ګربه ما د ر انګلیسی در جزیره دروغ

مرد

مرد

مرده ای پارینه مرد

فتنه دوران مرد

صبغت شیطان مرد .

          *

صدهزار شیطان رها شد ازتنش

پاره کردند پرده های کفنش

جملګی نماز میت خواندند

بو لهب را با نفس پنداندند .

          *

مرد

مرد

حسرت د نیا ببرد

بعد صد سال زند ګی پرفسون

خادم نامردمان پست دون .

         *

مجلسی در ویل دوزخ ساز شد

جمله شیطانان درآن ا نباز شد

پیردینش چرچل

ومرشد اید ن

جامه مشکین بتن

موبوتو وسوهارتو هم آمدند

دست بد ست

باهیتلر و

با ریګن وبا نکسن .

پیرد ین ابو لهب در بر ګرفت

دربغل

محکم ګرفت

بسیار سفت .

نادر وهاشم آمد ند بد و

با ګروه دهل زن

و با اتن

بولهب را بوسه داد بر روی وسر

ګفت آ ورد یم میراث پرد

بود در دستش قران سقو .

             *

خمینی با

بهشتی

با بی مخان

جمع ګشتند در بساط دوستان

جملګی با خنده ها وخوش وبوش

صبغت شیطان نمودند خوش .

            *

قا ید اعظم ، ضیا

سمیع الحق

جمله نامردان ګرد ید ه نسق

جمع ګشتند دور هم نامرد مان

با فرنګی پیشتازان جهان

شادیها کردند پر شور وتوان

از برای بو لهب

صبغت شیطان نسب .

بهر خوش آمد بلند شد جامها

بولهب ګفتند همه با یک صدا

با همه شادی اندوه ګیین بدند

وای وای

خالی مانده جای او

نیست کسی همپای او

کی شود در جای او

باز انتخاب

انتصاب

****

کابلی  دوشنبه ۲۵ /۱۳۹۷