توطیه ای را عبدالرب رسول سیاف ( دانسته و یا ندانسته) اما بسیار عوام فریبانه در گرد هم آیی بین المللی امام اعظم ( رح) در کابل در مورد تغیر نام شهر چاریکار به نام ( امام ابو حنیفه) به کار انداخت که به زودی از سوی مردم شهر چاریکار
و بخصوص علمای دینی با درک و فرزندان فرهیخته ولایتهای پروان - کاپیسا نقش بر آب شد.
پروانیان از جمله شهروندان چاریکارعلاوه بر آنکه در خداپرستی و دین دوستی شان کم نظیر اند، خطه شان زادگاه فقها، عرفا، مشایخ و سادات بی ریا بوده چنانچه بو حنیفه النعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان که جد او از قریه خواجه سیاران ( دوکیلومتری شهر چاریکار) میباشد. امامی با آن عظمت که ریشه اش به اینجا می رسد، فخریست معنوی به شهر وندان چاریکار، ولایت پروان و کشور عزیز ما افغانستان.
هموطنان از رسانه ها شنیده اند که دومین گردهمایی جهانی امام ابوحنیفه فقیه و متکلم نامدار و پایهگذار مذهب حنفی به روزهای ( چهارشنبه 29 و پنجشنبه 30 جوزا) در کابل برگزارشد. دراین گردهمایی یک هزار عالم دین اسلام از درون کشور و یک صد عالم دین ازکشورهای اسلامی برای دو روز درباره فقه حنفی و شخصیت امام اعظم به بحث پرداختند. دران میان آقای سیاف ( شمشیر زن) نیز صحبت کرد و در عین حال گویا از قول دیگران به عنوان ارج گذاری به حضرت امام اعظم و نام گذاری مجدد به شهر چاریکار پیشنهادی را مبنی بر ( تغیر نام شهر چاریکار به نام شهر ابوحنیفه ) ارایه داد.
حال ما ازین پروفسور صاحب شمشیری می پرسیم:
آیا از نگاه اسلام مقام حضرت رسول کریم محمد مصطفی بالاست و یا از امام ابو حنیفه؟
بدون شک جلال و مرتبت حضرت رسول کریم ( ص) بالاتراست. پس: چرا تا حال نام شهرمکه زادگاه خاتم النبیین است و نام مدینه که تربت آن حضرت درانجا وجود دارد، به نام شهرمحمد ( ص) تغیر نکرده؟ و نام رسمی آن شهر را، شهر (محمد) و یا شهر محمد رسول الله ) نگذاشته اند؟ به همین گونه نامهای خلفای راشدین و سایر صحابه و شهدای دوران حضرت محمد ( ص) که زادگاه های شان به همان نام قدیمی شان یاد میشود.
ازان گذشته آیا: در کشور خود ما ده ها عالم دین، فقیه، عارف و شاعر از بدو اسلام تا کنون چون؛ ثنایی غزنوی، مولانا جلال الدین بلخی، ابو علی سینای بلخی و ده ها عارف و عالم دین نداریم؟
آیا مقامهای علمی و روحانی کسانی که چون مشعل درخشان اسلام در خراسان دیروز و افغانستان امروز رخشیده اند شایسته گی ندارند که نام شهری را به نام آنها نامگذاری میکردند؟
ببینید! در عرف دینی ، علمی و عرفانی چنین است که همیشه شخصیت ها با پسوند مکانی یاد شده اند؛ در میان مسلمانان عرب: چون مکی، مدنی، کوفی .....در کشور ما چون: بلخی، هروی، غزنوی، کابلی.... و یا عرفا و بزرگان دین چون: امام بخاری، امام غزالی، شمس تبریزی، شیخ عبدالقادر جیلانی، معین الدین چشتی، عطار نیشاپوری......بنا بران دیده می شود که این کار آقای سیاف بیشتر به یک " بدعت" می ماند که بدعت در اسلام کار نارواست.
این روسها بودند که شهر ها را به نام شخصیتها چون؛ پترو گراد، لیننگراد گذاشتند و حفیظ الله امین بود که شهر تاریخی جلال آباد را به (تړون ښار) تبدیل کرد و این اشرف غنی است که نام قدیمی، تاریخی و زیبای میدان هوایی کابل را به نام یار گرمابه وگلستانش ( حامد کرزی) تغیر دادند که دوام نکرد و نخواهد کرد.
