پس از سقوط داوود خان اولین رئیس جمهور کشور، بنابر نقش منفی همکارانش و نقش مغرضانه اتحاد شوروی، شیرازه کشور از هم گسسته شد و طی چهل سال اخیر با شعار های کاذب اعمار جامعه بدون طبقه؟
اسلام بدون سر حد، شعار های دموکراسی و حقوق بشر؟ در کشور عقب نگاهداشته شدۀ ما، اشغال پیمان وارسا، مداخله کشور های اسلامی و حضور پیمان ناتو در راَس اضلاع متحده امریکا را؛ شاهد بوده ایم. سیستم های متضاد را نا دانسته به خواست بیگانه ها به تجربه گرفتیم. در یک کلام افغانستان کنونی حاصل مبارزات مدعیان چپ و راست داخلی با حامیان بیرونی شان میباشد.
پس از 17 سال حضور فعال نظامی قوای ائتلاف، با یک ارزیابی آفاقی، مصارف میلیارد ها دالر، ریختن خون هزاران هزار انسان بی گناه و بی دفاعِ ملکی و رزمنده های نظامیانِ طرفین، هر مسؤول آگاه و دور نگر با تجربه داخلی و خارجی، را وا میدارد که اوضاع و احوال ناهنجار افغانستان را؛ بن بست جنگی اعلان نماید. مداخله، حمایت دوامدار و هدفمند کشور های مخالف حضور ناتو در افغانستان؛ یک واقعیت انکار ناپذیر میباشد. بناءً طرح مذاکره مستقیم با طالبان افغان یک ضرورت واقع بینانه، تاریخی و صادقانه را نیازمند است.
هر سیاست پیشۀ مثبت نگرِ داخلی و خارجی، واقع بین و فرزند صالح کشور، شنیدن خبر مذاکرات مستقیم و چگونگی آوردن صلح، که تامین کننده امنیتِ جان و مال مردم بی دفاعِ ما را در قبال خواهد داشت نه تنها استقبال؛ بلکه طراحان، هدایت دهندگان و مجریان چنین تصمیم شجاعانه، واقع بینانه و عاقلانه را در صورت داشتن نیت صادقانه قویاً حمایت می نماید؛ اما با کدام محاسبات؟ چه پیش شرط و طرح، توسط کدام اشخاص و حلقات و چه ضمانت ؟
با خروج شوروی ها، اتفاق نظر بین نخبگان سیاسی افغان وجود دارد که اگر اضلاع متحده امریکا، دوستان اروپایی و کشور های اسلامی آرزو، ارادۀ حمایت صادقانه می داشتند و میخواستند، فرستادۀ خاص سر منشی سازمان ملل متحد، میتوانست قدرت را بشکل مسالمت آمیز از نجیب الله به دولت مؤقت بی طرف انتقال دهد ولی آگاهانه چنین نشد؛ قربانی ملت مسلمان افغانستان در دفاع و حمایت از مجاهدین، عمداً توسط چهره ها و کشور های معین با انگیزه و اهداف از قبل تعیین شده به بیراهه کشیده شد؛ مجاهدین نتوانستند به نیابت از ملت، به مذاکرات جنوا اشتراک نمایند؛ که نتایج جبران ناپذیر آن به همه آشکار است.
حال یکبار دیگر، سیاسی ساخته شده های متفرّق و زورمند های میلیونر ساخته شده، به تکرار مشابۀ تاریخی مواجه می باشند. دولتِ به خود گرفتارِ دو منزله افتراق ملی و مهره های بازیگر که همه دوستان و شرکای ائتلاف نظامی ناتو، امریکا و کشور های رقیب غرب میباشند؛ نه تنها با هم توافق ندارند بلکه کشور را به بحران و ملت را عمداً به تقابل قومی، سمتی، زبانی و مذهبی کشیده اند؛ چگونه ممکن است که با یگانه رقیب نیرومند خویش "طالبان" به انتقال قدرت یا تقسیم قدرت به توافق برسند؟
به قدرت رسیده ها خویشتن را مستقل؟ متمدن؟ وطن دوست؟ محبوب القلوب ملت؟ دوست جامعه جهانی دانسته و طرف مقابل را تروریست، اجیر بیگانه و نا مسلمان معرفی میدارند.
