پیوسته به گذشته
جَیش ِمحمد
این تشکیل ِمذهبی، در واقع، تند رو ترین بخش تروریستی درخاک پاکستان بوده و درسالهای ۱۹۹۹- ۲۰۰۰میلادی توسط (آی.اس.آی) پاکستان و در ظاهر ِامر، توسط شخصی بنام "مولانا مسعود اظهر" در شهر کراچی پاکستان بنیان گزارده شد.
"جیش محمد" در ربودن هوا پیمای هندی درسال ۱۹۹۹میلادی به قندهار و در دورانِ امارتِ گروه طالبان، آنهم طبقِ دستور و برنامۀ شبکۀ استخبارات نظامی پاکستان، نقشِ مستقیم داشت.
"پیترتامسن" سفیرِ وقتِ امریکا نزد مجاهدین ِافغان، پیرامونِ حادثۀ اختطافِ هوا پیمای هندی به قندهار، درصفحۀ (۵۱۸) کتاب خویش (جنگِ افغانستان) چنین مینویسد: " هواپیما نزدیک ِفرود آمدن به میدان هوایی قندهار بود. گلُ {جنرال حمید گلُ} یکی از دو عراده موتر آی.اس.آی را قبل ازبه زمین نشتن ِهواپیما، میراند. کلونل {منظورجنرال حمید گلُ است} به کارمندانِ میدان دستور داد تا زینه را دریک سمت ِهوا پیما جابجا نمایند. گلُ از زینه ها بالا رفت و درمورد ِاختطاف کننده ها اطمینان حاصل کرد و چنان مشهود بود که آنان را می شناسد. وی ازهمانجا بالای یکتعداد ِکوچک ِعمله درپایین فریاد زد " آنها آب و غذا ضرورت دارند! " تعدادی از سربازان افغانی و پاکستانی که حمید گلُ را همراهی میکردند، بکسها را از داخل ِموترها بیرون آورده به زینه ها بالا بُردند تا بداخل ِهوا پیما برسانند. بعداً سربازانِ افغان برای "منصور" گفتند که درمیان بکسها، سلاح وملحقاتِ آن قرار داشت که درمیان ِکاغذ های کهنۀ اخباری پیچانده شده بودند. اختطاف کننده ها، رهایی سه نفر از تروریستهای پاکستانی را تقاضا داشتند که در زندان ِهند محبوس بودند. یکی ازآنها مولانا مسعود اظهر، سکرتری گروه تروریستی پاکستان بنام "حرکت المجاهدین" بود که در لیست ِسیاه ِوزارتِ امورِ خارجۀ امریکا بعنوان سازمان تروریستی ثبت شده بود."
گفته شده که این تشکیل ِتندرو مذهبی، درحملاتِ تروریستی شهرِ بمبئی در ماه سپتمبر۲۰۰۸م سهم عمده داشته و افرادآن، درداخلِ افغانستان نیزغرض خرابکاری وکشتارفرستاده میشوند. رابطۀ رهبرانِ این گروه با القاعده، طالبان و سایرتشکلات ِتروریستی، بخصوص با "لشکرطیبه" در پاکستان و منطقه برقراراست. مولانا مسعود اظهر، دشمنی سنگین ِخودش را با امریکا و هندوستان پنهان نمیکند. (عین دشمنی یی که جنرال حمید گلُ وتیمِ خاصِ وی تا کنون به صورتِ عریان به نمایش گذارده اند) چنانکه مولانای مذکورپس ازرهایی اززندانِ هند که درازأ رهایی هوا پیمای مسافربری آن کشوردرسال ۱۹۹۹م صورت گرفت، دراجتماعی ازطرفداران خویش چنین گفت:" تازمانیکه هند و امریکا را نا بود نکرده ایم، مسلمانان نه باید در صلح و آرامش بمانند. "
(بازهم این، همان نظر وپالیسی بخش عمده یی از جنرالانِ نظامی پاکستان در برابرهند و امریکاست که از حنجرۀ مولانای مذکور بیرون می جهد.)
المجاهدین
این حزب ِسیاسی- مذهبی، کاملاً تحت رهبری (آی.اس.آی) پاکستان فعال بوده و عمدتاً درمناطقِ کشمیر و برضدِ نیرو های هندی می رزمد. رهبر " المجاهدین" شخصی است بنام "مسلم یوسف شاه" ملقب به پیر سید صلاح الدین. این تشکیل ِمذهبی – سیاسی – نظامی درعینِ حال، با حزب بنیادگرای "جماعت اسلامی پاکستان" درتماس دایمی بوده وهردو درارتباط ِ تنگاتنگ با شبکۀ استخبارات نظامی پاکستان قرار دارند.
