نویسنده: پیپ اسکوبر
مترجم : رسول رحیم
منبع: ایشیا تایمز
یادداشت مترجم: پیپ اسکوبر یک ژورنالیست تحقیقی برازیلی است که کارهایش عمدتاً در عرصه جیوپولتیک می باشد. او برای رسانه های مختلف از جمله "ایشیا تایمز" و "تام دیسپچ" مقاله می نویسد.
تاکنون از وی چهار کتاب در مورد امپراتوری امریکا و جهانی شدن انتشار یافته است. من به جز از چند مقاله معدود از وی چیز زیادی ترجمه نکرده ام. دلیل آن زبان گستاخ، پرطنز وبی امان ویست که می تواند برای برخی خوانندگان ناخوش آیند تمام شود، همچنان جسارت وی در صدور احکام قاطع در قضایای پیچیده جیوپولتیکی مرا که دیر باور ترم، اندکی محتاط می گرداند. با اینهم در مورد ارزش بلند کارهای نمونه وار تحقیقی وی چیزی جز تحسین برای گفتن ندارم. این مقاله وی را به دلیل نزدیک شدن ۱۲ می، روزی ترجمه نمودم که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحد امریکا تصمیمش را در مورد توافق هسته ئی با ایران اعلام می نماید. بیرون رفتن واشنگتن از این توافق خواهی نخواهی پیامدهای نا خوشایند و حتی خشونتبار در منطقه ما خواهد داشت که افغانستان نیز از آن مصون نخواهد ماند. این مقاله امکان جنگ و صلح در "اوراسیا" یعنی مجموع قاره های آسیا و اروپا را به تحلیل و ارزیابی گرفته است. از آنجائی که کدام مرز طبیعی مانع شونده بین آسیا و اروپا وجود ندارد، در تحلیلهای جیوپولتیکی به حیث یک قاره واحد "اوراسیا" فرض می شوند. این مقاله بیشتر پویائیهای جیوپولتیکی را در آسیا مد نظر دارد. در مقاله دیگر وی بیشتر اروپا را مورد توجه قرار داده است و ترجمه آن بعداً تقدیم خواهد شد.
"اور اسیا" بین جنگ وصلح سر در گم است
چین عمده ترین شریک تجاری ایران است. این در حالیست که تهران و مسکو روابط شان را بهبود بخشیده اند، زیرا هرسه کشور در حال نزدیک شدن به سوی تحکیم یک اتحاد استوار اند.
دونشست سران، یکی ملاقات کیم رئیس جمهور کوریای شمالی و مون رئیس جمهور کوریای جنوبی در منطقه مرزی پانمونجون و دیگری رفتار صمیمانه شی جین پنگ رئیس جمهور چین و مودی صدراعظم هند در ووهان، زمینه را برای این برداشت فراهم ساخته اند که یکپارچه سازی اوراسیا در حال ورود به طریق هموار تری است.
واقعیت چنین نیست. اینهمه به تقابلی بر می گردد که پیش بینی می شود توافق هسته ئی ایران یا "برجام" موضوع مرکزی آن را تشکیل می دهد.
روسیه و چین که وفادار به نقشه راه یکپارچه سازی اوراسیا می باشند، در جبهه مقدم حمایت از ایران قرار دارند.
چین عمده ترین شریک تجاری ایران، به ویژه به دلیل واردات انرژی از آن کشور است. ایران به سهم خودش یکی از واردکنندگان عمده مواد غذایی از چین است. روسیه قصد دارد این جبهه را پوشش دهد.
شرکتهای چینی در حال توسعه دادن گسترده میدانهای نفتی در "یادآوران" و" آزادگان شمالی" اند. "شرکت ملی نفت چین" سهم قابل ملاحظه ۳۰ در صدی در پروژه توسعه "پارس جنوبی" دارد که بزرگترین میدان گاز طبیعی در جهان می باشد. یک معامله ۳ میلیارد دالری برای بهبود پالایشگاه های نفت ایران شامل قرارداد بین "سینوپک" Sinopec؛ و شرکت ملی نفت ایران برای توسعه دادن پالایشگاه نفت ده ساله آبادان می باشد.
رئيس جمهور شي جين پينگ در سفر معروفش درسال ۲۰۱۵ به ايران، پس از امضاي برجام، حمایتش را از برنامه بلند پروازانه افزایش تجارت دوجانبه بین دو کشور تا ۶۰۰ میلیارد دالر در ده سال آینده ابراز داشت.
برای پیکنگ، ایران یک مرکز تجاری کاملا کلیدی در طرح جاده های جدید ابریشم و " یک کمر بند و یک راه" می باشد. یک پروژه کلیدی در "ابتکار راه و کمربند" عبارت از احداث خط آهن از تهران تا مشهد به ارزش دو نیم میلیارد دالر می باشد.چین برای این منظور یک میلیارد و شش صد میلیون دالر قرضه فراهم می نماید که این نخستین پروژه با حمایت خارجی در ایران بعد از امضای برجام می باشد.
