آیا ما در یک مرحلۀ انتقالی جهانی به سر میبریم...؟؟ آیا نظام های اجتماعی – سیاسی که تا حال با آن سر و کار داشته ایم، جا خالی میکنند...؟؟ نئولیبرالیزم، فاز سرمایه داری عریان
و بی حیا که نه به انسان رحمی میکند و نه به طبعیتش، آیا ما بازدر کوچ کشی یک دوران دردناک گذرا، خورد و خمیر می شویم...؟؟
گرچه جهانی شدن، با گرایش های روانپریشانه ای، ناسیونالیزم مغرضانۀ دول سرمایه داری و ابزار اجرایی آن - پوپولیزم یا عوامزدگی - بر این جهانیت درز های وارد آورد اما، وابستگی های ملموس و ناملموس مناطق مختلف دنیا به اثر نظام تولید سرمایه داری – که تمام انسان های سیاره را در قفس مصرف گری انداخته است – نشان داد که در فاجعه های بزرگ انسانی، جهانی شدن هنوز گریبان سازندگان آنرا رها کردنی نیست.
درست است که انسان جوامع غارت شده در نظام تولیدی بزرگ جهانی چندان نقش بارز نه داشته باشد ولی مصرف کنندۀ محصولات نظامش که است، از همین مجرا است که سرنوشت این انسان مصیبت زده در اول لست آسیب های جهانی درج می باشد؛ وقتی دولت چین این حاکم و سرمایه دار در بازار های جهان می گوید که « وجود ویروس کووید 19، در برون چین نیز منافع ما را تهدید میکند...» - اینکه چین به چه نیت و تاکتیکی این مطلب را اعلام نموده منظور ما نیست - مقصد از وجود یک حقیقت در این مطلب است؛ دنیای ما چنان به هم تاو وپیچ خورده است که ناسیونالیزم حار و پوپولیزم دهن کف کرده، جلوش را گرفته نمی تواند، حتی اگر علت بروز ویروس کووید19 نظام عقب مانده و عنعنه یی غذایی "هونان" هم باشد، باز نفوس کشور های غارت شده اند که بهای آنرا با مرگ و تباهی گسترده خواهند پرداخت، گیریه و زاری کردن که "...هله هله مُردیم..." نباید غافل ما بنماید که چگونه در برابر عروج و تهاجم وسیع مرگ مقاومت کنیم و – اگراز تکاندن ویروس کووید 19 عبور کردیم - نیز چه فردای را پیش رو خواهیم داشت، گرچه ما کمتر عادت داریم به نسل های آینده فکر کنیم و به مسؤلیت خویش برای آنان بی اندیشیم، ولی باز هم حد اقل بدانیم فردایی ها در چه دنیای زندگی را حمل خواهند نمود.
فعلاً ویروس کووید 19 در حال هجوم و پیشروی است، بدون شک قربانیان زیادی را از سرزمین های عقب نگه داشته شده خواهند گرفت، چون این سرزمین ها از قبل آنچه که برای وقایه و مدافعه داشتند را از ایشان دزدیده اند، آسیب پذیر ترین های این ویروس مناطق پناهنده نشین مانند پناهجویان هموطن ما در پاکستان، پناهجویان مستقر در سرحدات ترکیه و یونان، پناهجویان سوریایی مقیم لبنان و بازهم پناهجویان جنگ های سوریه و منطقه در خود سوریه و بعضاً عراق خواهند بود.
کشور های عقب مانده که فاقد امکانات کافی وقایه و معالجه اند، ممکن است، به اندازۀ قریب به تعداد مناطق آسیب پذیرترین، صدماتی را متحمل شوند.
ولی کشور های که دولت و طبقات صاحب اقتدارش به فکر خوب و بد وضع اکثریت آنجا نیستند، طبقات و اقشار نادار شان ، امروز با تفاوت کمی از وضع مردم سرزمین های عقب مانده در برابر کووید 19 قرار خواهند داشت.
همین حالا بحران ویروس کرونا چرخ اقتصاد تکنولوژی های بزرگ دنیا را مختل و بعضاً فلج کرده است و این پروسۀ مختل سازی هنوز در اول راه است، در دنیای پر سر و صدای ما چنان چُپاچُپی است که گویی همه زندهگان به خواب رفته اند و یا طبعیت خسته و مصدوم از بی رحمی منفعت جویی، کمی دم راست میکند.
