شگفتن آرامش در داغستان

     آنچه که ملت به اسارت درامده ما را خسته و درمانده می کند سردر گمی شان از پیچیده گی اوضاع نا به سامان جاری کشور نیست که مانند کوه های سنگین رو برو شان میخ کوب شده اند. بلکه ریگ های دشت های خشک و سوزان درون کفش « نخبگان » شان است.

نخبگانی که چون موم در دست اجنبی ها، آب می شوند و به اشاره انگشت باداران شان جنگ و خانه ویرانی را روزانه  تکرار کرده ملت افغانستان را هیزم آتش جنگ نیابتی ساخته و هر روز در تنور داغ جهنم قدرت طلبی شان می سوزانند. آنهاییکه ازیک سو از صلح و آرامش گلو پاره می کنند و از جانب دیگر فضای آرامش را از خانه های مردم دزدیده اند. صلح که روی یخ تفاهم نامه ای دوحه نوشته شده و در زیر شعله های آتش راکت پرتاب شده ای احزاب اسلامی قرار داده شده اند ، صلحی که کیمیا بته ای نایاب کوهستان ها و سراب صحرای سوزان داغستان بنام  افغانستان گردیده است.
افغانستانی که مردم اش سالهاست اختیار زنده گی شان در دست بیگانان است و آنها نوکران اش را  مانند دانه های شطرنج روی نردبان ، گاه  به سمت شمال و گه به جنوب در حرکت می آوردند و این نوکران که جنگ را به پول می خَرند و بکس های مملو از دالر و ریال را از دستان خون آلود اجنت های استخبارتی کشور های ذیدخل در موضوع افغانستان تسلیم شده و به بانک های جهانی پس انداز می نمایند.
امریکا نزده سال و اندی قبل به بهانه امنیت خویش، با پرداخت میلیون ها دالر به قلدران و تفنگ سالاران اتحاد شمال، این آتش افروزان جنگ و ترور، مطابق به پلان از قبل طرح شده شان بر افغانستان تجاوز اشکار کرد و آنرا  در اشغال درآورد . جای پا خرس های قطبی و توله سگان پنجابی را ، سُم خَران یانکی ها پُر ساخت .
یانکی ها با ایجاد پایگاه های نظامی اش در افغانستان ،  استراتیژی محاصره چین و روسیه و نظارت بر کشور های اتمی منطقه و جمع آوری اطلاعات از رژیم اسلامی ایران، پلان و حمله مستقیم به کشور های اسلامی شرق میانه، را که سالها قبل طرح از هم پاشی شان را پلان کرده بود،  تدارک و عملی کردند ، با دوام جنگ خانمان سوز  در منطقه،  سبب ویرانی چندین سده مدنیت های تاریخی این بخش از جهان شدند.
 طی بیشتر از نوزده سال، یانکی ها برای فروزان نگاهداشتن جنگ به نوکرانش در هر دو طرف منازعه، بلیارد ها دالر مصرف کردند و خون ریزی و آتش جنگ نا تمام  را در افغانستان طولانی ساختند ، که بیشترین تلفات جانی و مالی درگیر این جنگ تحمیلی را ملت ستم دیده و غم کشیده ما متقبل شده میروند . یانکی ها به اهداف که می خواستند رسیدند و حال که به شکست و خسته شدن از جنگ ناتمام مجبور به اعتراف شده اند ، می خواهند با حفظ ماموران اطلاعاتی شان ، با تفاهم در نشست امریکا – طالبان در دوحه قطر ، از اینکه « افغانستان دیگر خطری برای امنیت امریکا نباشد» ، به طالبان رسمیت داد و نیروهای اش را از افغانستان می خواهند خارج کنند!؟ 