آیا آقای سیاف میدانند که نام نخستین مکتب را که در شهر چاریکار مرکز ولایت پروان تاسیس شده است به نام ( لیسه نعمان) یاد می کنند. به این معنی که مردم شهر چاریکار از حدود 100 سال پیش از امروز ( سلطنت امان الله خان) مقام حضرت امام اعظم را گرامی داشته اند.
باید گفت: به هر دلیلی که باشد، تغیر نام نامهای تاریخی، چون کوچه ها، محلات، قریه ها، شهر ها و کشور ها را که به یک نام معروف یا مشهور شده باشد اگرتغیر داده شود، جفاست. هر گونه تغیر نام همچو مکانها دو گونه معنی را می رساند:
1- نامهای قدیمی که جامعه آنرا با بار منفی تلقی نماید.
2- نام جدید که بدون شک با اهداف شوم و ناجایز و یا هم به خاطر نامزدایی یک منطقه به کار گرفته می شود. با تاسف
این رسم نا صواب درکشور ما در سده های اخیر وجود داشته که نامهای بسیاری از مناطق سرزمین تاریخی ما را تغیر فراوان داده اند. و اما:
بسیار به جا و به مورد است که نام محل، نهاد، شهر و یا هر چیز دیگر را به شرطی که جدیداً تاسیس شده باشد، با نام شخصیتهای علمی، دینی، ادبی، ملی .... مسمی ساخت؛ مانند: لیسه نعمان، مدرسه ابو حنیفه، دانشگاه البیرونی، تربیه معلم سید جمال الدین، جاده مولانا جلال الدین بلخی، دانشگاه امام غزالی، لیسه سنایی غزنوی، لیسه استاد عبدالحق بیتاب....
و یا هم مکانهای نوتاسیس چون: شهرک احمد و یا شهرک محمود...
آقای سیاف! ما میدانیم که شما چرا نام حزب تان را از حزب اتحاد اسلامی افغانستان به حزب دعوت اسلامی تغیر داده اید و همچنان دانشگاهی را به نام دانشگاه دعوت ایجاد کرده اید.
بلی! کلمه دعوت نزد وهابی ها از اهمیت خاص برخوردار است. اگر قرار باشد دعوت را به معنی حقیقی آن به کار ببریم، دعوت به اسلام در صورتی لازم می افتد که شما و همفکران تان کفار را به دین اسلام دعوت کنید. در حالیکه مردم افغانستان و مردم سایر کشور های اسلامی از پدر در پدر مسلمان هستند، دعوت به اسلام برای مردم افغانستان چه معنی خواهد داشت؟ مگر اینکه شما شاید خواسته باشید به مزاق عربها مردم حنفی مذهب و جعفری مذهب ما را به وهابیت دعوت کنید. اگر چنین نیست، پیشنهاد می کنم نام دانشگاه دعوت تان را به نام حضرت امام ابو حنیفه تبدیل بسازید.
آقای سیاف! مردم مسلمان و چیز فهم ولایتهای پروان - کاپیسا این اجازه را نمیدهند تا کس یا کسانی چون شما بر حریم اعتقادی و نام زدایی زادگاه شان کاری را انجام دهند. اگر شما واقعاً منحیث یک عالم دین و مجاهد راه اسلام کاری میخواهید بکنید، به پیشینه زندگی تان مراجعه کنید و خود را می یابید که یتیم بچه بودید. مکتب و مدرسه تا دانشگاه را در لیلیه ها یا خوابگاه ها پشت سر گذشته اندید. در وضعیت نا مناسب اقتصادی خانوادگی بزرگ شدید، حال دیده می شود که از برکت کودتای هفت ثور (شما و سایر رهبران جهادی!!!) علاوه از حسابهای بانکی گیج کننده، صاحب صد ها جریب زمین، شهرک ها و منازل در داخل و خارج از افغانستان شده اید. همچنان دلقک های تان پس از سقوط داکتر نجیب تا کنون در سطوح صدر اعظم، وزیر، وکیل در حکومتهای ربانی، کرزی تا اشرف غنی کار کرکردند و میکنند. چه میشود از همان پول های بدل بهای خون هزاران شهید و بدل بهای ویرانی کشور ما چند تا مکتب، دانشگاه، کتابخانه، شفاخانه، یتیم خانه و ده ها مورد دیگر را به نامهای امام ابو حنیفه و سایر راد مردان دین نامگذاری نمایید. والسلام و قصه تمام.