اسلام گرایی افراطی یا افزار جنگ قسمت : یازدهم

 در دهه ای دیموکراسی زمانیکه  احزاب سیاسی در افغانستان شروع به فعالیت های  مخفی و علنی  نمودند  احزاب مذهبی افغانستان از طرف حزب  جمعیت اسلامی پاکستان حمایت و پشتیبانی میشد

بعد از کودتای سفید 26 سرطان 1352 که به رهبری محمد داوود خان صورت گرفت سران این احزاب اسلامی به پاکستان فرار نمودند حکومت پاکستان و مخصوصا اداره استخبارات ان کشور یعنی ای اس ای  از انها پذیرایی  گرم  به عمل اورد . در ان زمان ذوالفقار علی بوتو زمام امور را  در دست داشت پاکستانی ها می خواستند تا از نیرو های مخالف دولت افغانستان استفاده کنند .
پس از تجاوز قشون سرخ اتحاد شوروی به افغانستان گروپ های تند رو مذهبی به تنظیم های هفتگانه تقسیم شدند  که مرکب از :
1. جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی
2. حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار 
3. حزب اسلامی به رهبری مولوی  محمد یونس خالص 
4. حرکت انقلاب اسلامی به رهبری مولوی  محمد نبی محمدی 
5.حزب اتحاد اسلامی به رهبری استاد عبدالرب رسول سیاف
6. حزب محاذ اسلامی به رهبری پیر سید احمد گیلانی
7. حزب جبهه ای نجات ملی اسلامی به رهبری حضرت صبغت الله مجددی 
همزمان به ان دو حزب دیگر  عمدتا شعیه یکی حرکت اسلامی به رهبری شیخ محمد اصف محسنی  و دیگری سازمان نصر در ایران شکل گرفتند که بعدا این هردوحزب با هم یکجا شدند و حزب وحدت اسلامی را تحت رهبری عبدالعلی مزاری بوجود اوردند.
بعد از سال 1980 گروپ های دیگر مذهبی بوجود امدند   که اساس فکری شان متاثر  از مکتب دیو بند بود انها مخالف با عقاید و نظریات غرب بودند که بعد از سال 1990 طالبان بخش عمده ای انها را تشکیل می دادند. طالبان به عنوان یک حزب رادیکال جهت اشغال افغانستان ظهور کردند.
دولت پاکستان و مخصوصا استخبارات ان کشور در بوجود اوردن طالبان نقش برازنده داشت. پاکستان از دیرباز در پی منافع ستراتیژیک  خود در افغانستان بود و خواهان ان بود تا بتواند به بهانه ای از اقوام   در افغانستان استفاده کند . در زمان حکومت  بی نظیر بوتو پاکستانی ها تصیم گرفتند تا کاروان های مواد تجارتی خود را  از راه سپین بولدک . کندهار و هرات به اسیای میانه برسانند و به این بهانه  دست به تشکیل  گروپ های مسلح زدند که عمدتا این گروپ های مسلح از قبایل پشتون بنام طالب بوجود امد .
این گروپ  ابتدا از ولایت ارزگان تحت رهبری ملا محمد عمر بوجود امد و در مدت کمی تمام ولایات جنوب کشور را در اختیار خود دراوردند . طالبان در محو جنگ و جنایاتیکه قبل از انها وجود داشت  خیلی موفق بودند . انها به زودی توانستند حاکمیت خود را بطرف غرب افغانستان وسعت  بدهند و شهر های هرات. فراه . نیمروز و لشکر گاه را تصرف کردند . اسمعیل خان که انوقت والی هرات بود با هزار نفر از تفنگداران خود به ایران فرار کرد .
طالبان بنام اینکه شریعت اسلامی را تطبیق می کنند مکاتب دخترانه را بستند  و اجازه ای کار برای خانم ها را بیرون از منزل منع قرار دادند . رادیوی شریعت یکانه رادیوی طالبان بود که از کابل نشر میشد .
طالبان اسامه بن لادن را که تا ان زمان در جلال اباد  زنده گی میکرد به کندهار انتقال دادند .
طالبان بعد از اینکه  در حوزه جنوب و جنوب غرب افغانستان قوماندانان مجاهدین را خلع سلاح نمودند بطرف کابل مرکز افغانستان  پیشروی کردند .انها بعد از اندکی توقف در چهار اسیاب و ولایت میدان وردک از طریق ولسوالی حصارک جلال اباد . کنر و لغمان را نیز تصرف کردند . 
طالبان بتاریخ 5 میزان 1375 کابل را تصرف نموده و دوکتور نجیبالله ریس جمهور پیشین را که در دفتر ملل متحد پناه گرفته بود بدار اویختند..
جنگ های داخلی که با سقوط رژیم دوکتور نجیبالله  با ایتلاف های چند گانه تنظیم های جهادی و ملیشیا های ازبک جنرال دوستم در طی پنج سال حکومت مجاهدین دوام داشت و هزاران قربانی از شهریان کابل گرفته بود اهسته اهسته فرو کش میکرد .این جنگ تنها محدود به دره پنجشیر و بعضی اراضی نزدیک به کابل می شد .