دوران ما از لحاظ سرعت رشد تحولات تأریخی صریح ترین دورانی است که تا حال انسان در حیات خود آنرا دیده است،( گرتموت روزا "شتاب زمان"). این اصل یا خصلت حرکی تحولات تأریخی، حالت ناگزیری را مطرح میکند که گاهی تحولات عینی تأریخی، حتی از محاسبات ذهنی و سنجش های تخیلی ما پیشی میگیرد. پس آنچه که در باب آیندۀ پس از کرونا می خوانیم با وجود رعایت قواعد ارزیابی علمی ، حایز نسبیت های منطقی تأریخی خواهند بود.
در این زمان که حرص و آز بر ارواح و استراتیژی ها حکم میراند، چه مسخره به نظر خواهد رسید که نام از "انسان" و "انسانیت"ش بر زبان آورند، حالا تمام دنیا، برای حاکمان سیاره به آزمایشگاه مبدل گشته است، سیاره به میدان تاخت و تاز رقابت این غول های اقتصادی و تکنولوژیک مبدل گشته است که بر سر هژمونی و رهبری و گویا تصاحب سیاره در خفا و آهسته آهسته شاخ به شاخ گشته اند، انسان لاچار، همچو صید در حال نجات و فرار، به این رقباء با نگاه های آگنده از حیرت و ناآشنایی می نگرد، هنوز باور ندارد که در چنین وضعیتی که او در تقلا برای زنده ماندن دست و پا میزند، آن غول ها در چرت غارتش اند؛ در امریکا کمپنی های تولید آلۀ تنفس مصنوعی در بالا بردن قیمت آن، با هم به رقابت پرداخته اند، چه شکوهی دارد این رقابت در درجۀ بلند ناانسانی بودنش، عده ای محدود از ما افغان ها که به نحوی وارث همین متحد بین المللی خود انگاشته می شویم، افزایش نرخ تکت پرواز دهلی و کابل به 500 دالر توسط مالک "کام ایر" کم بی شباهت نیست در بی ارزش انگاریی حیات انسان در برابر کسب منفعت...
تا هنوز پایان این تراژیدی سرتاسریی انسانی معلوم نیست، اما زنگ خطر عظیمی که به صدا در آمده است، به اضافۀ مرگ و میر وسیع آدم ها، بحران عمیق اقتصادی بعد از بحران کووید 19 خواهد بود.
به همین سبب دانشمندان و سوسیولوگ ها، امروز مصروف و سرگرم پژوهش در این زمینه اند که آن سوی تنگنای مرگبار کووید 19 چه دنیای در انتظار ما نشسته است، موضوعی که این تحقیق درحد توان به آن پرداخته است.
محققان و جامعه شناسانی نظرات کلیی در این باب گفته اند:
«ادگار مورن، فیلسوف، جامعه شناس شهیر فرانسوی و جهانی که وارد صد سالگی اش شده ولی مثل جوانان ۶۰ ساله بحث می کند، می گوید :. " بی نهایت غم انگیز خواهد بود که اگر از این بحران عظیم یک تفکر سیاسی که راه نوی را نشان بدهد، بیرون نشود "». ادگار مورن در تویت دیگر حرف اول این تفکر سیاسی را برای ما پی می ریزد : « ویروس با کشتن ما نئولیبرالیسم را می کشد.»
جنیفر فینی بویلان در نیویارک تایمز نوشته است که: «جهان پیشا کرونا دیگر برگشتنی نیست. در این شرایط، به رهبرانی علم گرا، حقیقت بین، معنویت گرا و حساس به درد دیگران، نیازمندیم، نه نژادپرستانی چون ترامپ...»
