طرب در دل هوای بزم موسیقیار میسازد
نـوای تَـن تَـنَن در دل خـیـال یـار میسـازد
حجازواسپهان وراهوی وشور و زیرافکند
نـوا وبـوسلیک از زخمـههای تار میسازد
زعشّاق وحسینی و بزرگ و راست مینالد
مقـام زنگوله بر عـاشـق و هـشیار میسازد
به چنگ وتنبک وتنبورونی مطرب کندآغاز
گهی با تار میگـويـد، گهی اشعار میسازد
به جای ارغنون هارمـونیه در پیش خنیاگر
به همـرای رباب و طبله و دوتـار میسازد
کجا شد بربط و شهرودوشوشک دردیارما
نقاره رفته از میدان و سـورنا زار میسازد
دگرچنگوچغانه محفلآرای خراسان نیست
سـرنده، بیدف و بیديره و بیتار میسازد
سـهتار نغـز پیشین را کجا بـردنـد از محفل
ســرود و رودخـانـی از دل افگار میسازد
زطاس و کاس و سنج و نالۀ زارجلب گویم
به تال و زنگ مطرب نغمۀ پربار میسازد
نداردرونقی سنتور و قانون، ازعمل خارج
طـربرود از نـوا افـتـاده و گـيتار میسازد
کمانچه را کمان بشکسته اند درمحفل شادی
ولی غیچک به یاد همدم و همکار میسازد
صـدای دنبوره از درّه و کـوه و کمر خیزد
دوبیتیهـای نغز و سـاده از گفتار میسازد
ز طرف کـشزاران نغمۀ ساز و دهـل نایـد
نیانبان تو را چون مرغ بیمنغار میسازد
ز راگ و تال هندی سُر بود ساز وطنداران
مغنی طرح تکراری در این بازار میسازد
زآهنگ خراسان ساز هندی بهرهها بگرفت
تـوازن گـر بــود خـنـیاگـری آثـار میسازد
فـراموشـت نگـردد نُوت هندی و خراسانی
که این هردوبه هم الحان پراسرار میسازد
تَـنَن تَـن تَـن تَـنَن دارنــد اوزان خـراســانی
سا ری گا ما پده نی سا یکی معیارمیسازد
یکی بـاربـد میگـردد یکی فـارابـی و قـادر
سرآهنگ وطـن را مرغ موسـیقار میسازد
اگرچه تک ملودی سازهندی وخراسانیست
ظرافتهای ریز رنگرنگ درکارمیسازد
غزل معشوقه و محبوبۀ ساز خراسان است
سـرود حلق را از سـاز دل اظهار میسازد
چه زیبا هست رسـم تازهپردازی ز استادان
که کیف سازوآواز و هنر صد بار میسازد
بـود آهنگ هسـتی و خـدا در نای مـوسـیقی
نشاط وشورومستی وطرب سرشارمیسازد
اگرجنگوطنبیکوس وبیکرناوشيپورست
تبـیـره زن و بـوقی، دم دم اشـرار میسازد
نوای شوق و شادی را کند خاموش افراطی
ز حلقـوم تعـصـب نفـرت و ادبـار میسازد
پیام حـامـیـان طالـب و داعــش بـود افـراط
ولـی آهـنگ آزادی وطـن بـسـیار میسازد
9/12/2017