لشکرطیبه
هرچند اسم و ماهیت " لشکرطیبه" در جلدِ اولِ کتاب "نقش پاکستان درتراژیدی خونین افغانستان – تألیف اینجانب)، دقیقتر توضیح داده شده است، ولی بازهم چون این " لشکرِ" تروریستی نیز درردیف تشکلات سلفی وتروریستی قرار دارد که ازآن ها در بالا نام بُردیم، پس بد نخواهد بود یکبارِدیگر، دراینجا ازآن سخن به میان آوریم: لشکرطیبه اصلاًدرسال ۱۹۸۰ میلادی توسط یک تن ازعربهای (فلسطینی) بنام "عبدالله اعظم"(یاعظام) درشهرِ پشاورِپاکستان تأسیس شد و درسالهای بعد وپس ازفرود وفرازهای فکری – سیاسی مخفی و علنی، سازمان تروریستی " القاعده" به رهبری اسامه بن لادن، ازمیان آن بیرون آمد. عبدالله اعظم (عظام) نیزعنصرِ وهابی رجعت گرا بوده و درسالهای جهاد ِمردم افغانستان، تحت حمایتِ (سی.آی.ای) و (آی.اس.آی) وسیعاً مشغول بکار بود.
درسال ۱۹۹۱م شعبۀ دیگری ازاین تشکیلِ وهابی – سلفی توسط " حافظ محمد سعید" در ولایتِ کنرِافغانستان تأسیس شد. وعملیاتِ خونینی را تحت رهبری (آی.اس.آی) پاکستان درهند انجام داده است. مثلاً، حملۀ خونین بالای ساختمان پارلمان هند و قلعۀ سرخ یا " لال قلعه" دردهلی جدید، کار این تشکیل بود. افراد و رهبرانِ " لشکرطیبه" همه (سلفی – وهابی) بوده بدنه یی از حزب سیاسی- نظامی " دعوت الارشاد" شناخته میشود. شاخۀ دیگر ِاین حزب، درسال ۱۹۸۸م توسط " ظفر اقبال" و به همکاری "حافظ محمد سعید" درلاهورِ پاکستان تأسیس شد. حزبِ مذکورنیز پس ازحملات ِتروریستی بالای یک هوتلِ بزرگ درشهرِبمبئی که به تعداد یکصد وشصت نفررا بکام ِمرگ سپرد، در لیست ِسیاهِ تروریسم نزد امریکا و سازمان ملل ثبت شد، ولی قرارمعلوم، ازمدتیست تحتِ اسمِ دیگری فعالیت میکند. کنگرۀ امریکا درماهِ مارچ ِسال ۲۰۱۰م، بگونۀ خاص روی موجودیت ِ" لشکر طیبه " در منطقه به بحث نشست؛ زیرا " نیوزویک " قبل ازآن به حکومت امریکا هشدار داده بود تا این گروه ِبسیار خطرناک را تحت نظر داشته باشد.
به اعتقادِ برخی از کارشناسان ِامورِ سیاسی و تروریسم ، " لشکرطیبه " درسال
های اخیرموفق شده به تکنالوژی جدید دسترسی یافته و مساعدتهای سرشارِمالی ازگوشه و کنارجهان را جمع آوری نماید. "اکرمن" رییس کمیتۀ شرق میانه و جنوب آسیا در کنگرۀ امریکا، خطاب به اعضای کنگره گفت: " سرکوب کردن ِلشکر طیبه یک امر لازم میباشد... لشکرطیبه یک گروه کشندۀ افراطی است که از امکانات ِمالی خوب بهره مند است و با بعضی حلقات در اردوی پاکستان تماسِ نزدیک دارد.. . لشکرِ طیبه یکی از بزرگترین وغنی ترین گروه های افراطی درجنوب آسیا میباشد که ادارۀ استخبارات نظامی پاکستان افراد آنرا برای جنگ درکشمیر تحتِ کنترولِ هندوستان پرورش داده است ..."
گفته شده که این گروه، به تعداد دو هزاردفتردر شهرهای پیشرفتۀ پاکستان دارد. اقامتگاه ِرهبرِ این گروه درلاهور ِپاکستان، نه تنها توسط پیروانِ مسلحِ او شدیداً حفاظت میشود، بلکه مقام های امنیتی آن کشور نیز در حفظ ِجانِ وی تلاش بسیار میکنند.