بزودی امارت اسلامی توسط کشور های عربستان سعودی . پاکستان و امارات متحده عرب به رسمیت شناخته شد . از انجاییکه  مشکلات پاکستان با پشتون های انطرف سرحد یعنی صوبه سرحد و ایالت سرحدی بلوچستان خیلی زیاد بود پاکستانی ها در پی ان بودند تا روابط نزدیک و تنگاتنگ  با طالبان داشته باشند و از نفوذ انها بالای پشتون های انطرف سرحد استفاده کند بر علاوه پاکستان خیلی متمایل بود تا بازار اقتصادی و راه های ترانزیت افغانستان به اسیای میانه را در اختیار خود داشته و روی سیاست های امارت اسلامی طالبان تاثیرات خود را داشته باشد.
عربستان سعودی همچنان دوست نزدیک طالبان بود برای اینکه دید مذهبی طالبان متمایل به وهابیت عربی و سلفی گری بود . انها می خواستند با تحکیم روابط خود با طالبان نفوذ و رسوخ مذهبی خود را روی طالبان زیاد نماید. 
امریکایی ها هم در پی منابع انرژی اسیای میانه بودند تا انرژی و تیل اسیای میانه را از طریق افغانستان به پاکستان و هند و باالاخره به بحر هند انتقال بدهند .
امریکایی ها در پی ان بودند تا امنیت نسبی در افغانستان حفظ شود تا اینکه به منافع اقتصادی انها صدمه وارد نشود.
برژینسکی یکی از وزرای خارجه پیشین  امریکا درین باره می گوید.
روزیکه شوروی ها رسما از مرز گذشتند من به ریس جمهور نامه نوشتم که اکنون فرصت داریم به شوروی جنگ ویتنامش را اعطاکنیم.
بدن ترتیب امریکایی ها در شکل گیری القاعده رول عمده  داشتند. امریکایی ها در پی ایجاد نیرو های افراطی اسلام گرا شدند تا بتوانند از طریق انها به منافع شوروی در افغانستان اسیب زده و انتقام جنگ ویتنام را از شوروی ها بگیرند .
امریکایی ها برای اینکار اسامه بن لادن را انتخاب کرده بودند اسامه بن لادن توانست پول زیاد و جوانان عرب را از کشور های عربی به سوی خود جذب نماید . قسمی ایکه در قسمت های قبلی به ان اشاره شد . عبدالله عزام . ایمن الظواهری و دیگر افراطیون عرب  به پاکستان سرازیر شدند 
امریکا بر علاوه از پول و جنگ افزار ها  هزار فروند راکت سر شانه ای ضد طیاره ستینگر را نیز از طریق اسامه بن لادن در اختیار مجاهدین قرار داد.
یکی از اهداف دیگر امریکا فشار اوردن بر حکومت اخندی ایران بود که بعد از سر نگونی شاه ایران و گروگان گیری کارمندان سفارت امریکا در تهران به پایین ترین سطح قرار داشت.
امریکا با تقویه نمودن گروپ های اسلامی عمده تا سنی و گشایش یک جبهه ای جدید جنگ  در افغانستان  می خواست توجه اسلام گرا یان  مذهبی عرب را از فلسطین به افغانستان معطوف گرداند تا از یک طرف فشار بردولت  اسراییل را کاهش دهد و از سوی دیگر اتحاد شوروی و ایران را تهدید نماید.  
بعد از استقرار عساکر امریکایی در الظهران عربستان سعودی نظر  اسامه بن لادن در مورد امریکا تغیر یافت  او پیروان خود را تشویق میکر تا به منافع امریکا و کشور های غرب در هر کجای دنیا که باشد حمله کنند. او بیشتر پول و ثروت خود را در اختیار القاعده قرار داد .
اندیشه های سنتی و تند گرایانه ای طالبان بن لادن و القاعده را علاقمند ساخت تا با طالبان نزدیک شوند اندیشه های وهابیت و سلفی گری نقطه ای مشترک طالبان با القاعده گفته می شود . القاعده با تمام افکار سیاسی موجود مخالفت داشت و خواهان یک نطام ساده به شکل صدر اسلام  بودند.
از طرف دیگر طالبان نیز به منابع مالی ضرورت داشتند تا بتوانند ماشین جنگی خود را به حرکت بیاورند .از این رو نزدیک  بودن به اسامه بن لادن را به نفع خود می دانستند و از ان استفاده می کردند . القاعده نیز به یک جغرافیایی ضرورت داشت تا بتواند از انجا با خیال راحت به گسترش تفکر وهابیت و سلفی گری بپردارد از این رو افغانستان و رژیم طالبان انتخاب خوبی برای انها به حساب می رفت.
تند روی های القاعده در کشور های شرق میانه و مخصوصا در دوران  تجاوز عساکر امریکایی بر عراق زمینه را برای تند روان  دیگر مساعد ساخت .
در عراق ابوالمصب الزرقاوی شخصی که با القاعده رابطه ای نزدیک داشت و بر علیه مداخله ای امریکا در عراق می جنگیئد    در سال 2006 در عراق کشته شد بعد از کشته شدن وی ابوبکر البغدادی رهبر جنبش های تندروانه را بدست گرفت و گروه تندرو تری دیگری را بنام  دولت اسلامی عراق و شام یعنی داعش به وجود اورد.که متشکل از گروه های از هم پاشیده حزب بعث . یک تعداد جوانان تند رو از کشور های اروپایی و یک تعداد هم  لومپن های منطقه شرقمیانه بودند  
خیزش های عربی که از تونس اغاز شد و بعد مصر و لیبیا و سوریه را فرا گرفت زمینه خوبی برای رشد افراطیت مذهبی  در سراسر شرقمیانه شد .