. ۱. چند پرسش و پاسخ
چرا و چگونه انتخابات ریاست جمهوری سال۱۳۹۸افغانستان به "بن بست" کشانده شد؟، چطور دو سیستم حکومت داری یعنی، جمهوری متمرکز و نوع صدارتی ناموفق از آب به در آمد.
اکنون سیستم "حکومت فدرال" در دستور کار- قدرت های بین المللی، منطقۀی و ایادی سیاسیون مطرح داخلی آنها، قرار دارد.
اینکه چگونه؛ موافقین و مخالفین داخلی طرح مزبور- به حمایه و یا علیه آن (نوع حکومت فدرالی) در برابر یکدیگر صف آرایی و لشکر کشی دارند، تیر و کمان در دست، هر یک توانمندی خود را برای دریافت امتیاز تازه و تازه تر، به رخ حامیان منطقۀی و بین المللی خود میکشد، جداً حیرت انگیز و خجالت آور است.
. ۲. اندکی به گذشته
افغانستان کشوریست استثناییِ در جهان مثل و مانند ندارد. در این کشور هیچ چیز سر جایش نیست، چون که افغانستان کشوری است استثنایی. به همین لحاظ و از آنجمله؛ آنچه در قانون اساسی و قانون انتخابات افغانستان پیش بینی شد و تسجیل گردید، چندی از آن عملی گردید آنهم با پیامد منفی و فاجعه بار و متباقی هیچ و اصلاً عملی نگردید. چون که افغانستان کشوریست استثنایی! در قانون اساسی و قانون انتخابات افغانستان چند نوع انتخابات پیش بینی شده است، لطفاً توجه فرمایید
- انتخابات ریاست جمهوری.
- انتخابات پارلمانی.
- انتخابات شاروالی ها یا شهرداری ها.
- انتخابات ولسوالی ها یا شهرستان ها.
- انتخابات دهات و قریه جات.
دعوت مجلس بزرگان با لویه جرگه قانون اساسی.
.۳. نفرانس "بن اول" کج بود وج
اینکه نتایج انتخابات های چند دورۀ ریاست جمهوری، همچنان پارلمانی و شورای های ولایتی، پس از کنفرانس "بن اول" معیوب و معلول بارآمد و انتخابات های سالهای (۲۰۱۴/۱۳۹۳ و۲۰۱۹/ ۱۳۹۸) ریاست جمهوری به "بن بست" کشانده شد و پرسشی به میان می آید که؛ چرا؟ و برای دریاقت پاسخ به این پرسش و پرسشهای همچنانی لازم است؛ به چند و چون کنفرانس "بن اول" که ۸صبح ۱۱/۹/۲۰۰۱ رسماً دایر گردید،۹روز ادامه یافت و رویدادهای مجموع انتخابات های پس از کنفرانس مذکور را، شتابان گذر می نمایم:
- اجندا و ترکیب اعضا اشتراک کننده کنفرانس "بن اول" کج اندیشانه و معیوب سازماندی شده بود. طبیعی است که پیامدش - کج و معیوب تر از اجندا و ترکیب اعضای آن از درون - بیرون زد.
. ۴.عملیات بلند آزادی
- - پیش از نشست کنفرانس "بن اول"(۱۱/۹/۲۰۰۱) و پس از حادثه نامیمون۱۱سپتمبر۲۰۰۱م، همزمان با صدور فرمان حمله به افغانستان توسط رئیس جمهور (بوش پسر) در۱۷ اکتبر۲۰۰۱، زیر نام "عملیات بلند آزادی"، جهت دستگیری "بن لادن"، سرکوب القاعده و مسائل چند، "نهاد پژوهشی و تحقیقاتی" زیر مجموعه ریاست جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا موظف گردید تا طرح یا گزینش سیستم/ نظام، پس از امارت طالبان را برای افغانستان آماده سازد. نهاد مزبور؛ عاجل دست بکار شد و یافته های خود را روی میز ریاست جمهوری (بوش پسر) و تیم کاری او گذاشت.
یک. سیستم یا نظام افغانستان پس از طالبان، جمهوری متمرکز.
دو. سیستم یا نظام افغانستان پس از طالبان، جمهوری صدارتی.