درداخل محوطۀ دانشگاه "موریک" واقع دربیست مایلی شمال لاهور، پایگاه مرکزی این سازمان تروریستی قراردارد. درهرسال بنابرتبلیغات گستردۀ مذهبی، حمایت های بیدریغ سازمان استخبارات نظامی پاکستان و پرداخت پول کافی، صدها نوجوان(بخصوص نوجوانان فقیر) دراین سازمان خطرناک ثبت نام میکنند. این جوانان پس ازطی مقدمات لازم، به جاهای دوردست مربوط به کشمیر اعزام میشوند تا شیوه های مختلف تخریب پُلها،عمارات، انفجاردادن اماکن مهم، شلیک راکت، سربُریدن سربازان هندی و سایرفعالیتهای تروریستی بیرحمانه را بیآموزند.
برای جوانان جذب شده، موضوعات و مسایل ضد هندی و امریکایی و افغانی و نفرت عمیق علیه علم و ترقی وپیشرفت تدریس میشود. روزنامۀ "گلوب ان میل" کانادا درماه اکتوبر سال ۱۹۸۸م نوشت که "سلطان عتیق الرحمن الهادی، یک افسرهوایی پاکستان که وظیفۀ حکومتی را {ظاهراً} ترک کرده و به لشکر طیبه پیوسته است و اکنون تعلیم و تربیۀ نظامی {برای اعضای لشکرطیبه} را بدوش دارد، تعهد کرده است که: ما با سلاح به امریکا می رویم، ازامریکایی ها تقاضا میکنیم که به دین اسلام مشرف گردند، درصورت نکول، ما به سلاح دست میبریم..."
ایالات متحدۀ امریکا، مبلغ ده ملیون دالر برای دستگیری "حافظ محمد سعید" تعیین نموده است. اما تاکنون درچنبرِحمایت های بیدریغ ِامنیتی مقام های پاکستان، زنده وفعال میباشد .
البته این تذکرات شفاهی و جایزه تعیین کردنهای جانب امریکا تا کنون هیچ اثری درخنثی سازی فعالیتهای این شبکۀ تروریستی و سایر شبکه های خونریزدرخاک پاکستان نداشته است. این درحالیست که مکان و تسهیلات لازم را مقام های پاکستانی و پول وافر را آل سعود برای این شبکه ها مهیا ساخته اند. جالب اینست که هم رژیم وهابی عربستان سعودی و هم حکومت مداران پاکستانی، همواره مورد حمایت های مالی و سیاسی ایالات متحدۀ امریکا قرار داشته اند.
دررابطه با فعالیت گروه های سلفی وتکفیری باید علاوه نمودکه این طایفۀ متحجر، دردرازنای تاریخ، باساس برداشتِ ناقص و تعبیراتِ تند ومتعصبانه ازقوانین اسلام، کشتارها و جنایتهای عظیمی را درکشورهای مختلف اسلامی مانند یمن، لیبیا، تونس، پاکستان، افغانستان، سوریه، عربستان سعودی، مصرو جا های دیگرمرتکب شده اند. این گروهِ تندرو، نه تنها بنام های "تبلیغی"، " تکفیری"، "وهابی"، " سلفی" و ... در کشورهای اسلامی فعالیت دارند، بلکه حتا در ممالکِ امریکایی و اروپایی نیز ره گشوده با پیراهن های دراز، موهای کشال، ریش های انبوه و طرزِ تفکرِعقبگرایانۀ ضد علم و ضد تمدن، درمساجد، اماکن، منازل و هرمحل دیگری که برایشان مقدورو میسرگردد، دست به فعالیت های تبلیغی، مذهبی و تکفیری می زنند. اینکه این طایفه چطور، با چه دلیل وکدام مدرکِ قابل ِقبول میتوانند وارد کشورهای پیشرفتۀ اروپایی و امریکایی، آنهم غرضِ فعالیتهای تبلیغی و تخریبی گردند و نیز، چسان پاسپورت، ویزه و سجلِ هویت ِآنها ازسوی سفارتخانه ها و مقام های مهاجرتی مهیا میشود؟، سؤال اساسی یی است که جزمحققان و افراد آگاه ِسیاسی، اذهان ساده نمیتواند پاسخی بدان دریابد.
