(پرسش های از کارشناسان سیاسی-نظامی)
طوریکه دیده می شود، «طالبان» اکثرا با پای لچ یا چپلک، موتورسایکل یا لندکروزر، کلشنیکوف یا راکت انداز از مسیرهای آشکار «حمله/تعرض» می کنند!
اما «نیروهای دفاعی و امنیتی» که تا دندان مسلح اند؛ انواع تانک، ماشین های محاربوی و سلاح های ثقیله در اختیار دارند و هم در سنگرهای مستحکم «دفاعی» موضع دارند!
+ + +
چه اسراری وجود دارد که پس از چند روز جنگ، فریاد و فغان «نیروهای دفاعی و امنیتی» بالا می شود که ما در محاصره قرار داریم... سلاح و مهمات نداریم... کماندو بفرستید، نیروی هوایی روان کنید و... سرانجام تخلیه، تسلیم و یا عقب نشینی!
اما پس از اینکه طالبان آنجا را اشغال می کنند، انبارهای بزرگی از سلاح و مهمات به دست آنها می افتد که در صفحات رسانه ها نمایش داده می شود!
+ + +
مگر غیر از این است که آنچه بنام «نیروهای دفاعی و امنیتی» نامیده می شود، فرزندان غریب، بیچاره و بی روحیهی اند که به علت فقر و بیکاری در مقابل ۱۰ - ۱۲ هزار روپیه/«معاش» وارد این نیروها شده اند (و همین معاش هم برای شان نمی رسد یا ماهها تاخیر دارد) و آن قدر در این سنگرهای دفاعی مانده اند که پوسیده و شاریده اند (چون از یک سو اجازه حمله، تعرض و سرکوب طالب را ندارند و از سوی دیگر فرماندهان آنها که دانش و تجربه مسلکی ندارند و به اساس «معامله/سرقلفی» مقرر شده اند، با طالب نیز «معامله» می کنند)!؟
آیا در چنین حالتی، دفاع از چنین نیروها و پیوند دادن خیزش های مردمی در چوکات آنها همان سرنوشتی را ندارد که تا کنون در تمام شهرها و شهرستان های سقوطشده شاهد آن بوده ایم (تخلیه، تسلیم و یا فرار)؟
از این صرفنظر می کنیم که عملکردهای قومی-زبانی سرقوماندان اعلای قوای مسلح و جمهوری ۳ نفری او با ۱۸ نوع گوشت در مقابل چشم سربازان ما در «نیروهای دفاعی و امنیتی» قرار دارد (یعنی این نظام و این سرقوماندان ارزش آن را دارد که خون خود را برای آن بریزند)!؟
از این هم صرفنظر می کنیم که تا کنون فغان و فریاد جناب عطا، اسماعیل خان، دوستم وغیره از عدم همکاری حکومت و وعده های دروغین غنی/نظام به آسمان رسیده است (اما عجیب این است که این بزرگواران هنوز هم چشم به درگاه غنی بسته اند و نمی دانند که سرقوماندان اعلا هرگز اجازه سرکوب/نابودی پسران کاکای خود را نمی دهد! زیرا غنی در «بازی بُرد-بُرد» قرار دارد، یعنی یا حکومت خودش و یا حکومت پسران کاکایش)...