شوخ ارمنی زادم

"شوخ ارمنی زادم،یک دمی مداراکن
یا بیا مسلمان شو،یا مرا نصـارا کن"
سوز من زهجرانت،ای پریِ گلچهره

یک دمی بیا سویم،درد من مداوا کن
.....
عـیــد مسـلـمیـن آیـد،رو بـه مسـجـد مـا کـن
یـا مـراکلـیســا بـر،مثـل خـود نـصــاراکـن
از خـدا طـلـب میـدار،راه راسـت رفتـن را
وآنگه هرچه لازم بود،پس همان توباما کن
.....
آخرای پری رویم،قـدری لطف بامـا کن
عـمـر ماشـود آخر،جـان من مماشـا* کن
بگـذرآخرازقهرت،شوتومهـربان با مـن
حیدری مرنجان بیش،خاطرش تسلا کن

پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۱۴،۶،۲۰۱۸،سدنی
*ـ مماشات ـ باهم راه رفتن،مدارا کردن،با  کسی همراهی کردن
(فرهنگ فارسی عمید)