سه. سیستم یا نظام افغانستان پس از طالبان،جمهوری فدرالی.
. ۵. گوشۀ از فیصله های کنفرانس "بن اول
- رئیس جمهور (بوش پسر) و تیم کاری او، گزینش "یک" یعنی "جمهوری متمرکز" را تایید و متباقی را به کنفرانس "بن اول" محول نمودند. کنفرانس مذکور، ضمن پذیرش نظام "جمهوری متمرکز" برای افغانستان، مدیریت این وظیفه را به تاریخ۱۳دسامبر۲۰۰۱ زیر نام "ریاست اداره موقت" به حامد کرزی سپرد. و نماینده های کشورهای عضو جامعه بین المللی که در کنفرانس "بن اول" اشتراک داشتند، پشتیبانی مالی- نظامی و غیره را به "اداره موقت" و افغانستان آینده تعهد سپردند.
در ادامه؛ حکومت انتقالی، ژوپن۲۰۰۲ که از طریق لویه جرگه/ مجلس بزرگان، متعاقب آن دو دوره ریاست جمهوری را با راه اندازی انتخابات های معیوب سالهای ۲۰۰۴و۲۰۰۹ ریاست جمهوری در تداوم مدیریت های قبلی (اداره موقت و حکومت انتقالی) بازهم به حامد کرزی سپرده شد و بنا به دلایلی داخلی و بیرونی "سیستم متمرکز ریاستی" جواب نداد. چون که افغانستان کشوری است استثنایی.
. ۶. حاکمیت نزدیک به۱۴سال کرزی
حاکمیت حدوداً ۱۴سال "سیستم متمرکز ریاستی" جواب نداد، گزینش "دو". یعنی "سیستم صدارتی" در اولویت کار ایالت متحده آمریکا و شرکا قرار گرفت و به همین خاطر؛ انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴/ ۱۳۹۳به فاجعه کشانده شد تا زمینه برای ایجاد "سیستم صدارتی" فراهم گردد و چنین شددیدیم؛ با دخالت (گویا حسن نیت) وزیر خارجه گذشته آمریکا جان کری، پس از توافق پشت پرده در ۱۷ اسد/ ۸ اکست همان سال، دکتر محمد اشرف غنی احمدزی بحیث رئیس و داکتر عبدالله عبدالله بحیث رئیس اجرائیه (با صلاحیت صدراعظم) حکومت وحدت ملی، اعلامیۀی را برای کار مشترک در حکومتی (نوع صدارتی) طی کنفرانس مطبوعاتی امضا و اعلام نمودند.
می بایست تا دو سال پیشرو، شرایط دعوت "لویه جرگه قانونی اساسی" فراهم می گردید، ضمن مسائل دیگر دعوت "لویه جرگه قانون اساسی" عملی نگردید. بنا به دلایلی آفتابی، "سیستم حکومتی صدارتی" پیش بینی شده در اعلامیه مزبور تحقق نیافت. چون که افغانستان کشوری است استثنایی.
۷. انتخابات ریاست جمهوری.
سال ۱۳۹۸ افغانستان و پیامد آن
انتخابات ریاست جمهوری سال۲۰۱۹/ ۱۳۹۸ با برنامۀی مشخص از پیش طراحی شده، به "بن بست" کشانده شد. پیش از اینکه کمپاین انتخاباتی انتخابات مذکور آغاز گردد، ماه ها قبل؛ گفت وگو میان هیئت های آمریکایی و طالبان، شروع از ۱۲ اکتبر تا ۲۳/۸/۲۰۱۹ پس از نه (۹) دور مذاکرۀ نفس گیر و پشت پرده، سرانجام قرارداد صلح۲۹اگست۲۰۱۹ با یک مقدمه و ده ماده که بخشی از آن به رسانه ها درز کرد و در قسمتی از مقدمه آن چنین می خوانیم: "جانب آمریکا امارت اسلامی را به رسمیت نمی شناسد ولی به عنوان یک واقعیت عینی افغانستان آن را می پذیرد."
