وبسایت خبری پاکستان تودی بتاریخ ۲ سپتمبر ۲۰۲۰ متن مصاحبهٔ دگرجنرال متقاعد اسد درانی رئیس اسبق سازمان استخبارات نظامی پاکستان (ISI) با یک تلویزیون انترنتی را نشر کرده است که حاوی مطالبی در مورد نقش برخی کشور ها در آیندهٔ افغانستان بعد از مذاکرات صلح است. اسد درانی همانند جنرال حمید گل حتی بعد از تقاعد هم همان پالیسی آی.اس.آی را با شیادی تبلیغ میکند اما برحسب تصادف یا آگاهانه دست به افشا گری هائی هم میزند.
جنرال درانی نقش پاکستان طی یک دههٔ گذشته را به برسی میگیرد. وی میگوید:" پاکستان ده سال قبل پلان اخراج امریکائی ها از افغانستان را طرح کرده بود اما اکنون در ختم بازی (ختم جنگ طالبان با حکومت افغانستان) نقش بسیار مهم ندارد و افغانها مجبور به تعین سرنوشت خود اند". درانی بحیث یک جاسوس کارکشتهٔ ISI در اینجا میکوشد بر نقشی که آی. اس.آی از طریق طالبان در تعین اجندا وسمت دهی مذاکرات بسوی تأمین حاکمیت نیابتی پاکستان بر افغانستان بازی میکند، پرده اندازد. اما درجواب سوال دیگری در این مورد حقایق را ناخودآگاه بروز میدهد: " ما هیچ تشویشی نسبت به آینده نداریم. طالبان برندهٔ جنگ با ایالات متحده اند وموقف تعین کننده دارند. منافع ملی ما ایجاب میکند تا در مسایل آیندهٔ افغانستان مستقیماً دخیل نباشیم". جنرال دُرانی اضافه کرده است: " پاکستان یک بلاک همکاری های منطقوی را ایجاد کرده است. از طریق این بلاک همراه با چین، روسیه، ایران و ترکیه نقش کلیدی درختم بازی ایفا خواهد کرد". این بدین معنی است که پاکستان با بازی کارت طالبان نه تنها از امریکا بلکه از چین، روسیه، ایران و ترکیه هم امتیاز می گیرد.
در رابطه با نقش نیروهای داخلی افغانستان وطالبان در ختم بازی نیز جنرال اسد درانی همان پلان استراتیژیک آی.اس.آی برای افغانستان بعد از صلح را که طی بیشتر از یکسال گذشته آشکارشده است تبلیغ میکند:" طالبان همین حالا نقش تعین کننده در افغانستان جنگ زده دارند و باید رول مهمی را بازی کنند. علاوتاً بازیگرانی چون داکترعبدالله، داکتر(؟) محقق، ودیگر رهبران اقوام نیز نقشی در افغانستان آینده خواهند داشت اما برای اشرف غنی در آیندهٔ افغانستان نقشی موجود نیست چون او تحمیل شده است". مثل اینکه طالبان و این بازیگران دیگرکه از الطاف آی.اس.آی برخوردار اند تحمیل شده نباشند و آنها را مردم انتخاب کرده باشد.
در رابطه با نقش ایالات متحدهٔ امریکا در جنگ دو دههٔ اخیرافغاستان، رئیس اسبق آی.اس.آی بازهم از دید منافع مداخله گرانهٔ پاکستان به قضایا نگریسته وگفته است: " ایالات متحده با پرداخت سالانهٔ میلیار ها دالربه قوای امنیتی و دفاعی بیکارهٔ (؟!) افغانستان این پولها را ضایع ساخت و سالانه مبلغ ۵۰۰ میلیون دالرامریکائی را بطور مخفی به طالبان رشوه (؟) میداد .". سخنان د رانی در مورد کمک مالی امریکا به طالبان را نمیتوان بی اساس پنداشت زیرا سخنان یک افسر ارشد اردو و رئیس اسبق ای.اس آی است. درانی که از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ رئیس آی.اس آی بود با بازی بزرگی که ابر قدرتها بر سرتسلط بر افغانستان براه انداخته بودند خوب آشناست و نقش دشمنانه اش را در انهدام قوای مسلح آن زمان افغانستان وصدور بحران جدید به کشور ایفا کرده است. وی یقیناً شبکهٔ ارتباطی خوبی هنوزهم در بخش افغانستان آی.اس.آی (Afghan branch) دارد. بنابرین ضرورت شک کردن بر معلوماتش موجودنیست. اما "رشوت" برای حل یک مشکل و یکباره در موقع ضرورت داده میشود. برای کمک دوامدارپولی که هرسال به عین مبلغ تکرار میشود نمیتوان اصطلاح "رشوت" را بکاربرد. پس آنچه محتمل بنظر میرسد همانا سهیم بودن امریکا درتمویل فعالیت های جنگی طالبان است. در اینجا به این سوال بر میخوریم که آیا ایالات متحده گروهی را تمویل میکرده است که جان دوهزار عسکر و قراردادی اش را گرفته است؟. البته همچو چیزی در زندگی عادی نامعقول جلوه میکند اما درمعاملات استخباراتی نا ممکن نیست. از سال ۲۰۱۴ بدینسو بعضی از تحلیلگران در شبکه های مجازی مینوشتند که سر رشتهٔ هر دو طرف جنگ بدست امریکاست. ما در آن زمان به این تحلیل تئوری توطئه خطاب میکردیم. اما افشاگری رئیس اسبق آی.اس.آی این تئوری را تا حدی به حقیقت نزدیکتر ساخت و ادعا های ضد امریکائی بودن طالبان را بیش از پیش و جداً زیر سوال برد.