"میشل سر Michel Sarre " در کتابش زیر عنوان "فصل بحران Temps des crises " می نویسد:«... در مورد درمان شدن چه می توان اندیشید؟ اینکه هرگز به معنی بازگشت به گذشته نیست – اصطلاح اعادۀ سلامتی غلط است و حالت پیش از بحران را باز نمی گرداند - چون چنین بازگشتی دوباره، مثل دور تسلسل به سوی بحران تحول پیدا میکند، بنابرین درمان شدن حالت جدیدی را نشان می دهد که با مصرف جدید، برای ارگانیزم پیدا شده است. بحران، بدن را یا به سمت مرگ می راند یا به سوی حالت تازه ای که بدن به اختراع آن واداشته می شود...»
"سر" معتقد است که هربار بحرانی پیش می آید، حتماً آبستن یک دوران جدید دیگر است که با دوران ماقبل خویش متفاوت خواهد بود، خواه این تفاوت ها خیلی بارز و مشهود باشند و یا کمتر متبارزو غیر مشهود محسوس گردند، ولی به مرور زمان خود را برون آورده و با اثرات خویش، حضور خود را نشان خواهند داد.
لوموند دپلوماتیک مؤرخ 20 مارچ 2020 در بارۀ پاندیمی کروناویروس، نوشتۀ هوشدار دهنده ای از "ژاک اتلی" اقتصاددان و اندیشمند معروف فرانسه به نشر سپرده است که نکاتی از آن را در این جا اقتباس می نمایم:« امروز در جهان هیچ امری عاجلتر از مدیریت و کنترول دو سونامی عظیم نمی باشد: سونامیی صحی و سونامی بحران اقتصادی ناشی از آن، که در کمین واژگون کردن جهان نشسته است و تا حال ضمانتی وجود ندارد که بر آن فایق آئیم اگر در برابر آن شکست بخوریم سال های تیره ای در انتظار ما خواهد بود، حالت وخیم آن نیزقطعی نیست و جهت زدودن آن باید به دور ها نگاه کرد به زمانه های دور عقبی و دور پیش رو، برای فهم آنچه که ما در آینده با آن مواجه خواهیم بود
از هزار سال به این سو هرایپدمی (پاندیمی) گسترده تحولات اساسی را با خود به دنبال داشته است؛ تحولات در سیستم سیاسی ملل، در فرهنگی که متمایل به همان سیستم بوده است، به طور نمونه –بدون شرح پیچیده گی تحولات تأریخ – طاعون بزرگ قرن چهاردهم یک سوم نفوس وقت اروپا را محو کرد و تقلیل داد و سهم مفرطی در کاهش نفوس قارۀ اروپای پیر گرفت ؛ به جای محتسب مذهبی، پولیس ادارۀ حکومت به وجود آمد به حیث یگانه وسیلۀ مطمئن امنیت افراد. دولت مدرن و روح تمایل علمی، متولد شدند، اینها به حیث ثمرات همان تکان ناشی از تراژیدی گستردۀ صحی طاعون بزرگ بودند. این ابعاد جدید ، از منبعۀ واحد سرچشمه می گرفتند آن منبعه کاهش سلطۀ سیاسی مذهبیون و کلیسا در امور سیاسی بود زیرا این ها در امر محافظت جان انسان ها در برابر پاندیمی عاجز آمدند و حتی در توجیه و تشویق مردن نقش ادا کردند، پولیس ها جایگاه کشیشان را گرفتند.
همچنان در اواخر قرن 18 اطباء به حیث مؤثرترین وسیله، در برابر مرگ ناشی از ایپیدمی جایگاه محتسب ها را گرفتند. به این صورت حاکمیت چند قرنۀ مبتنی بر اعتقادات، پشت سر گذاشته شد، حاکمیتی که قسماً بر نیروی روحانیت قرار داشت، پس از آن یک نظام شفافی که بر دولت حقوق بنا گشته بود ایجاد شد.
می توان باز هم مثال های زیادی ارائه نمود که : هرباری که یک پاندیمی یک قاره را مصاب ساخته است به دنبال آن باعث بی اعتبار سازی و کم اعتبار گردانیدن نظام اعتقادی و حذف و یا کاهش کنترول آن گردیده است، زیرا آن نظام نتوانسته بود، مانع مرگ تعداد بی شمار انسان ها گردند: آنانی که زنده ماندند، به انتقام از رهبران مذهبی، سلطۀ روحانیت را فروریختند.