در بروکسل به دلیل آنکه بانکهای اروپائی بنا بر وسواس ناشی از تحریمهای سنگدلانه و به شدت نوسانی واشنگتن نمی توانند چنین پروژه هائی را در ایران تمویل کنند، پُچ پُچ های شدیدی وجود دارد. این امر زمینه را برای شرکت سرمایه گذاری دولتی چینی CITIC فراهم ساخته است تا با کریدتهای بالغ بر ۱۵ میلیارد دالر پا به میدان بگذارد.
بانک صادرات - واردات چین تا کنون در ایران ۲۶ پروژه را در همه ساحات، از شاهراه سازی گرفته تا استخراج معادن و تولید فلزات با حجم ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دالر قرضه، تمویل نموده است."سینو شور"( Sinosure)، شرکت بزرگ دولتی تضمین کننده کریدتهای صادراتی چین، تفاهمنامه ای را برای کمک به سرمایه گذاریهای شرکتهای چینی در ایران امضا نموده است.
شرکت ملی صنایع ماشین آلات چینی یک قرار داد ۸۴۵ میلیون دالری را برای احداث یک خط آهن ۴۱۰ کیلومتری در غرب ایران امضا نموده است که تهران، همدان و سنندج را باهم وصل می کند. شایعات موکدی وجود دارند که حتی از دراز مدت احتمال دارد چین جای هند را برای تامین نقدینه جهت اعمار بندراستراتژیک چاه بهار در خلیج فارس بگیرد. این طرح پیشنهادی راه ابریشم کوچک هند به افغانستان است که پاکستان را دور بزند.
سوخوی پرواز می کند
روسیه بیشتر از کارزار تجاری چین سرمشق می گیرد تا با آن مقابله کند.
به دلیل سرعت حلزون وار خریداری جتهای مسافربر امریکائی و اروپائی، "شرکت هواپیمائی آسمان"، تصمیم به خریداری ۲۰ فروند "سوخوی سوپرجت ۱۰۰ " گرفت و شرکت " ایران ایر تور" نیز ۲۰ فروند از آن سفارش داده است. این معامله به ارزش ۲ میلیارد دالر، در هفته گذشته، در نمایشگاه (2018 Eurasia Airshow) در میدان هوائی بین المللی انتالیا ترکیه منعقد گردید که با حضور اولیگ بوچاروف معاون وزیر صنایع روسیه صورت گرفت.
هم ایران و هم روسیه با تحریمهای ایالات متحد امریکا در مبارزه اند. با وجود اصطکاکهای تاریخی، ایران و روسیه پیوسته با هم نزدیکتر می گردند. تهران برای حضور مسکو در جنوب غرب آسیا، عمق استراتژیک نهایت مهم فراهم ساخته است و مسکو بدون ابهام از برجام حمایت می کند. مسکو و تهران بدون آنکه نام ببرند، به سوی همان هم پیمانی استراتژیک می روند که بین پیکنگ و مسکو وجود دارد.
بنا به اظهار الکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه، معاملات "نفت در برابر کالا" که (معامله با) دالر را دور می زند، سرانجام اجرائی شده و روسیه در گام نخست روزانه ۱۰۰ هزار بشکه/ بیرل نفت خام ایران را خریداری می کند.
روسیه و ایران از نزدیک سیاست انرژی شان را باهم هماهنگ می گردانند. آنها شش موافقتنامه را در مورد همکاری در معاملات استراتژیک انرژی به ارزش ۳۰ میلیارد دالر امضا نموده اند. بنا به اظهار یوری اوشاکوف دستیار رئیس جمهور پوتین، سرمایه گذاری روسیه برای توسعه میدانهای نفت و گاز ایران، می تواند بیش از ۵۰ میلیارد دالر باشد.
تا پایان امسال، ایران عضو رسمی " اتحادیه اقتصادی اوراسیا" به رهبری روسیه می شود. و با حمایت قاطع روسیه در سال ۲۰۱۹ ایران عضو کامل سازمان همکاری شانگهای می گردد.
ایران گناهکار است زیرا ما چنین می گوئیم
اکنون این رویدادها را با سیاست ایران اداره ترامپ مقایسه کنیم.
نخست سفر خارجی مایک پمپو وزیر خارجه جدید ایالات متحد امریکا که تقررش به دشواری مورد تائید قرار گرفته است به عربستان سعودی و اسرائیل برای گزارش دادن به این دو متحد در مورد خروج مطروحه ترامپ از برجام در دوازدهم ماه می می باشد. به دنبال آن ایالات متحد امریکا یک دسته تحریمهای جدید سنگین علیه ایران وضع می کند.
ریاض از طریق ولیعهدش محمد بن سلمان که محبوب واشنگتن است، در کل در جبهه ضد ایران قرار می گیرد. به موازات آن اداره ترامپ شاید تقاضا نماید که عربستان سعودی از محاصره ناکام قطر و فاجعه انسانی که در نتیجه جنگ در یمن به وجود آمده است، منصرف شود، اما محمد بن سلمان از آن دست نخواهد کشید.
