عزیز اول با بقدرت رسانیدن به اصطلاح رهبران مجاهدین (۱۹۹۲م) و ایجاد تفرقه مذهبی , قومی و لسانی میان فرزندان سادۀ وطن کشتارهای دسته جمعی و انفرادی غیر قابل تصور را که در تاریخ بشر دیده نشده بود همزمان با چور و چپاول منازل شخصی , دوایر دولتی ,مراکز تعلیمی و فرهنگی اقدام و قلب مادر"شهر کابل " را بکلی ویران نمود ند و بقای خود را فقط با آتش تفنگ بروی هموطنان خود مید ید ند و برای دستیابی پول غیر مسؤلانه به هر نوع جنایات که خاصۀ جنایتکاران بود دست زدند یعنی به بربادی وطن و ملت باکی نداشتند چنانچه همۀ ما از لابلای جرائید و وسائیل ارتباط جمعی بین المللی از جنایات سالهای (۱۹۹۲م-۱۹۹۶م) شان مطلع شده ایم که.
- برای تضعیف قوای دفاعی میهن ما اکثر تانکها , طیارات و سلاهای ثقیله را یا به کشورها همسایه انتقال ویا پارچه پارچه و آهن های آن در پاکستان فروخته شد.
- تعمیرات شخصی و دولتی , پلها و پایه های کانکریتی توسط بیل و کدال پارچه پارچه و سیخهای گول آن درپاکستان فروخته شد.
- موزیم ها , مراکز کلتوری و فرهنگی , کتابخانه ها , مراکزعلمی و تعلیمی همه تخریب و یا حریق و اموال آن در بازار های پاکستان و سائیر کشورها فروخته شد.
- در وازه های مراکز تعلیمی آکثرآ مسد ود و اطفال از فیض علم و دانش محروم شد ند.
- طبقه نسوان از کار در دوایر دولتی و خصوصی منع و پوشیدن لبا سهای پنجابی رواج داده شد.
- ارگ جمهوری و بانکها چور و غارت شد. دروازه های چاپ بانکنوتهای افغانی به استثنای روسیه فدرالی در خارج از کشور بسته و در عوض کلدار پا کستانی و دالر امریکائی در مارکیت ها سرا زیر شد. و بانک نوتهای که در روسیه به چاپ میرسید توسط رهبران به اصطلاح جهادی به دالر و کلدار تبد یل و به حسا بهای بانکی شان در خارج انتقال میگردید.
- اکثرآ زنان را بی عفت , تجاوز جنسی , سینه و سر بریدن میکرد ند.
- شصت و پنج هزار شهریان کابل را به انواع مختلف که در تاریخ بشریت د یده نشد بود به قتل رسانید ند.
اما دشمنان ما به این هم اکتفاء نکرده بعد از محوۀ تمام قوای نظا می و درهم شکستاندن شیرازی وحدت ملی در کشور نو نهالان تربیه شده شان را که در طول سالهای جهاد در مدارس دینی منا طق پشتونستان وبلوچستان تحت نظارت رهبران به اصطلاح جهادی و پاکستانی تربیه بی دینی و نظا می شد ند. و آنها که نه سوادی و نه خبری از دین و مدنیت داشتند وارد صحنه نمودند یعنی با استفاده از کارت تبعیض لسانی و مذهبی افغانستان را به یک نسل جد ید که بکلی از علم و دانش بی بهره و از تمدن , کلتور , فرهنگ افغانی و دین مبین اسلام دور بود ند قدرت را بعد از یک دوره زعامت تاجکان برای به اصطلاح پشتونها بنام طالبان تسلیم کنند که در واقعیت آنها اکثرآ پشتون نبود ند و حتی از هویت اصلی خود بی خبر بودند. یعنی اطفال مجاهدین شهید از اقوام مختلف افغانستان و حتی پا کستا نی , عربی , چچنیائی , کشمیری بود ند که از آغاز طفولیت تحت نظر مد رسین پشتو زبان و اوردو زبان مدارس دینی منا طق پشتون نشین ماورای خط سیاۀ د یورند تحت نظارت رهبران به اصطلاح جهادی و آی اس آی پاکستانی تربیه شده بود ند برای بد نام کردن قوم پشتون و اسلام بنام پشتونها و مسلمانان واقعی وارد صحنه نمودند.این نو جوانان بی خبر و بی خرد کور کورانه طبق دسایس و اوامر دشمنان دست به یک سلسله جنایات دیگری برای خوشنودی بادارانشان زدند این گروه تازه وارد که بنام طالبان یاد می شد ند و بیریقهای سفید صلح را بدست داشتند و دستوری برای فریب و حمایه ملت حرف ازباز گشت محمد ظاهرشاه میزد ند بعد از رسیدن بقدرت به مخالفت به بازگشت ظاهرشاه بزودی با سازمان القاعده , نظامیان و غیر نظامیان پاکستا نی و دارو دسته اعراب شا ن گره داده شد ند یعنی.
