پیام سال نو؛ جنگ و خون

پیام سـال نو خـون و خـروج و جنگ و ادبار است
دفـاع از خـائـن و افـراطـی و جـانی و غـدّار است
امـیـد زنـدگـی در پـنـجـۀ وحـشــت گـرفـتــار است
تمـام حـال و فـردای وطـن بحـران و کـشـتار است

رسول پویان
پیام سال نو؛ جنگ و خون
پیام سـال نو خـون و خـروج و جنگ و ادبار است
دفـاع از خـائـن و افـراطـی و جـانی و غـدّار است
امـیـد زنـدگـی در پـنـجـۀ وحـشــت گـرفـتــار است
تمـام حـال و فـردای وطـن بحـران و کـشـتار است
نـدارد جنگ و خونـریـزی توگویی در وطـن پایان
دل خـرد و کلان از تـیـغ خــون آلــوده افگار است
وطن سـوزیده و در باغ و گلشن آتش و خون است
زبـان بلـبـلان آزرده از نـیـش خــس و خــار است
عـقــابـان دل پـامـیــر و هـنــدوکـش کجـــا رفـتـنـد
که در ویرانـه کـرگس را لـش بدبو به منغار است
بـه میدان وطـن اسبان سـرکـش را چـو پی کردنـد
زمـان خـرخـری و خــرتـازی هـا و افـسـار است
بمـیــرد آشـــنـایـی و رفــاقـت رســـــم عـیــــاری
در ایـامی که جـاری فـتـنـۀ مـرمـوز اغـیـار است
بـه دورانی که کـیـن قــومی و نفــرت بـود حـاکــم
دروغ وچال وچم درذهن دولت اصل ومعیار است
صحـت را از تـن صـد پـارۀ میهــن بـرون کـردنـد
یکی مجروح جنگ و دیگری مغموم و بیمار است
فسـاد و چـور ملی در وطـن در دســت حکّام است
جــوان مملکــت آواره و مـأیــوس و بـی کار است
مقــام ارگ کابـل روز و شـب تـوطـئـه می چـیـنـد
سـر و کارش بـه تبلـیـغ دروغ و زهـر گفتار است
نــدارد هـیــچ پـیـونـــدی بـه مــردم دولـت فـاســـد
تـوگـویـی لاشــۀ گـنـدیـده و بـد بـو و مـردار است
ثـبـات و امنـیــت هـرگــز نیـایــد در وطــن؛ زیرا
امـیـر قـافــلــه یـار و معـیــن دزد و اشــرار است
وطـن را مـرکــز افـراطـیـت کـردنــد قــدرت هـا
سران مملکـت با طرح دشـمن یار و همکار است
دریــن بـازی قـدرت هـا وطـن ســوزیــده از اول
جهاد و طالب و داعـش همه ترفـند و ابـزار است
شـــده بـار دیـگـر تـشــدیــد بـازی بــزرگ شــان
به جنگ روس وامریکا وچین میهن گرفتار است
28/12/2016