آنچه مسلم است اینکه، یک جبهه مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج علیه ایران به وجود نخواهد آمد. قطر، عمان و کویت آن را بی ثمر می دانند. در این صورت صرفاً عربستان سعودی، امارات و بحرین باقی می ماند که یک دست نشانده سعودی است.
درجبهه اروپائی، امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه مانند یک پادشاه غیر رسمی اروپا برآمد کرده و خود را همچون اهرمی برای ترامپ به مثابه مجری محدودیتهای احتمالی بر برنامه موشکهای بالیستیک ایران و همچنان دیکته کننده خروج ایران از از سوریه، عراق ویمن مطرح نموده است.
ماکرون یک ارتباط مستقیم و آشکارا عبث بین خودداری تهران از ترک برنامه غنی سازی اش، به شمول تخریب ذخایر یوارنیوم غنی شده اش تا کمتر از ۲۰٪ و مقصر بودن ایران به مثابه جناحی مطرح نمود که به بغداد و دمشق در جهت شکست دادن داعش و سائر نحله های سلفی جهادی کمک کرده است.
جای تعجب نیست که تهران و همچنین مسکو و پیکنگ معاملات تسلیحاتی انبوه اخیر ایالات متحد امریکا با ریاض و همچنین سرمایه گذاری های سنگین محمد بن سلمان در غرب را، به تلاشهای واشنگتن و پاریس برای مذاکره مجدد روی برجام مرتبط دانسته اند.
دیمتری پسکوف سخنگوی پوتین مصرانه گفت که برجام محصول مذاکرات پرتلاش هفت کشور در طول سالهای زیاد بوده است. او گفت:« سوال اینست که آیا ممکن خواهد بود چنین کار موفقیت آمیز را در اوضاع جاری تکرار نمود؟
مسلماً نه
بنا براین، سوظنهائی به طور گسترده در مسکو، پیکنگ و حتی بروکسل شایع است که برجام از آن جهت ترامپ را می آزارد که این توافق که مستقیماً اداره اوباما در آن دخیل است، اساساً چند جانبه می باشد، نه « امریکا اول» ( که شعار ترامپ است).
(استراتژی) اداره اوباما دائر بر محور قرار دادن آسیا(شرقی) که وابسته به حل قضیه هسته ئی ایران بود، منتج به زنجیره حوادث جیوپولتیکی شگفت انگیز وغیر منتظره شد.
جناح نو محافظه کاران(نیو کانها) در واشتنگتن هرگز نخواهند گذاشت که روابط غرب با ایران نورمال گردد. با اینهم ایران نه تنها با اروپا داد و ستد دارد، بلکه با شرکای اروپائی اش نزدیک تر شده است.
مشتعل گردانیدن مصنوعی بحران کوریا برای به دام انداختن چین، منجربه مذاکرات میان کیم و مون گردید که مزاحمتها پیرامون « بمب کوریای شمالی» را خنثی می گرداند.
لازم به تذکر است که کوریای شمالی پیش از نشست کیم با ترامپ با دقت نظارت می کند که چه اتفاقی برای برجام می افتد.
بنا به یک سلسله دلائل جدی، در اساس هم پیمانی روسیه و چین اجازه تجدید مذاکره روی برجام را نخواهد داد.
در بخش موشکهای بالیستیکی، این اولویت روسیه خواهد بود تا موشکهای (S-300) و (S-400) را بدون تحریم به ایران بفروشد.
روسیه و چین احتمالاً در نهایت به تمدید پس از ده سال (sunset provisions) موافقت بکنند، اگرچه آنها برای پذیرش آن بر ایران فشار نخواهند آورد.(" سن ست پروویژن" به یک سلسله محدودیتهائی اطلاق می شود که در برخی از فقرات توافقات برجام آمده است و گفته می شود که پس از گذشت ده سال حذف می شوند. مخالفان برجام مدعی اند که این امر می تواند ایران را قادر به ساختن سلاحهای هسته ئی گرداند. م )
در جبهه سوریه، دمشق به عنوان یک متحد انصراف ناپذیر مسکو و پیکنگ شمرده می شود. چین در بازسازی و نوسازی سوریه به عنوان یک گره کلیدی آسیای جنوب غربی در "ابتکار یک کمربند یک راه" ( BRI) سرمایه گذاری خواهد کرد. شعار"اسد باید برود"، امکان موفقیت ندارد. روسیه و چین، (حکومت) دمشق را به عنوان (عامل) ضروری در مبارزه علیه همهء آن نحله های سلفی جهادی می داند که وسوسه بازگشت و ویرانگری در چیچن و سین کیانگ دارند.
یک هفته پیش، در نشست وزرای سازمان همکاری شانگهای، روسیه و چین یک اعلامیه مشترک در حمایت از برجام انتشار دادند. اداره ترامپ با اینهم در حال گزینش پیکار دیگر علیه ستونهای یک پارچگی اوراسیا می باشد.