این نسل جوان بی سواد که بنام صلح قیام نموده بود ند نیز متأسفانه افتخارات ملی ما را نه تنها حفظ ننمود ند بلکه تاریخ ما را لکه دار ساختند . اما دشمنان ما به این هم اکتفأ نکرده نونهالان تربیه شده شان را مجبور به اعمال هر نوع جنایات که خاصۀ جنایتکاران ضد بشریت,اسلامیت ,مدنیت و افغانیت است می سازند یعنی به بربادی حیثیت , آبرو و عزت وطن , اسلام , فرهنگ ,عنعنات , تاریخ و کلتورملت قهرمان افغان باکی نداشته اند چنانچه همۀ ما در چهار ماه اخیر که آغاز زعامت طالبان است ازلا بلای جرائید و وسائیل ارتباط جمعی بین المللی از جنایات شان مطلع شده ایم که.
- لوایح دکاکین و مغازه ها را در بعضی از شهر ها به لسان اوردو تحریر و ترتیب نموده اند.
- جشن آزادی پاکستان را در بعضی از شهر های افغانستان تجلیل نمودند.
- سپورتها و ورزشهای ملی و بین المللی منع و در عوض بازی کرکت پاکستانی و هندی تشویق و ترویج شده.
- موسیقی ونواختن آلات موسیقی ,آوازخوانی که معرف هنر و کلتور ما است منع و آنچه در آرشیف از وسائیل و آلات و داشته های هنر موسیقی موجود بود حریق و از بین برده شدند.
- عکسبرداری و داشتن فوتو و تصاویر و یا تابلوهای نقاشی که موجود بود حریق و از بین برده شد ند.
- لت و کوب غیر حق به شیوۀ بیرحمی کامل طبقۀ نسوان عملی گردید و در چاردیواری خانه ها زندانی شدند.
- با رفت و آمد آزاد پاکستانی ها در خاک ما و تصمیم گیری در امور سیاسی , اقتصادی و اجتماعی از طرف مقامات پاکستانی آزادی , حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ما از دست رفت.
- بالاخره دستور کشیدن استخوانهای پدران ,نیاکان و شهدای ما را که جزء تاریخ افغانستان عزیز است داده شد تا در بوجی ها انداخته شده و در مقابل قیمت کاۀ ماش در پاکستان فروخته شود و با تکمیل این پروزه تاریخ افغانستان را در سطح زمین و زیر زمین بکلی نابود و نام مادروطن عزیز ما افغانستان را از کرۀ زمین محوه نمایند.
پاکستانی ها و نوکران شان در مادروطن عزیز ما از هیچ نوع خیانت و جنایت دریغ نکردند. باید بیدار باشیم و هشیار که به تعقیب تکمیل پروزه کشیدن استخوانها فرمان کشتن بیوه زنان یعنی زنانیکه شوهران و عزیزان خود را از دست داده اند و یتیمان بی سرپرست , پیچه سفیدان و ریش سفیدان ضعیف و ناتوان و بیکس صادر خواهد شد تا با چاقوهای تیز شده پاکستانی استخوانهای شان را از پوست و گوشت جدا و گرما گرم در بازارهای پاکستانی بفروش برسانند.
خواهران وبرادران گرامی.
