روشن است که پاکستان در این آخرین روزهای خروج کامل نیروهای امریکا و ناتو پس از بیست سال جنگ این نیروها در افغانستان، احساس پیروزی می کند. اظهارات اخیر عمران خان صدراعظم پاکستان در روزهای اخیر ماه جولای مبنی بر اینکه طالبان در شرایط خروج قوای ناتو خود را پیروز جنگ میدانند و مشکل است که توافقی را برای صلح بپذیرند، در واقع بیان این پیروزی بود.
اما سوال این است که آیا پاکستان می خواهد احساس پیروزی خود را در جنگ افغانستان با تصاحب انحصاری قدرت توسط طالبان از راه نظامی و گویا فتح افغانستان به نمایش بگذارد؟
چند نکته در پاسخ به این پرسش قابل بیان و بررسی است:
1 – کاملاً واضح است که پاکستان می خواهد ناسیونالیزم پشتون در افغانستان را از مسند قدرت سیاسی که فکر می کند اشرف غنی و حکومتش و هم چنان کرزی با حکومتش شکل دادند، به زیر بکشد و شکست دهد.
2 – پاکستان می خواهد بنیادگرایی اسلامی پشتون را در افغانستان جانشین ناسیونالیزم پشتون در حاکمیت سیاسی بسازد. اکنون طالبان ممثل این بنیادگرایی دینی جامعۀ پشتون هستند.
3 – بنا بر این پاکستان تا زمانی که اشرف غنی و حکومتش در ارگ باقی بماند هیچ نوع تلاش صادقانه و جدی را برای مذاکرات صلح انجام نمیدهد. زیرا پاکستان معتقد است که هر نوع همکاری به مذاکرات صلح موجب بقای حکومت فعلی بریاست غنی می انجامد.
4 – پاکستان از تشکیل دولت یک دست توسط طالبان با پیروزی نظامی طالبان به همان حد ناکامی و شکست طالبان در جنگ احساس نگرانی می کند. زیرا پیروزی نظامی طالبان و تشکیل حکومت انحصاری آنها بدون مشارکت گروه های سیاسی و قومی افغانستان و در غیبت سایر کشور های همسایه و منطقه برای پاکستان دو خطر عمده را ایجاد می کند:
الف:
پیروزی نظامی طالبان و تشکیل دولت و امارت طالبانی ممکن است لبۀ شمشیر جهادی گروه های مشابه را در داخل پاکستان بسوی دولت این کشور برگرداند و پاکستان با این ماری که بازی می کند، خودش قربانی نیش و زهر آن شود.
ب :
پاکستان احساس نگرانی می کند که در صورت پیروزی نظامی طالبان و تشکیل دولت طالبانی بصورت انحصاری، تحت فشار جنگ نیابتی در افغانستان قرار بگیرد که توسط سایر همسایگان و کشورهای منطقه مشتعل شود. مسلماً کشورهای منطقه از هند تا روسیه و ایران این پیروزی یک جانبۀ پاکستان را نمی پذیرند و دستان خود را برای این پیروزی بالا نمی گیرند.
5 – بنا بر این پاکستان تلاش خواهد کرد تا با سقوط دادن چند شهر از طریق طالبان حکومت غنی و ناسیونالیزم پشتون را وادار به کنار رفتن کند و یک دولت مشترک از طالبان و گروه های دیگر تنظیمی و قومی متمایل به خود بسازد.
6 – این نظر نیز وجود دارد که برخی نظامیان پاکستانی در داخل ارتش و آی اس آی در صدد پیروزی یک جانبۀ طالبان اند و نمی خواهند این فرصت را از دست بدهند. آنها احساس می کنند که بنیاد گرایی اسلامی پشتون در افغانستان را می توانند مدیریت کنند و خطری نمی تواند برای دولت سکولار پاکستان باشد.
7 – هنوز اوضاع متغیر و شکننده است و نمی توان بصورت قطعی تصمیمات نهایی پاکستان را در مورد افغانستان خواند. اما آنچه که مشخص است این است که پاکستان برای شکستن ناسیونالیزم جامعه پشتون در حاکمیت افغانستان و جانشینی بنیاد گرایی اسلامی این جامعه کمر بسته است. تا حالا اوضاع در مسیر این سیاست پاکستان قرار دارد.