درنقل قول مذکوردشمنی آی.اس.آی با قوای مسلح افغانستان و ارادهٔ پاکستان برای انحلال این قو انعکاس یافته است. عساکرو پولیس درقوای مسلح افغانستان با وصف تازه کار بودن و نداشتن تعلیمات کافی نظامی توانستند با جانبازی بعد از سال ۲۰۱۴ عمدتاً به اتکای خود، تجاوزات مستقیم و نیابتی پاکستان را دفع کنند. در سال ۲۰۱۹ چندین ولسوالی را از طالبان پس گرفتند ولی با آغاز مذاکرات امریکا-طالبان براین مارش نظامی قوای مذکور قیودات وضع شد و نقش شان به نیروی دفاعی تنزیل داده شد. سخنان بنیاد فیاض دردفاع از عسکرو پولیس افغان که فرزندان این مرز وبوم اند، ضرورتاً به مفهوم دفاع از رژیم نیست. از نظرما افشاگری وکار برای ناکام ساختن دسیسه های پاکستان در مورد افغانستان وظیفهٔ وجدانی هر افغان میباشد. دررابطه به اینکه امریکا تا دو سال قبل دقیقاً دو برابر این کمکها را سالانه به دولت فاسد پاکستان می پرداخت تا در به اصطلاع جنگ ضد تروریسم در افغانستان کمک کند، جنرال اسد درانی سکوت کرده است. در واقع عساکرپاکستانی که در بدل سالانه ۸ میلیارد دالر کمک امریکا در مسیر خط تحمیلی دیورند جابجا شده بودند، امنیت عبور ومرورطالبان را به افغانستان میگرفتند و زمینه را برای ادغام مناطق خودمختارپشتون ها در داخل پاکستان واعماربرج و بارو برفراز تیه های همجوار خط فرضی دیورند و کشیدن سیم خارداردرمسیر خط مذکور مساعد ساختند.
آخرین جمله در نقل قول فوق " بعد از شکست دادن جهان (ناتو) طالبان توقف نا پذیر اند" نیز بسیار قابل تأمل است. در چه طالبان توقف ناپذیراند؟ درادامهٔ خونربزی در افغانستان؟ در ادامهٔ حملات تروریستی براهداف خارج ازافغانستان؟ درادامهٔ تشنج افروزی در کشور های همسایه که آی.اس.آی نام آنرا جهاد گذاشته است؟ یا در هر سه بخش؟
در رابطه باهند موضع درانی تاحدی تغیر کرده است. او مشترکاً با آقای ا.س. دولت رئیس اسبق استخبارات هند (راو) به زبان اردو کتابی نوشته است بنام " یاد داشت های جاسوس وسراب صلح در هند" ودر آن اشاراتی دارد برمسائل برای پاکستان حساس تروریسم و نقش استخبارات در آن در ارتباط با حملات تروریستی درمومبی و کشمیر. اردوی پاکستان اسد درانی را به اتهام اینکه با نشر این کتاب لوایح عملکرد متقاعدین عالیرتبه نظامی را نقض کرده است، محکمهٔ نظامی نموده و حقوق و امتیازات تقاعدی اش را متوقف ساخته است. اما در رابطه با افغانستان اسد درانی هنوزهم مدافع قسم خوردهٔ تروریسم است. به امید روزی که حمیدگل ها و اسد درانی ها قادر به صدور تشنج و جنگ به افغانستان نباشند.