اکثریت قاطع ملت، به دلایل متعدد خواست ها، مشکلات و صدای خویش را منعکس ساخته نمیتواند، ستمِ زور مندان تفنگ به دستِ خارجی، اردو، پولیس، امنیت، اربکی، افراد مسلح غیر مسؤول، قاچاقچی، طالب، داعش و سایرین به ستوه آمده اند.
آیا، پا فشاری بر اینکه طالبان باید با چنین دولتِ نا متجانس مذاکره نماید منطقی، ممکن و عملی میباشد؟ چگونه اضلاع متحده امریکا؛ خود را بی طرف ؟ و ناظر وانمود ساخته؛ مذاکرات صلح را گویا به دولت ؟! محول مینماید؟
اگر، برداشت این قلمِ بدون مدعا و ناظر حوادث چهل سال گذشته؛ قرین به واقعیت باشد، به باورم نه کشور های مخالف حضور ناتو و امریکا، دست از مداخله بر میدارند، نه طالبان؛ خیال تسلیمی به دولت را دارند و نه دولت؟! به شیوه موجود بدون حمایت صادقانه امریکا، ناتو؛ توان اصلاحات بنیادی را دارد.
بناءً منحیث یک تبعه متعهد به وطن به دوستان خارجی دولت، دولتی های افغان و طالبان افغان چنین پیشنهاد می نمایم!
1 : - اگر قرار باشد که اضلاع متحده امریکا، منحیث دوستِ مردم آزاده و صلح طلبِ افغانستان در منطقه باقی بماند؛ بهتر است در مورد تعویض حضور نظامی، به حضور سیاسی خویش با مخالفان افغانی و همسایه ها؛ به تفاهم برسند. افغانستان به دوستی امریکا، اتحادیه اروپا در کنار کشور های اسلامی و سایر کشور های دور و نزدیک؛ نیازمند و علاقمند میباشد.
2 : - مردم زمانی به دوستی امریکا اعتماد مینمایند که در عمل ثابت سازند که به حفظ و ثبات افغانستان یکپارچه ممد می باشند.
3 : - پروسه یا پروژه انتخابات، بدون حضور و سهم طالبان به باورم؛ ضیاع وقت و فاقد اعتبار خواهد بود.
4 : - اغماض یا حمایت امریکا+ ناتو از چهره های متهم به جنایات جنگی و . . . صداقت شان را زیر سوال قرار داده است.
5 : - سیاست امریکا + ناتو در قبال ایران، پاکستان و روسیه مؤثر و مثبت نبوده است.
پیشنهاد عنوانی محترم رئیس صاحب جمهور!
1 : - اجراأت عجولانه که باعث ایجاد تنش های قومی، سمتی، زبانی و مذهبی گردد؛ به نفع ثبات، وحدت آگاهانه اقوام و منافع علیاء کشور نمی باشد.
2 : - عدم تحقق قانون یکسان، ستم و بی عدالتی، وجود فساد گسترده دولت، اختلافات عمیق جناب شما و شریک قدرت تان، کابینه تکمیل نشده و ادامه سرپرست ها؛ یکی از دلایل عمده نارضایتی های مردم می باشد.
3 : - حضور نیرومند مخالفان با پروسه صلح در دولت، عدم صداقت و تاکتیک مقطعی با صلح عادلانه، انحصار طلبی و حمایت کشور های مخالف حضور امریکا+ ناتو، طالبان را مجبور به تسلیم شدن به دولت نخواهد ساخت.
4 : - مخالفان مسلح، طی 17 سال اخیر ادعا نکرده اند که ارا کین دولت، اردو، پولیس، امنیت و کارمندان دولت نا مسلمان میباشند؛ بلکه دولت را متکی به غرب دانسته و مقاومت خویش را توجهی اسلامی مینمایند. دولت آنها را اجیر و غیر مستقل و آنها دولت را اجیر و غیر مستقل میخوانند. اکثریت قاطع ملت ِ اسیر و بگرو گان گرفته شدۀ تحت ستم تفنگ به دستان، هر دو طرف را متهم به دشمنی با ملت و ضد حریت، آزادمنشی و منافع علیاء کشور میدانند.
