تحفه نوروزی محترم محبوب الله کوشانی، نشر دفاعنامه زنده یاد محمد طاهر بدخشی، بانی تفکر ملی در افغانستان در سایت گفتمان بود که بابت نشر این دفاعنامه از جناب کوشانی صاحب ممنون و سپاسمندم.
این دفاعنامه با چند تصویر از دست نوشتههای بدخشی، 70 صفحهِ را در بر میگیرد که در آن شرح تمام وقایع و رویدادهای چگونگی به محاکمه کشانیدن بدخشی قابل مشاهده است و نشان میدهد که نظام شاهی تا چه اندازه مردم ما را در بی خبری بار آورده جنایات هولناکی را در برابر روشنفکران و آگاهان روا داشته است. در این 70 صفحه، بدخشی نه برای خود و نه برای تیم خود به دفاع پرداخته بل تمام دغدغه او حق و عدالت و آزادی و دفاع از مردم تحت ستم بوده است، سراسر این دفاعنامه از ستمگری، بیعدالتی، حق تلفی، سرکوبگری و بی سوادی گردانندهگان نظام حکایت دارد. دفاعنامه شهید محمد طاهر بدخشی در سال 1348 از یکطرف حکایت از حاکمیت فضای خفقان آور و دوران سیاه استبداد استخوان سوز دارد که مردمان آزاده و عدالتخواه به جرم آزادی خواهی و عدالت طلبی در سیاهی جهل نظام حاکم و سلولهای زندان زجر میکشديدند، با تیغ توحش سر بریده میشدند و با ساطور سبعیت بند از بند جدا میگردیدند و از سوی دیگر شجاعت، شهامت، پایمردی، ایثار و فدا کاری مردان مبارز چون محمد طاهر بدخشی را نشان میدهد که در برابر این همه سیاهی با چراغ از آگاهی روشنایی بخش جامعه میگردند، خود میسوزند تا سرنوشت دیگران ساخته شود و چون موسا بر صلیب به درگاه خداوند بیچون فریاد میکنند که چرا رهایمان کردی؟ شهید محمد طاهر بدخشی در این دفاعنامه که در محضر قضات به خوانش میگیرد، از دستگاه قضایی میپرسد که مگر استبداد نظام بر خلقهای محکوم و تحت ستم را نمیبینید؟ مگر قانون شکنی و بی خبری از قانون در دستگاه پولیس و سارنوالی بیداد نمیکند؟ آبروی دموکراسی به یغما نرفته است؟ حق و حقیقت و عدالت لگدمال جهل و جنون و جنایت نشده است؟ و سر انجام اینکه چرا از معارف معاصی میتراشید و آگاهی بخشی را جرم میپندارید؟ بدخشی در چند جای به تکرار خطاب به قضات میگوید، حق را در پیش چشمان کور عدالت قربانی نکنید؛ ماجرای باز داشت بدخشی و تهیه صورت دعوا علیه او نشان از عدالت توتالیتر شاهی دارد که یک جمع بیسواد در برابر کوهی از دانش با تحقیقات که انجام داده اند آبروی عدالت را می برند. به هر انجام این دفاعنامه باید توسط روشنفکران، آگاهان و سیاستمداران به درستی مورد واکاوی قرار گرفته تا پرده از روی دوره تاریک دهه دموکراسی قلابی و مزخرف در تاریخ افغانستان برداشته شود و نسل نو ما با آگاهی و خرد ورزی در معادلات سیاسی و داوریهای تاریخی قلم و قدم بزنند.
از بزرگان و روشنفکران و همراهان و همباوران زنده یاد محمد طاهر بدخشی نیز میطلبم تا دیگر دست نوشتههای این آزاد مرد تاریخ و بنیانگذار تفکر ملی در افغانستان را بدست نشر بسپارند تا روسپیهای سیاسی دیگر مردم ما را با جعل تاریخ نفریبند.