به آنانی که تجاوز جنسی شده چرا به جای درمان آسیب ها شان
و معذرت خواهی نوعی اعاده حیثیت و به پای قانون کشاندن متجاوزین؛کشته شوند؟
گزارش تجاوز جنسی در لوگر بالای اطفال مکاتب توسط اداره چیان مکاتب بسیار شرم آور بود که بنا بر انکار روسا و دستگاه حاکمه ولایت سند عکس های تجاوز ها که با بی تجربگی بدون نظر داشت حفظ هویت قربانیان
رسانه ای شد که متاسفانه پیامد زشتتر قتل قربانیان را بهبار آورد.برای جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی به خصوص قتل های ناموسی ما ضرورت به یک خانه تکانی اجتماعی فرهنگی در پایمال نمودن حقوق زنها داریم تا از شر آن دایره مصیبت رها شویم.
چرا بچه بازی در سرزمین های که حقوق زنان را پایمال میکنند خواه توسط دین و یا فرهنگ منحط مرد سالاری حاکم است؟ در مجموع که به استثناای همجنس بازان چون جامعه مردسالار با ظلم در حقوق زنها بالا خود هم ظلم میکند. و یا به عباره دیگر آن ظلم به خودشان بر میگردد.به شکل بچه بازی چون برای بیرون رفت فشار جنسی در فقدان جنس مخالف بدان سو میلان میکند و پسران تاوان آن اشتباه را میپردازند. ادیان شبانی در نتیجه کشف آهن و ازدیاد پیداور زراعتی و تجارت آن سبب تغیر مادر سالاری به مردسالاری میشود چون در صنعت نو تجارت مردان سریع تر جا میافتند نظر به سفر کردن و نداشتن وظیفه سرپرستی اولا ها و دیگر مشکلات بخصوص زنان چون حمل؛ که با نیرنگی همه حقوق زنها را از ایشان میگیرد و با بی حرمتی و ظلم حدودی نیمی از جامعه را از کار جمعی اجتماعی و فرهنگی محروم میکنند. با فرهنگ دختر فروشی که خود مسول پیدایش چنین فاجعه میباشد. گرچه در تحریم لواطت دستور های نا کار آمد را داشته باشد.تحربه در جوامع مختلف نشان داده که ادیانی با چنین تناقص هایی نتوانسته راه فلاح باشد.
در برخورد با همجنس بازی(که گفته میشود آنان به بلوغ جنسی نرسیده اند) در کشور های مترقی روش درستتری را در پیش گرفته اند. که واقعیت وجود آن را منکر نمیشود. دولت و جامعه بخود اجازه نمیدهد در مورد همبستر شدن شهروندان مداخله کند و حتا حقوق ازدواج شان را چون دیگر جنس ها می شناسد. که آن ها چون دیگران نمیتوانند به اطفال بنابه حق تلف شده شان تجاوز کنند.
سر در گریبان خود کنیم چرا به جای برخورد منطقی به قربانی با درمان آسیب ها شان و معذرت و اعاده حیثیت شان و جزا دادن تجاوزکاران آن قربانی را کشت؟ این فرهنگ ننگین قتل های ناموسی را باید به دور ریخت و باید عقل خود را بکار گیرند و همرنگ جماعت گلهای نشوند.که زاده همان فرهنگ کور استبدادی است که با هیچ منطقی جور نمیآید که نتیجه ای جز خیره سری و سر افگندگی به پی ندارد.
قانون از حقوق ضعیف در مقابل زورمندان و زورگویان دفاع مینماید. در حالیکه قوانین شاید نوشته نشده باشد و فرهنگ باید ظرفیت آن متن نانوشته را در خود داشته باشد.
سعید غافل