تقابل ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران پس از خروج برجام که با اعلان سیاست جدید مایک پمپئو وزیرخارجه امریکا وارد مرحلۀ تازه گردید، برای پاکستان شانس بهتر و برای افغانستان چالش آفرین و زیانبار است.
پاکستان در این تقابل فرصتی را در منطقه و در سیاستش بر سر افغانستان بدست می آورد که در زمان سقوط شاه ایران بدست آورد، هر چند که سود های این فرصت در حد سود های کلان آن دوران برای پاکستان نباشد.
انقلاب 1357 ایران و فرصت طلایی پاکستان در روابطش با امریکایی ها بر سر افغانستان:
سقوط حکومت شاه ایران در دلو 1357 و ایجاد دولت اسلامی ضد امریکایی همزمان با حملۀ نظامی شوروی بر افغانستان فرصت طلایی را در اختیار پاکستان گذاشت تا امریکا را بر سر افغانستان بدنبال سیاست های خودش بکشاند. آغا شاهی وزیر خارجه اسبق پاکستان در شروع شکل گیری سیاست استخباراتی ایالات متحده امریکا در مورد افغانستان که برنامۀ کمک به مجاهدین را رویدست گرفت در فبروری 1980 به " برژینسکی " مشاور امنیت ملی رئیس جمهور کارتر که به پاکستان سفر کرده بود تا توافق پاکستانی ها را در حمایت از جنگ مجاهدین جلب کند گفت:
«حقیقت این است که امریکا به ما احترام نمیگذارد . از ما میخواهد که حیثیت یکی از دولت های اقمار را اختیار نمائیم . ما به خوبی میدانیم که شما چطور کوشش میکردید که با استفاده از شاه (شاه ایران) ما را به حیث یک دولت دنباله رو نگهدارید، اما حالا آن دوران گذشت.»
پاکستانی ها به خوبی می دانستند که امریکا با از دست دادن حکومت شاه ایران چاره ای جز آن ندارند تا در مورد افغانستان گوش های خود را برای شنیدن مطالبات آن ها باز نگهدارند و بدنبال سیاست و برنامه های آن ها در افغانستان بروند. با بهره گیری از این فرصت طلایی بود که جنرال اختر عبدالرحمن رئیس سازمان اطلاعات نظامی ارتش پاکستان(آی.اِس .آی)به هدایت جنرال ضیاءالحق زمام دار وقت پاکستان با "هاورد هارت" رئیس بخش سی.آی.ای در سفارت امریکا در اسلام آباد بر سر کمک به مجاهدین در جنگ علیه قوای شوروی و دولت مورد حمایت آن ها در کابل به این توافق رسید:
1 - هیچ امریکایی ، افراد سی.آی.ای و یا ارگانهای دیگر حق ندارند از خاک پاکستان ، وارد افغانستان شوند.
2 - توزیع و انتقال سلاح تنها توسط افسران آی.اس.آی صورت می گیرد.
3 - تعلیمات نظامی برای مجاهدین در کمپ های آی.اس.آی و توسط افسران آن سازمان در امتداد مرز با افغانستان صورت خواهد گرفت.
4 - مامورین سی.آی.ای اجازه تعلیم مجاهدین را ندارند.
5 - در صورت معرفی سیستم سلاح های جدید مامورین آن سازمان معلمین آی.اس.آی را تعلیم خواهند داد.
پاکستان در مرحلۀ جدید تقابل تهران و امریکا:
خروج امریکا از برجام و اعلان سیاست جدید واشنگتن توسط مایک پمپئو وزیرخارجه روز 21 می 2018 که حکایت از تشدید و گسترش تقابل و خصومت با ایران دارد، پاکستان را بار دیگر در موقعیت بهتر بر سر اِعمال سیاست هایش در افغانستان قرار می دهد.
پاکستان ابزار استفاده از بندر آبی را برای فشار علیه افغانستان در عرصۀ تجارت و اقتصاد بدست می آورد، در حالی که با رونق گیری بندر چابهار ایران و استفادۀ افغانستان از این بندر از فشار اسلام آباد بر کابل کاسته بود.
خبرگزاری رویترز در گزارشی پس از خروج امریکا از برجام بسته شدن دروازۀ پروژۀ چابهار را بروی افغانستان مورد بحث قرار داد و نوشت که بازگشت تحریم های امریکا علیه ایران پروژۀ چابهار را در معرض خطر قرار داده است، در حالی که تقویت اقتصاد افغانستان یکی از اهداف کلیدی امریکا برای پایان دادن به طولانی ترین ماموریت خارجی اش است. در این گزارش گفته می شود که تصمیم ترامپ در خروج از برجام نه تنها به وابستگی افغانستان به پاکستان پایان نمی دهد، بلکه تلاش واشنگتن برای فراهم سازی زمینۀ صلح در افغانستان را تضعیف می کند.
تقابل تازه امریکا و ایران از فشار امریکایی ها بر پاکستان مبنی بر ترک حمایت از طالبان که با استراتیژی ترامپ در 21 آگست سال 2017 اعلان شده بود، می کاهد و پاکستان میدان خود را به ادامۀ این حمایت بازتر می بیند. هر چند این استراتیژی که 9 ماه از آن می گذرد نه تنها هیچگونه تغییری در سییاست پاکستان مبنی بر حمایت از طالبان ایجاد نکرد، بر عکس حملات نظامی و جنگ طالبان در این مدت شدت و گسترش بی سابقه یافت. گزارش تازۀ امنیتی و اطلاعاتی پنتاگون(وزارت دفاع امریکا) منتشرۀ روز 21 می سال روان نیز با این عبارت که استراتیژی ترامپ برای افغانستان پیشرفت اندک داشته است، در واقع ناکارایی و ناکامی استراتیژی رئیس جمهور امریکا را به خصوص در فشار بر پاکستان بیان می کند.
تقابل امریکا با ایران پس از خروج برجام حتی به همان استراتیژی ناکار آمد فشار بر پاکستان بر سر افغانستان نقطۀ پایان می گذارد. پاکستان می تواند با بهره گیری از تجارب پیشین خود از مرحلۀ تازۀ تقابل امریکا با ایران، مناسبات خود را با امریکایی ها نزدیک سازد و از این نزدیکی سود ببرد.
اما افغانستان در مرحلۀ جدید تقابل تهران و واشنگتن بیشتر زیان مند و قربانی می شود. به هر حدی که تنش و نزاع میان ایران و امریکا شدت و گسترگی بیابد، به همان حد افغانستان به میدان انتقام گیری تهران از امریکایی ها تبدیل می شود. طالبان مورد حمایت بیشتر ایران قرار می گیرند و پیچیدگی جنگ در افغانستان ابعاد جدید تر و عمیق تر می یابد. ایران نیز در این تقابل و این میدان قربانی می شود.
اگر ترامپ و کابینۀ تهدید گر و جنگی اش در صدد فشار بیشتر و شدید تر بر جمهوری اسلامی ایران باشند و یا شوند، افغانستان می تواند یکی از میدان های اِعمال این فشار و تهدید باشد. هر چند تهران بسوی افغانستان به عنوان نقطۀ ضعیف امریکایی ها نگاه کند که می تواند دستان آن ها را زیر سنگ گیرماندۀ افغانستان بیشتر بفشارد و مجروح تر و خونین تر کند، اما امریکایی ها همچنان می توانند افغانستان را دامی برای گرفتاری و ضربه زدن ایران بسازند. بدون تردید از این وضعیت، پاکستان سود می برد و ایران به عنوان کشور اصلی مداخله گر و حامی تروریزم در افغانستان معرفی می شود.