مهتاب من

شب ای شب پیش آ مهتاب من میرسد
پرتو ماه مجلس به انجمن میرسد

مهتاب من
شب ای شب پیش آ مهتاب من میرسد
پرتو ماه مجلس به انجمن میرسد
چشم خجلت آلود من انتظار کسیست
در علاجش سرمه از راه ختن میرسد
آگه از تردماغیهای زلف اوستم
مدتیست برمشام عطر یاسمن میرسد
وارث دیگر نیست بر خفتگان این چمن
میراث پروانه ها همه به من میرسد
غرور حسن خوبان یاس را دامن کشود
امید بوسه ازان غنچه دهن میرسد
باغ را از رخنه ها دیدم وازوصل بی نصیب
امشب مژده وصل از چاک یخن میرسد
خارخاربسترو سردی آغوش بس است
طلسم خنده ای گل؛ صد پیرهن میرسد
جنگ ها دلدار مرا از من کرده جدا
قصهء حورسرشت از باغ عدن میرسد
علت بسیار است فروغ به معلول تکیه کن
رونق بازارت نیست؛ شورسخن میرسد

  کابل : م.ش.فروغ   ۲۶/۱۱/۲۰۱۶