چند جا کلمه "امارت" آگاهانه در متن قرارداد صلح مذکور گنجانده شد. و بدون کم و کاست متن مزبور، مورد پشتیبانی و تایید سیاستمداران "چپ" و "چپ ترین"، "راست" و "راست ترین"، "میانه" و "غیر میانه" شامل دیدارهای مسکو، دبی، دوحه، پاکستان و جاهای دیگر (نشست های مخفی) قرار گرفت. مگر؛ اشرف غنی احمدزی، حکومت و تیم او، به شدت در برابر قرارداد مذکور و نوع مذاکره آمریکا و طالبان استاد.
همه سیاستمداران و رهبران حزب ها، گویا "مطرح داخلی" با حامیان بین المللی شان در یک صف، اولویت کاری خویش را مذاکره، آشتی، ایجاد "حکومت موقت" (تقسیم کرسی ها) قرار دادند و رئیس جمهور اشرف غنی (دوره کاری اش به اتمام رسیده) انتخابات ریاست جمهوری را در اولویت کاری خود قرار داد و به مذاکره با طالبان پس از انتخابات تاکید ورزید، چنین هم شد.
. ۸. جاه طلبی طالبان
و توئیت های ترامپ.
زیاده خواهی های طالبان: - ناشی از بزرگ نمایی و بزرگ سازی های داخلی ها و خارجی ها که در برابر هیئت طالبان زیاد و بیش از حد کرنش کردند، تعظیم نمودند و در قباحت زدایی از طالبان هر یک سبقت جستند.
- همچنان مقاومت پایدار اشرف غنی (جایگاه اشرف غنی و تیم او در مذاکره نامعلوم بود) و مخالفت برخی از کشورهای منطقه و جهان، علیه چگونگی مذاکره و قرارداد حاصله از آن، توئیت های رئیس جمهور ترامپ را سبب گردید.
با یک توییت؛ همه تار پود سیاسیون داخلی در صحنه! و حامیان بین المللی آنها پنبه گردید و انتخابات از روی ناچاری در اولویت کاری موافقان و مخالفان قرار گرفت.
. ۹. نظام فدرالی
- حال که انتخابات۱۳۹۸ به "بن بست" کشانده شد، در پی آن و به احتمال قوی، ایجاد "حکومت موقت" نوع فدرالی مطرح است و پس از آن با تعدیل قانون اساسی فعلی افغانستان، شرایط ایجاد نظام فدرال، یعنی گزینه "سه" که توسط "پژوهشگران آمریکایی" در سال۲۰۰۱ مطرح بود، عملی خواهد شد.
چگونه نظام فدرالیِ؛ نوعی مانند "امارت متحده عرب"، امارتی که در راس آن امارت مرکزی (گویا فدرال) افغانستان با ایالت های امارت های طالب، چهار حزب دارایی بیس قومی و امارت های کوچک محلی و منطقه با رویکرد جدید پا به عرصه خواهد گذاشت.
. ۱۰. مردم، عدالت خواهان
و ترقی و تحول خواهان کجا است؟
در این درامه و درامه های قبلی، جا؛ جایگاه و منفعت توده های مرحوم، مظلوم و محکوم کجا بود و کجا است؟ همچنان جا؛ جایگاه و منفعت روشنفکران (روشنگران)، عدالت خواهان و تحول پسندان. به همین ترتیبِ جایگاه روحانیون میهن دوست، طیف ها و اقشار مختلف، طبقات و لایه های مرحوم مربوط به اقوام، ادیان و مذاهب مختلف جامعه افغاستان کجا بود و کجا است؟ می دانم، می دانید و می دانند، که پایمال جنگ افروزان مافیایی جهانی، منطقۀی و دلالان و ایادی داخلی شان بودند، بودیم و خواهیم بود.
. ۱۱. فرصتها از دست رفت
در دهه دموکراسی شاهی مشروطه (۱۳۴۲- ۱۳۵۲) روشنفکران، تحصیل کرد ها و نخبگان به جان هم افتادند و این دوره را در ضدیت با هم سپری کردند. دوره جمهوریت داود (۱۳۵۲- ۱۳۵۷) نیز چنین شد حتی ناجورتر از گذشته. بیش از یک دهه حاکمیت دموکراتیک حزب خلق ( ۱۳۵۷- ۱۳۷۱) که عمدتاً در شهرها حاکمیت داشت و تنظیم های هشت و هفت گانه در قصبات حاکمیت میرانند، ضمن تلاش و تقابل خونین برای حفظ قدرت و رسیدن به حاکمیت، هردو نیروی متخاصم در هم یاری حامیان بین المللی شان، به سرکوب و نابودی مردم و ترقی خواهان و تحول طلبان پرداختند.