آنچه ما دربارۀ این تبلیغی ها میدانیم اینست: برای نخستین بار، " جماعت تبلیغی " را شخصی بنام "شیخ محمد الیاس کاندهلوی" درسال ۱۹۲۴ میلادی، به منظور ِگسترشِ مذهبِ حنفی دیوبندی (سلفی – وهابی) در شهرمیواتِ هند تأسیس نمود. شیخ الیاس، شش شعارعمدۀ دینی را به این ترتیب تعیین نمود تا برای گسترش آن تبلیغ صورت گیرد:
*ادای کلمۀ شهادت یا شهادتین
*ادای نمازپنجگانه
*رعایتِ علم وذکر( ذکرهمیشه گی خدا)
*رعایت اکرام مسلمانان (تکریم مسلمانان)
*اخلاص نیت (درهرکار فقط رضای خدا را در نظر داشتن)
*خروج یا زمینه سازی برای تبلیغ دین
البته ظاهرِمسأله ازهمین قراربود وهست. اما شیخ محمد الیاس پیروانش را ازدخالت درامورِ سیاسی و تماس با رسانه ها بازداشت. این موضوع، بویژه وقتی "جماعت ِ" مذکور پس ازجنگِ دوم جهانی سربلند کرد، نزدِ اکثریتِ آگاهان سیاسی – اجتماعی، به سودِ سیاست های استعماری انگلیس تلقی گردید. همچنان انکشاف و گسترشِ بعدی این جماعت درسراسرجهان و برگزاری گردهمآیی های چند ملیون نفری و پُرخرچ ِآن درکشورهای مختلف، سؤال های زیادی را نزد مردم جهان ایجاد نمود.
باید این نکته را نیزیاد آورشد که یکی ازمراکز ِمهم ِ " جماعت تبلیغی "، درمنطقه یی بنام "رائیوند" واقع درسی کیلو متری شرقِ شهر ِلاهورمرکزِ ایالتِ پنجاب ِپاکستان قراردارد و بهمین اساس، گفته میشود محمد رفیق ترارسابق رییس ِجمهورپاکستان، محمد شریف (پدرنوازشریف) وحتا شخص نوازشریف صدراعظم پاکستان اززمرۀ اعضای همین جماعت اند.همچنان گفته میشود که جنرال ضیا الحق دیکتاتورسابقِ پاکستان به تبلیغی ها اجازه داده بود تا درمیانِ ارتش ِپاکستان فعالیت نمایند. بنابرآن، همین اکنون صد ها افسر و عسکرارتش آن کشور پیرو "جماعت تبلیغی" میباشند. این تفکرعقبگرایانۀ تبلیغی – سلفی، آنهم درمیان ارتش پاکستان، نه تنها عواقب بسیار خطرناک برای مردم آن کشورخواهد داشت، بلکه حیثیت هلاهل درپیکر منطقه را تداعی خواهد کرد.
فعالیتهای " جماعت تبلیغی " منحصر به دو کشورهند و پاکستان نبوده، بلکه درافغانستان، شرق ایران، اندونزیا، بنگله دیش، برما، مالزیا، تایلند، فلپین، ترکیه، جاپان، تانزانیا، اوگندا، زامبیا و غیره نیز در پناه حمایت های مالی و اطلاعاتی آل سعود، نفوذ دارد.این نکته نیزگفتنی است که منسجم ترین تشکیلات تبلیغی ها درخاک ِانگلستان وجود داشته و اکثریت برنامه های آنها از همانجا ترتیب و تنظیم میگردد. پیروانِ "جماعت تبلیغی"، مانند وهابی های عربستان سعودی، مخالف ِاهل تشیع، مخالف ِاشتراکِ زنان دراموراجتماعی ونیز، مخالفِ برجستهسازی قبور، برافراشتن ِ" توغ " بالای آنها و دعا کردن در مزارات و امثالهم میباشند.
اما، بخشهای دیگری ازوهابی های مسلح وسلفی های تروریست و بی رحم،
در نقاطی ازجهان مانند عراق، پاکستان، سوریه، یمن، چچن و افغانستان، دست به کشتارهای بیرحمانه، سربُریدن های وحشیانه و مثله کردن های تکاندهندۀ هزارها انسان تحت نام و شعاراسلام، شهرت ِنفرت انگیزی در سراسر گیتی کمایی کرده اند.
تذکرِ این نکتۀ مهم نیز ضروریست که عناصرِ مشکوک و مجهول الهویه یی بنام " تبلیغی ها " ازسالهای حاکمیت امارتِ گروه طالبان تا روزهای اخیر، تمامِ ولایات و مناطق ِافغانستان را بدون هیچ مانعی " گز و پَل " میکردند. وظیفۀ این " تبلیغی ها " ظاهراً سخنرانی و موعظه درمساجد پیرامونِ مسایل مذهبی – جهادی به سودِ خواستگاه بنیاد گرایی ودرجهتِ همنوایی با القاعده و طالبان بود ، اما ازآنجایی که این عناصر، نه اسم وهویت مشخص دارند و نه اصل و مرجعِ تمویل کنندۀ آنها به کسی معلوم است، بنابرآن، تعداد زیادی از وطندوستان ازاین ناحیه دچار نگرانی شدید بوده شکایت ازآن داشتند که هیچ مرجع رسمی پُرسنده و مسوول درافغانستان سراغ نمیشد ( و نمیشود) تا چگونه گی این موضوع را روشن سازد . (ادامه دارد)