امروز آن مادروطن بیچاره که بنا بر ظلم وجهالت فرزندان خودکش بیگانه پرور و بیگانه پرست با دیدن خون بیش از دو نیم ملیون فرزند شهیدش به غرق شدن و نابود شدن است و در لحظات اخیر حیاتش دست و پا می زند و چشمانش بعد از شب طولانی هجده ساله به روز روشن و پر افتخاری است که با احیائی مجدد حیاتش در آغوش پر از محبتش اشک های معیوبان , یتیمان , بیوه زنان و مریضان را پاک و نوید فردای روشن و پر افتخاری را برای نسلهای آینده بدهند. برای رسیدن به این آرزوی مقدس یگانه چشم امیدی که دارد فقط به فرزندانش که بنابر جبر زمان و ظلم و تجاوز تجاوزگران و بی دانشان در بی مادری , آوره گی , دربدری و غربت جلاوطنی حیات بسر می برند می باشد. تا بنا بر مسؤلیت های ایمانی , وجدانی , انسانی ,ملی و اخلاقی که در مقابل مادر دارند آه و ناله ها ی سوزان شان را بگوش های به اصطلاح مدافعین حقوق بشر برسانند تا تحت سرپرستی ملل متحد در تعین سرنوشت آن میراث نیاکان ملت افغان تصامیمی که جوابگوی آرزوهای اکثریت قاطع فرزندان نجیب افغان باشد اتخاذ و این شب تاریک و طولانی هجده ساله را بروشنائی های صلح , آزادی و دیموکراسی واقعی پایان بخشند.
بلی دوستان عزیز.
در این جاست که ما در مقابل آزمایش و مسؤلیت بس بزرگ تاریخی قرار گرفته و مکلف میشویم که نجات مادروطن را فوق همه مسائیل دیگر در زندگی قرار داد یعنی خود خواهی , جا ه طلبی و پیروی از این و آن را کنار گذاشته و متحدآ صمیمانه و صادقانه نیروی خود را بحیث افغان در خدمت مادروطن عزیز ما افغانستان قرار دهیم و صدای آزادی و نجات مادر مظلوم را به هر درو دیواری برسانیم و نیز برای حفظ تاریخ , کلتور ,فرهنگ و عنعنه اصیل افغانی نیمه از دست رفته ما کار و جدیت خستگی ناپزیری را رویدست بگیریم تا نسل های آینده بتوانند هویت افغانی خود را و مادروطن عزیز خود را بحیث یک کشور آزاد و مستقل و سربلند ثابت و حفظ حاکمیت ملی و استقلال آن را وجیبۀ ملی خود دانسته و در این راه تا پای جان برزمند.
برادران و خواهران ارجمند.
بیائید بخاطر خدا و مقدسات دینی , بخاطر آه و ناله معیوبان, یتیمان , بیوه زنان , روح نیاکان و شهدای مادروطن شعار سال ۱۹۹۷م را سا ل برادری , همبستگی , وحدت افغان و مبارزه برای ایجاد صلح , آزادی و استقلا ل مادروطن عزیز ما اعلام و تعهد بسپاریم که الی آخرین رمق حیات از هیچ نوع ایثار و فداکاری دریغ ننموده و در باره تحقق این اهداف تلاش خستگی ناپزیر می نمایم.
جهت عملی نمودن این مرام عالی و انسانی پیشنهاد می نمایم که.
یک کمیته علمی و با صلاحیت بنام "حرکت اتحاد افغان" در چوکات اتحادیۀ افغانان در برتش کولمبیا کانادا و یا مرجع دیگری تعین و سازماندهی شود تا با استفاده از وسائیل دست داشته فعالیت های خود را بدون ضیاع و قت آغاز و همه حلقه های افغانی را در جهان برای رسیدن به این هدف دعوت نمایند.
بمنظور تطبیق مؤفقانه فعالیت های این کمیته صندوق و حساب بانکی مخصوص افتتاح و هر فرد افغان که معتقد به مؤثریت این پیشنهاد است بر علاوه اعانه حد اقل ربع واحد پول کشور مقیم خود را از عواید روزانۀ خود ماهوار بحساب بانکی مخصوص همین مرام بپردازد یعنی در کانادا ۲۵ سنت از عاید روزانه پرداخته خواهد شد.
توقع می رود تا بمنظور تطبیق پیشنهاد فوق کمیتۀ موظف با دیگر حلقه های افغانی در سرا سر جهان بادرک اوضاع مشخص وطن عزیز و اهمیت آن مشترک و جدی کار نمایند تا مادروطن را از ظلمت و تاریکی طولانی نجات داده و بفردای روشن توام با پیام صلح , آزادی , دیموکراسی واقعی و استقلال مادروطن روح نیاکان و شهدای راۀ حق را شاد و به انجام این وجیبۀ تاریخی. خویش را از خجالت و شرمساری نزد نسلهای آینده وطن نجات دهیم.
ومن الله توفیق.
خداوند نگهدار.
انجنیر فضل احمد افغان.