امروز نیز اگر حاکمیتی که در غرب مستقراست، بر این تراژیدی جهان شمولی که آغاز گردیده است فایق نه گردد و در برابر آن کوتاه بیاید، تمام نظام حاکمیت و ایدیولوژیی که بر آن بنا گذاشته شده است، زیر سوال خواهد رفت و بعد از سپری نمودن یک دوران تیره و تار و مبهم، ممکن است، به عوض این نظام، مودل دیگری به وجود آید که برحاکمیت نوع دیگر، اعتماد دیگر و ارزش های جدید مستقر خواهد بود، به عبارت دیگر تمام نظام حاکمیتی که بر رعایت و مواظبت حقوق فردی بنا یافته، ممکن است از هم بپاشد و همزمان با آن دو مکانیزم دیگر یعنی نظام بازار و دموکراسی نیز ناکافی و نامنطبق به وضع پیش آمده وانمود گردد، کنترول و مدیریت این مقطع ابزار و تجربۀ ادارۀ مدبرانه را نیاز خواهد داشت تا انسجام تحول حفاظت گردد، این روش ممکن خواهد ساخت تا حقوق فردی نیز تا حدودی محترم شمرده شود...
اگر سیستم های غربی در امر مدیریت و کنترول معضلۀ عظیم فعلی عاجز آیند، نتیجه آن خواهد شد که ما خواهیم دید به جای آنها نه تنها رژیم های قدرت محور و بازرس به حاکمیت راه خواهند یافت بلکه از تکنولوژی هوشمند مجازی به صورت مؤثرجهت استقرار و تداوم حضور خود نیز استفاده خواهند کرد.
در منهتن هر شخص نمی تواند بیشتر از دو خریطه برنج خریداری کند، خوشبختانه این رویداد یکی از درس های دیگری که این بحران میدهد این که: تمنای زنده ماندن و آرزوی زندگی کردن همیشه نیرومندترین است و بالاخره انسان همه موانعی را ازسر راه اش بر میدارد، موانعی که ممکن است، در مراحل بحران سبب غیابت او بر زمین و سیاره گردد.
زمانی که پاندیمی دور شد، لحظۀ تولد فرا خواهد رسید البته بعد از یک دورۀ ضعف عمیق و فقدان نیرو، به دوره ای مواجه خواهیم بود که قدرت به آهستگی جا به جا گردد، ورقی از تأریخ که به آهستگی و راحتی برگشتانده خواهد شد، در صفحۀ بعدی چه خواهد بود...؟ : دوران یک مشروعیت جدید؛ حاکمیتی که نه بر اعتقادات، نه بر قدرت، نه بر اسباب دیگر منجمله - بدون تردید - نه بر پول - علتی که به صورت نهایی تغییر شکل خواهد داد - و قدرت سیاسی کارش را از مبده ای آغاز خواهد کرد که حوایج و تمایل دیگران همۀ آنرا مسیر میدهد، بخش اقتصاد فرو ریخته نیز به خواستۀ دیگران طی طریق خواهد کرد، در سکتور صحت، در سکتور شفاخانه ها، سکتور مواد غذایی، تعلیم و تربیه، حفظ محیط زیست، و سرعت رشد شبکه های بزرگ تولید و گردش انرژی و نیزتوسعۀ معلومات ضروری برای هر بخش و رشته.
و مردم از اشیای غیرضروری و برون از حوایج اولیه، یا خرید را متوقف خواهند ساخت یا سرعت خرید خویش را کُند خواهند نمود و توجه به مواد و اشیای اساسی زیستی بیشتر معطوف خواهد گردید. اشیای که نیاز فوق العاده به آنها در سیارۀ ما خواهد بود، اشیای که ما آنها را مواد و لوازم نادر و سنجیده شده در زمین ما تشخیص خواهیم کرد. نقش ما آن خواهد بود تا جهان ازاین دورۀ انتقالی به صورت هر چه ممکن نرم برون آید و نه یک مزرعۀ ویران. هرچه به سرعت این استراتیژی را جاگزین نمائیم به همان سرعت از پاندیمی خارج خواهیم شد و نیز از بحران هیبتناک اقتصادی که به دنبال آن خواهد بود»
این بود اقتباسی ترجمه ای از نوشتۀ "ژاک اتلی" که در بالا آورده شد.