دوره حاکمیت دولت اسلامی نوع جهادی (۱۳۷۱-۱۳۷۶) و امارت طالب (۱۳۷۶- ۱۳۸۰) و نزدیک به بیست سال اخیر نظام دموکراسی نئولیبرال (۲۰۰۱- ۲۰۱۹) همه فرصت های خوبی بود، برای انسجام نیروها، حلقات، تشکیلات ها، شخصیت های مومن و دلسوز به میهن و مردم. با تاسف چنین کاری صورت نگرفت و یا تلاشها بی ثمر بود. برخی با ادعای روشنفکری و زیادی با ادعای ملی بودن، در صف یکی از نیروهای درگیر آگاهانه یا ناآگاهانه قرار گرفتند، کم و یابیش به خانواده نیروهای ملی، مترقی و مردم نه تنها فیض رسانده نتوانستند، بلکه صدمه رساندند.
۱۲. چه باید کرد؟
- فرصت های لازم برای انسجام وجو دارد. نباید؛ پیشت این مافیا و آن مافیا داخلی و خارجی رفت. نبایدِ؛ تابع چوکی و مقام شد. نباید؛ تابع تزویر- زر و زیور گردید. نباید؛ پول و ثروت را بت ساخت و آن را پرستید. بیش از نیم قرن (۱۳۴۲- ۱۳۹۸) شروع از نیمه دوم دهه دموکراسی تا اکنون، نسل شما و نسل من، تجربه مستقیم و کافی دارید و داریم، بایست این همه تجارب را به کند و کاو گرفت. نخست؛ تعرض و حمله علیه عدالت خواهان توسط عدالت خواه به هیچ وجه عالمانه و عاقلانه نیست. پس از آن، تقابل را میان عدالت خواهان بایست کنار گذاشت و به گفتمان مستمر تن داد. از تجربه های گذشته آموخت و نباید؛ اشتباه هات گذشته و امروز را کتمان کرد. بایست از تجارب مثبت و منفی گذشته امروز و فردای پیشرو آموخت و آموخته ها را به کار بست. وجوه اشتراک را بایست دریافت و در محدوده وجوه اشتراک راه های همکاری عملی را جستجو کرد و آن را درعمل بکار بست. با تساهل، تسامح و همدیگر پذیری وجوه اختلاف را مدبیرانه، آهسته و پیوسته رفع کرد و سرانجام به همه نارسایی ها نقطه پایان گذاشت، الی آخیر. تجارب رزمندگان، سر به داران کشور (افغانستان)، منطقه وجهان را با خود داریم، همه ارزشمندند. چه بهتر از آنها استفاده لازم و اعظمی صورت گیرد. متباقی چه باید کردها، در گفتگوی دیگر.
۱۳. یاد دهانی
اصطلاح؛ "فدرال" و "فدرالی" در دهه دموکراسی در میتینگ ها و حوزه های آموزشی (ممکن برای اولین بار) در افغانستان کاربرد داشته. پس از آن در یکی از شماره های جریده "میهن" مربوط سازمان (سازا) این اصطلاح بکار رفته. متعاقب آن در برنامه جنبش ملی اسلامی درج گردید، مگر در کنگره پسین تشکیلات حزب جنبش از برنامه حذف گردید. بابه مزاری در این باره ویدیوی صوتی و تصویری دارد. به دنبال آن یکی از "نهاد های پژوهشی" آمریکایی در سال۲۰۰۱ کلمه "فدرال" را در پهلوی "جمهوری متمرکز" و "جمهوری صدارتی" مطرح نمود و پسان تر از آن کلمه فدرال و فدرالی در برنامه حزب کنگره ملی جا گرفت. چند ماه پیش جوبایدن معاون رئیس جمهور گذشته آمریکا بگونۀ آن را به زبان راند. اکنون در دستور کار سیاستمداران گویا مطرح! کشور از برای سفارش ایالات متحده آمریکا همه با هم زمزمه دارند