زود این من من ما ، ما می شود
این جدایها د شمنخواه صفا می شود
نیش نفـا ق وشقـا ق نـوش مـی شود
این شــرنګ تلــخ صهـبــا مــی شود
متـفــق کــرد نـد وطنــداران همــه
زور خلـــق زور خـــدا مــی شود
بـا شــرف مــرد م آ ګــاه جســور
متکی با خود توا نا می شود
اتحا د مرد م سرتیر زود
بهر استعمار بلا می شود
تو توهین های تحقیر وخفت
خوشنما تبد یل شما می شود
باز درفش کا ویانی ستیز
پیش پیش خلق بر پا می شود
مردم خاموش خفته درسکوت
با سرود رزم ګویا می شود
از اسارت ازستم آزرد ګان
پیشتاز ، قاید وپیشوا می شود
ملک ظلمتکده تاریک ما
از مه پیکار مصفا می شود
در اسارت روز ما شام است شام
از خور آزادی روشنا می شود
این ګلستانی که سوخته از ستم
جایګاه امن ګلها می شود
نیست دور بر ضد دشمن زبون
در تما م ملک بلوا می شود
ګرچه نیرنګ اسارت کرد خراب
ملک وملت باز احیا می شود
این بهارستان زنو بر پا شود
خاک در چشمان اعدا می شود
زخم قلب ریش مرد م به شود
مرهم آزادی دوا می شود
این کدایان در صف آزاد ګان
با همه خلق ها همتا می شود
قا مت خم ګشته زیر ستم
همچو شمشاد راست ورسا می شود
این خدا یګان بیداد وستم
بیش د نیا سخت رسوا می شود
بحر جوشان است قیام توده ها
د شمنا ن در آن هبا می شود
بازدر سرچشمه خورشید ، خلق
جرعه کش جا م صهبا می شود
مردم خورد ګشته از بیداد وظلم
صاحب این ملک زیبا می شود
+++++
کابلی
۱۰/۷/۲۰۱۸
خورد ګشته
زود ا ین من من .. ما، ما می شود
این جدایهای د شمنخواه صفا می شود
نیش نفاق وشقاق نوش می شود
این شـرنګ تلخ صهبا می شود
متـفـق کــرد ند وطنداران همه
زور خلـق زور خــدا می شود
ا تحــاد مــرد م سـر تیــر زود
بهــر استعمــا ر بـلا مــی شود
تو توهیـن های تحقیــروخفــت
خـوشنما تبـد یل شما مـی شود
با شـرف مــرد م آ ګاه جسـور
متکـی با خــود تـوانا می شود
بـا ز د رفش کـاویـا نی ستیــز
پیش پیش خلـق بر پا می شود
مردم خاموش خفته درسکوت
با سـرود رزم ګــویا می شود
از اسا رت از ستـم آزرد ګان
پیشتـا ز، قایــد وپیشوامی شود
بنـد یا ن قـیــد وبنــد بنـد ګـی
بشکنند زنجیــر ورها می شود
ملک ظلمتکــده ای تا ریک ما
از خــورپیکار مصفا می شود
دراسارت روزما شام است شام
از خــورأزادی روشنا می شود
این ګلستــا نی که سوخته از ستم
جــا یګاه امـن ګل هــا مـی شود
نیست دور برضـد دشمـن زبون
د ر تمـام ملک بلــوا می شود
ګرچه نیرنګ اسارت کرد خراب
ملک وملت باز احیــا می شود
این بها رستا ن زنـو بر پا شود
خا ک د رچشمان اعـدا می شود
زخــم قـلب ریش مرد م به شود
مـرهــــم آزادی د وا مــی شود
این ګـدا یا ن در صف آزاد ګان
با همــه خلـق ها همتا می شود
قا مت خــم ګشتــه زیـر ستـــم
همچوشمشاد راست ورسا می شود
این خــد ا یګا ن بیــداد وستــم
پیش د نیا سخـت رسوا می شود
بحــر جــوشان است قیام خلقها
د شمنان د ر آ ن هبا می شود
بازد رسرچشمه خورشید، خلق
جرعه کش جام صهبا می شود
مرد م خورد ګشته از بیداد وستم
صاحب ا ین ملک زیبــا می شود
****
کابلی
۱۹/ اسد/ ۱۳۹۷