لوموند در بارۀ نوشتۀ موصوف تبصره میکند که: "ژاک اتلی" در این مؤلفۀ هوشدار میدهد که "رابطۀ ما بعد از کرونا با مدار جهانیی خواهد بود که با دنیای فعلی ما جداً تفاوت خواهد داشت..."
تخمین میگردد که مرحلۀ بحران بیماری ویروس کووید 19، مرگ و میر بی مانندی را به دنبال خواهد داشت، فقر و گرسنگی بخصوص برای مناطق فقیر نشین دنیا گسترده تر خواهد شد، فابریکه گک های کوچک و متوسط دگر از نفس کشیدن خواهد افتاد و صنایع بزرگی که دگر محاسبات منفعت آور نداشته باشد، متوقف خواهد شد و یا اگر قبلاً توقف نموده باشد مجدداً آغاز به فعالیت نخواهند کرد و نیز به علل متعدد نامشخص، فعالیت های سکتور های مختلف باز خواهد ایستاد این اینها همه باعث بیکاری گستردۀ کارگران در سراسر جهان خواهد گردید، به علل و سبب کاهش تولید، امتعه گران تر به بازار عرضه خواهد شد، نبود پول و ناتوانی قوۀ خرید نیازمندان، دوران اقتصادی کندتر خواهد شد. کشور ها و نظام های که برای حیات اقتصاد ناتوان خود متکی به کمک ها ی دول دونر اند، روز های ناخوشایندی را پیش رو خواهند داشت.
کندی و دوران نقاهت اقتصاد جهانی، چاقوی ناسیونالیست های کپیتالیست را دسته میدهد و ممکن سعی نمایند در انزوای بیشتر کشور ها از این وضع نفع ببرند و نیز احتمال دارد، عده ای از کشور ها از دوران بحرانی هجوم ویروس کووید19 درس گرفته و متوجه ناگزیری وابستگی های جهانی گردیده باشند، حرف آخر اینکه لازم خواهد بود بشریت برای یک دوران سخت پیچیده و پُر از تنگنا های شناخته و ناشناخته آماده باشد. پس بعید نخواهد بود که ما در مرحلۀ انتقالیی به سر می بریم که شاید در گذشتۀ تأریخ بشر چندان سابقه نداشته است.
دشوار و خیلی دشوار است انسان امروز که در بند هیولای عجیبی افتاده است، برای فردایش مثل هر بحران اجتماعی- سیاسی پیشینه، خط اندازی و مرزبندی ها را فهرست نماید، تازه ما نمی دانیم صف بندی های اجتماعی- سیاسی فردا ها میان انسان های مظلوم و شاید غارتگران جدید الهویتش چگونه آراسته خواهند گشت.
تشخیص فرآورده های این دو بحران صحی و اقتصادی سهل نیز نخواهد بود، ولی آدم ها همانند همیشه در تقلای نظام و جامعه ای اند که رعایتش کند که به صورت بنیادی تمام عوامل برابری اصیل میان آنان را به میان آورند، انسان ها طی قرون متمادی بالخصوص در این اواخر به صورت عریان و علنی به مظلومیت و قربانی بودن عادت داده شدند، هم در ساحۀ زندگی مادی و نیز در حوزۀ زندگی معنوی؛ اگر نانش دزدی گردید و خانه اش تصرف شد، به ادامۀ حیات در فقر به مجادله ادامه داد. معنویت او، ، فرهنگ، حرمت به وقار، حقوق و حیثیتش نیز به شیوه های گوناگون نیز زیر پا گردید، شناخت انسان کنونی از لازمه های طرز حیاتی که مستحق و شایستۀ آن استِ، مثل انسان های قرون گذشته نیست، او باید برای ایجاد آن شیوۀ زندگی مطلوب خود سعی و مبارزه نماید.
انسان فردا مثل هر دورۀ از تأریخ بشر در برابر سد های مختص دورانش قرار خواهد داشت، اما قادر خواهد گشت، پیش برود، انسان قادر است انسانیت پس از بحرانات متعدد صحی و اقتصادی را مرتفع تر بنگرد و برایش تعریف دگر و اخلاق شاید والاترایجاد کند.
پایان