 ماسکو و تهران که زمانی « امارت اسلامی » طالبان را دشمن امنیت شان می پنداشتند ، در پروژه ماسکو ، با دعوت از دست پرورده های طالب شان که با پول و سلاح روسی - ایرانی مجهز و به نیروی بالقوه و بالفعل در خون ریزی مردم افغانستان سهیم اند و نیروهای سیاسی و جهادیون سابق افغانستان ، حتی خلقی ها و پرچمی ها  خواست تا از قافله « صلح خواهی در افغانستان »  در تقابل با رقیب بین المللی شان -امریکا - عقب نه ماند به طالبان چراغ سبز به قدرت رسیدن را روشن کردند و در پروژه ماسکو ،  برطرح های روسی -ایرانی – ، با برقراری حکومت عبوری- موقت مطابق خواست مشترک طراحان استخباراتی روس -ایران – پاکستان ، در غیاب نماینده های واقعی ملت داغ دیده افغانستان  به تفاهم و توافق برسند.
ابر قدرت ها برای رفع رقابت بین خود در این اوضاع پر طلاطم کشورما به تفهاهم خواهند رسید ، تا صلح واردارتی شانرا بر شانه های ملت ما تحمیل کنند ، و با تفاهم نامه ای در یکی از شهر های اروپایی ویا در شهر دوحه قطر ، خفاشان شب پرست را با کرگسان و لاش خوران، زیر چتر دولت عبوری  در افغانستان به کرسی امارت بیاورند و در این فصل سرد و تاریک ، آرزوی لبخند شادی و آرامش را از لبان خانواده ها با چنگ و انبور بگیرند .
زمانی لبخند بر لبان مردم ما شگوفه خواهد کرد که نخبگان ملی گرا و دموکرات های مترقی که تا هنوز نتوانسته اند متشکل گردند ، دست به ایجاد یک تشکل ملی و انقلابی بزنند تا بمثابه یک نیروی بالقوه و بالفعل ، خلای بزرگ را که در هر اجلاس سرنوشت ساز ملت افغانستان دایر میگردد ، پُرساخته و از خواسته های بر حق توده های افغانستان دفاع کنند . 
مردم هم از کمبود این نخبگان واقعی شان سردرگم مانده اند. آیا این ملت زخمی ما از این سردرگمی و دلهره گی نجات خواهند یافت؟ البته ، وقتی که  قدرت سیاه دلان و شب پرستان که سبب درد و شکنج شان شده است و هر روز از عزیزان شان قربانی می گیرد سقوط داده شود . وقتی که مردم افغانستان سرنوشت و اختیار زنده گی و حیات سیاسی شان را خود بدست گیرند و به حاکمیت تفنگ سالار مجاهد و راکت پران اسلامیست و شلاق بدست طالب ، نقطه پایان دهند، و فصل شگفتن آرامش را در داغستان که مانند کوه پا بر جاست ، جشن بگیرند. 
 زمان با یک چشم بهم زدن با سرعت در گذر است . نیروی های ملی و دموکرات مترقی پراگنده و مخدوش ذهن، زمانی که رویای رسیدن به خانه  مقوایی ذهنی شان را کنار گذاشته و به ایجاد یک تشکل نیرومند و بالقوه که در شرایط کنونی کشور به آن اشد ضرورت است گام عملی بردارند . آنجاست ، که این الترناتیف قوی و بالقوه ای مردمی در صف مقدم مقاومت علیه دشمنان قسم خورده شان با دستان گِره زده در مقابل نیرو های     جهل ستیز و سیاهکار ، ایستاده گی خواهند کرد.
وظیفه ملی گرایان و دموکرات های مردمی است که با ارزیابی دقیق و علمی از وضیعیت سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی  جاری کشور ، طرح واحد و سازنده خود را هر چه زودتر بیرون دهند و در تشکیل ارگان ملی و دموکرات مردمی ، سریع تر وارد عمل شوند . دیدگاه ها و طرح ها شما ، زمینه ای  گشودن دروازه امید بسوی یک جامعه مردم سالار واقعی با اهداف انسانی و تطبیق عدالت اجتماعی و دموکراسی افغانی را درافغانستان فردا فراهم خواهد ساخت .
درب های دل بگشایید بدانند همه    شمع را در خانه نباید به تماشا نشست. 
محمد طاهر نوامبر ۲۰۲۰

اخبار روز

14 میزان 1403

BBC ‮فارسی - BBC News فارسی BBC ‮فارسی

کتاب ها