5 : - توقع دارم منحیث یک شخصیت اکادمیک، آگاه و فرد اول کشور زمینه ختم جنگ فرزندان افغان علیه افغان، حفظ افغانستان یکپارچه، متحد و نقش نظامی امریکا + ناتو را با حضور اقتصادی شان در تفاهم اجماع افغانی، اجماعِ منطقه ای و همسایه ها تعویض نمائید، با مشوره های خردمندانه، مفید، افغانستان شمول و مستقلانه با دوستان بین المللی تان به نفع ملت آزاده، صلح طلب، ترقّیخواه؛ گام های متین، هدفمند، پیوسته و آهسته بردارید؛ مطمئن باشید ملت؛ قدر شناس بوده و تاریخ قضاوت خود را دارد.
پیشنهاد به طالبان و مجاهدان افغان !
هم دردی، نزدیکی یا حمایت از شما، نزد تعدادی از هموطنان دردمند و داغدیده ما و کشور های خارجی جرم پنداشته میشود.
همانگونه که نزد شما، کارمندان دولت، مجرم پنداشته شده و قابل مجازات میدانید. اما به توکل و یاری خداوند متعال این قلم آزاد، غیر وابسته به دولت های گذشته و فارغ از تشکیلات سیاسی، منحیث یک مسلمان، تبعه مسؤول افغانستان محبوب خانه مشترک ما، علاقمند به صلح، آزادی، آبادی، ترقی، تعالی، وحدت آگاهانه ملی اقوام کشور؛ بنابر سرشت ذاتی، ادعای مصلح بودن، وطن دوستی و پیوند عمیق با ملت؛ هیچ زمانِ از گفتن حق، دریافت راه حل مطلوب، هراس نداشته و منحیث یک انسان متعهد به خاک و ملت؛ آنچه را با فهم اندک خود به خیر و صلاح کشور دانسته ام؛ بی تفاوت نبوده با قبول عواقب نا گوارش بیان نموده و ان شاءالله تا پایان عمرِ باقیمانده کم و نا معلوم خویش ادامه خواهم داد. بیان حقیقت شهامت میخواهد و شهامت تغییر مثبت در قبال دارد. با همین امیدواری مینویسم.
1 : - همانگونه که شما، دولت را متکی به بیگانه و غیر مستقل میدانید، دولت و رقیب ها؛ عین قضاوت را به شما دارند. هر چند تلفات رهبری رژیم طالبان منجمله وفات مجهول ملا محمد عمر آخند و تعدای دیگر، را مردم به حافظه دارند.
2 : - هیچ دولتِ در سطح جهان، بدون خبط و اشتباه نبوده و نیست، بناءً حاکمیت شما نیز؛ اشتباهات جدی را مرتکب شده بود.
3 : - صلح، نیاز ملت افغانستان میباشد و نه نیاز زورمندان یا کشور های که از تداوم جنگ در افغانستان؛ بهره می برند. بناءً توقع می رود که با شخصیت های مستقل ملی، نهاد ها، نیرو ها، حلقات و کشور های که در زمینه می توانند نقش مؤثر ایفا نمایند باید تشخیص و استفاده مثبت صورت گیرد.
4 : - میز مذاکره مستقیم با طرف اصلی یکی از معقول ترین راه حل میباشد. مشروط بر این که (از اختلافات رهبران جهادی و نقش منفی کشور های مغرض؛ درس عبرت باید گرفته باشید) اما فراموش نباید کرد که تفاهم بین الا فغانی، حفظ وحدت ملی و منافع علیاء کشور بالاتر و با اهمیت تر از همه میباشد.
5 : - ملت افغانستان، نیازمند اطمینان زندگی بهتر برای تآمین امنیت، اقتصاد، سیاست، تعهد زمینه ادامه تحصیل بخصوص برای بخش اناث" نسوان" میباشند. آزادگی بدون اقتصاد، و اقتصاد بدون داشتن علم، دانش و تکنولوژی نا ممکن میباشد.
و ما علینا الی البلاغ